رولان بارت، دلالت و تاریخ: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۵۱: خط ۵۱:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات(اردیبهشت) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]

    نسخهٔ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۰

    رولان بارت، دلالت و تاریخ
    رولان بارت، دلالت و تاریخ
    پدیدآوراننقره‌چی، حسام (نویسنده)
    ناشرآگه
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک4ـ472ـ329ـ964ـ978
    کد کنگره

    رولان بارت، دلالت و تاریخ تألیف حسام نقره‌چی؛ نویسنده در این کتاب کوشیده است آثار بارت را در کنار نوشته‌های جامعه‌شناسان و مورخانی بگذارد که او خود با آنان در گفتگوست. این کتاب می‌کوشد از طرفی ورای تفکر رولان بارت به ارتباط بین نظریۀ تاریخ و نظریۀ ادبی بپردازد و از طرف دیگر تفکر بارت را در بستر تاریخی خود و در ارتباط با علوم انسانی درک کند.

    ساختار

    کتاب از دو بخش تشکیل شده است. 1. مردم‌شناسی مدرنیته 2. همه چیز تاریخ است.

    گزارش کتاب

    باور رایج این است که رولان بارت با نزدیک‌شدن به جریان ساختارگرا از نگاه تاریخی به ادبیات، زبان و نشانه روی می‌گرداند و نسبی‌گرایی را تا جایی پیش می‌برد که وجود هر نوع حقیقت تاریخی را منکر می‌شود و تاریخ را به رتوریک تقلیل می‌دهد. اما از قضا نسبی‌گرایی بارت کاملاً تاریخ‌محور است. او معنا را محصول تاریخ می‌داند و برای یافتن راهی به منظور مطالعۀ پیچیدگی‌های تاریخی ذهنیت اجتماعی که ناخودآگاه در فرم نوشتار تجلی می‌یابند، به سوی پیشروترین جریان تاریخ‌نویسی دوران خود یعنی مکتب آنال متمایل می‌شود. ارتباط جدى و محكم تفکر بارت با تاریخ‌نویسی مکتب آنال که تا پیش از این هرگز مورد بررسی قرار نگرفته بود، می‌تواند ابعاد جدیدی از اندیشۀ او را نشان دهد.

    درحقیقت ارتباط بارت با مکتب آنال از سه حیث اهمیت دارد؛ از بعد فکری، در بعد نهادی و همچنین در پاسخ به تصویر اشتباه اما رایجی از رولان بارت به عنوان متفکری تاریخ‌گریز که پس از نزدیکی به جریان ساختارگرا به نگاه تاریخی به ادبیات پشت می‌کند. بعد فکری این ارتباط را می‌تواند در دو جنبه دید؛ یکی با توجه به مسائل مشترکی که شاخه‌های موازی دانش با آنها درگیرند و درنتیجه می‌توانند از یکدیگر برای حل مسائل‌شان کمک بگیرند؛ دیگری با نگاه به دغدغه‌های یکسان عده‌ای از دانشمندان در شاخه‌های مختلف علوم انسانی که برای ما این امکان را به وجود می‌آورد که تفکر آنان را در بستر تاریخی و در ارتباط با یکدیگر درک کنیم.

    مکتب آنال جریان مهم و تأثیرگذاری در تاریخ‌نویسی اروپاست. این جریان در اواخر دهۀ 1920 و با تأسیس مجله‌ای به نام «آنال تاریخ اقتصادی، اجتماعی» به وسیلۀ لوسین فور و مارک بلوک آغاز می‌شود. هدف آنها نوشتن تاریخ «تام» است که تنها به جنبه‌های سیاسی و دیپلماتیک محدود نمی‌شود. فور و بلوک قصد داشتند از طرفی تاریخ را با مسائل علوم انسانی دیگر به‌ویژه جغرافیا و علوم اجتماعی درگیر کنند و از طرف دیگر شیوه‌ای نو در نوشتن تاریخ پدید آورند. می‌توان گفت نشانه‌شناسی بارت دغدغه‌هایی نزدیک به تاریخ‌نویس مکتب آنال دارد و به همین دلیل تلاش می‌کند با آنها وارد گفتگو شود.

    اشتراک دغدغه‌ها باعث می‌شود بارت شاخه‌ای در آن واحد خیالی و واقعی از دانش سخن بگوید که آن را «مردم‌شناسی مدرنیته» می‌نامد. خیالی به این دلیل که نه شاخه‌ای به این نام در دانشگاه وجود دارد، نه عده‌ای از محققان آگاهانه برنامۀ مشترکی برای آن تدوین کرده‌اند و نه حتی افرادی که بارت در این جریان قرار می‌دهد، لزوماً قائل به چنین نزدیکی‌ای با یکدیگرند. اما به واقعی به این دلیل که درنهایت رویکردی که بارت از آن سخن می‌گوید، شیوۀ تحقیقی است که به نوعی در زمان خود بارت بیش از صد سال قدمت دارد و با این وجود چند سال بعد جریانی در دل نسل سوم مکتب آنال شروع به صحبت از «انسان‌شناسی تاریخی» می‌کند.

    هیچ تفکری هرگز در فضایی خنثی درک نمی‌شود، بلکه همیشه شبکۀ ارتباطی‌ای که ما اثر را در آن قرار می‌دهیم، فهم‌مان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به این ترتیب قراردادن آثار هر متفکر یا نویسنده‌ای در مجموعه‌ای جدید می‌تواند به خوانشی متفاوت از آثار او منجر شود. نویسنده در این کتاب کوشیده است آثار بارت را در کنار نوشته‌های جامعه‌شناسان و مورخانی بگذارد که او خود با آنان در گفتگوست. این کتاب می‌کوشد از طرفی ورای تفکر رولان بارت به ارتباط بین نظریۀ تاریخ و نظریۀ ادبی بپردازد و از طرف دیگر تفکر بارت را در بستر تاریخی خود و در ارتباط با علوم انسانی درک کند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها