سفرنامه عتبات، هند و حج 1265-1358ش: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌‎ها')
     
    (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    گزارش‌های قزوینی منصفانه است؛ او بدون غرض‌ورزی، محاسن و عیب‌های فرهنگی و تمدّنی شهرها را بیان کرده، وضعیت عمومی ساکنان آن‌ها را با نگاه تیزبین و با دقتی که در پرداختن به جزئیات دارد، شرح می‌دهد. این ظرافت‌ها و تمایزها در مقایسه با سفرنامه‌های دیگر به‌خوبی نمایان است. دیگر اینکه، قزوینی زمان‌های شبانه‌روز را با نسبتی که با وقت اذان، ظهر، غروب و شب داشته‌اند، سنجیده و بیان می‌کند.
    گزارش‌های قزوینی منصفانه است؛ او بدون غرض‌ورزی، محاسن و عیب‌های فرهنگی و تمدّنی شهرها را بیان کرده، وضعیت عمومی ساکنان آن‌ها را با نگاه تیزبین و با دقتی که در پرداختن به جزئیات دارد، شرح می‌دهد. این ظرافت‌ها و تمایزها در مقایسه با سفرنامه‌های دیگر به‌خوبی نمایان است. دیگر اینکه، قزوینی زمان‌های شبانه‌روز را با نسبتی که با وقت اذان، ظهر، غروب و شب داشته‌اند، سنجیده و بیان می‌کند.


    باقرزاده در تصحیح خود به این موارد پرداخته است: اصلاح رسم‌الخط‌ها (مانند تبدیل «ک» به «گ»)، واژه‌ها (نفط=نفت، صوت=سوت، ه=ت، شلوق= شلوغ، جاوه‌ها= جاوه‌ای‌ها؛ شرح معنای برخی جمله‎ها (مانند: «همه جا سیر نمودیم»= یکسره حرکت کردیم و راه آمدیم، «صدمه کلی»= آسیب بسیار). او از ویژگی‌های قزوینی، به خبرویّت او در کار کشاورزی و شناخت محصول اشاره می‌کند. پس چنانچه قزوینی بگوید: «فلان ‌‌جا اراضی خوب و حاصل‌خیزی داشت»، بایسته و شایسته توجه بوده، پذیرش آن استبعادی ندارد. دیگر اینکه او گاهی جمله‌ها را کوتاه و بریده‌بریده به‌کار برده، که ویرایش صوری و محتوایی آن‌ها دشوار است. گاهی نیز از کاربرد فعل مفرد به جمع عبور کرده که مراد از واژه جمع، خود او است.
    باقرزاده در تصحیح خود به این موارد پرداخته است: اصلاح رسم‌الخط‌ها (مانند تبدیل «ک» به «گ»)، واژه‌ها (نفط=نفت، صوت=سوت، ه=ت، شلوق= شلوغ، جاوه‌ها= جاوه‌ای‌ها؛ شرح معنای برخی جمله‌‎ها (مانند: «همه جا سیر نمودیم»= یکسره حرکت کردیم و راه آمدیم، «صدمه کلی»= آسیب بسیار). او از ویژگی‌های قزوینی، به خبرویّت او در کار کشاورزی و شناخت محصول اشاره می‌کند. پس چنانچه قزوینی بگوید: «فلان ‌‌جا اراضی خوب و حاصل‌خیزی داشت»، بایسته و شایسته توجه بوده، پذیرش آن استبعادی ندارد. دیگر اینکه او گاهی جمله‌ها را کوتاه و بریده‌بریده به‌کار برده، که ویرایش صوری و محتوایی آن‌ها دشوار است. گاهی نیز از کاربرد فعل مفرد به جمع عبور کرده که مراد از واژه جمع، خود او است.


    برخی مسیرهای رفت و برگشتی که قزوینی طی نموده است:
    برخی مسیرهای رفت و برگشتی که قزوینی طی نموده است:
    خط ۵۰: خط ۵۰:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده: تاریخ (عمومی)]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده: تاریخ آسیا]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1403]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1403 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1403 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1403 توسط محسن عزیزی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1403 توسط محسن عزیزی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۳

    سفرنامه عتبات، هند و حج 1265-1358ش
    سفرنامه عتبات، هند و حج 1265-1358ش
    پدیدآورانتقوی قزوینی، محمد (نويسنده) باقرزاده، محمدعلی (محقق و مصحح)
    ناشرمشعر
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1394ش
    چاپ1
    شابک978-964-540-585-2
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ت7س7 208 DS
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سفرنامه عتبات، هند و حج، نوشته سید محمدحسین تقوی قزوینی (1358-1265ش) است. او با سفری هشت‌ماهه به سه کشور عراق، هند و حجاز و رویارویی با انبوهی از مشکلات، خاطرات هر روزش را نوشته است. این دست‌‎نوشته‌ها داده‌های جغرافیایی، تاریخی و تحلیل‌های سیاسی و گاه اجتماعی را از آن روزگار در بر دارد. محمدعلی باقرزاده، پژوهش این اثر را انجام داده است[۱]‏.

    قزوینی، که خود از فضلا و روحانیان روزگار خویش است، با ادبیات ویژه زمانه‌اش این متن را نوشته است؛ از ویژگی‌های این متن (به‌ویژه، بخش سفر هند)، شکل نوشتاری و گاه گویشی یا ویرایشیِ آن است که با آنچه در زمان ما مرسوم است، تفاوت دارد. این موارد عبارتند از: نگارش برخی واژه‌ها و عبارت‌ها که امروزه غلط می‌نماید (مانند «انگریزی»= انگلیسی، «یک‌فرسخ‌نیم»=یک‌فرسخ‌ونیم)؛ دقت در بیان اندازه‌های زمانی و مسافت‌ها؛ وصف وسیله‌های نقلیه (مانند شمندفر، درشکه، ماشین، کشتی، دوچرخه بارکش و واقون)؛ وصف آب و هوا، فرهنگ مردم، وضعیت ظاهری و تاریخ شهر.

    گزارش‌های قزوینی منصفانه است؛ او بدون غرض‌ورزی، محاسن و عیب‌های فرهنگی و تمدّنی شهرها را بیان کرده، وضعیت عمومی ساکنان آن‌ها را با نگاه تیزبین و با دقتی که در پرداختن به جزئیات دارد، شرح می‌دهد. این ظرافت‌ها و تمایزها در مقایسه با سفرنامه‌های دیگر به‌خوبی نمایان است. دیگر اینکه، قزوینی زمان‌های شبانه‌روز را با نسبتی که با وقت اذان، ظهر، غروب و شب داشته‌اند، سنجیده و بیان می‌کند.

    باقرزاده در تصحیح خود به این موارد پرداخته است: اصلاح رسم‌الخط‌ها (مانند تبدیل «ک» به «گ»)، واژه‌ها (نفط=نفت، صوت=سوت، ه=ت، شلوق= شلوغ، جاوه‌ها= جاوه‌ای‌ها؛ شرح معنای برخی جمله‌‎ها (مانند: «همه جا سیر نمودیم»= یکسره حرکت کردیم و راه آمدیم، «صدمه کلی»= آسیب بسیار). او از ویژگی‌های قزوینی، به خبرویّت او در کار کشاورزی و شناخت محصول اشاره می‌کند. پس چنانچه قزوینی بگوید: «فلان ‌‌جا اراضی خوب و حاصل‌خیزی داشت»، بایسته و شایسته توجه بوده، پذیرش آن استبعادی ندارد. دیگر اینکه او گاهی جمله‌ها را کوتاه و بریده‌بریده به‌کار برده، که ویرایش صوری و محتوایی آن‌ها دشوار است. گاهی نیز از کاربرد فعل مفرد به جمع عبور کرده که مراد از واژه جمع، خود او است.

    برخی مسیرهای رفت و برگشتی که قزوینی طی نموده است:

    (مسیر رفت): قزوین؛ دشت همدان؛ کرمانشاه؛ قریه سرپُل؛ کاظمین؛ قریه مسیّب؛ کربلا؛ طویرج؛ حلّه؛ بصره؛ بندر محمّره؛ عبّادان؛ بندر بوشهر؛ مسقط؛ جزیره هنجام؛ دریای هند؛ بمبئی؛ مکلا (بندرگاه یمن)؛ بحر احمر؛ عدن؛ قمران جده؛ ذِهبان؛ کُظَیمه؛ رابوق؛ مستوره؛ بئر شیخ؛ مدینه (مسجد شجره)؛ حرم مکی؛ منی؛ عرفات؛ مسجد خیف؛ مشعر؛ عرفات؛ مکه و منی.

    (مسیر بازگشت): بُحره؛ جدّه؛ قمران؛ عدن؛ بحر احمر؛ دریای هندوستان؛ بندر مسقط؛ خلیج عمان؛ فارس؛ دُبَیل؛ بندر عباس؛ بوشهر؛ عبّادان؛ مارگیر بصره؛ کربلا؛ نجف؛ بارگئن عون؛ مسیّب؛ کاظمین؛ سامره؛ غوره‌تو؛ قصر شیرین؛ ماهی‌دشت؛ بیستون؛ کنگاور؛ سلطان‌آباد؛ قم؛ گل‌تپه؛ شهر ری؛ تهران؛ کرج؛ قزوین (پایان سفر)[۲]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص20
    2. ر.ک: همان، ص44-36

    منابع مقاله

    مقدمه محقق.


    وابسته‌ها