منشور فرهنگ از نگاه امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'چشم انداز' به 'چشم‌انداز')
    جز (جایگزینی متن - ' می برد' به ' می‌برد')
     
    خط ۴۳: خط ۴۳:
    '''مبانی حاکم بر فرهنگ نظام اسلامی:'''   
    '''مبانی حاکم بر فرهنگ نظام اسلامی:'''   


    الف) اسلام محوری: اسلام دارای فرهنگ غنی انسان ساز است که ملت‌ها را بی گرایش به راست  و چپ و بدون درنظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پیش می برد و انسان‌ها را در بعُد اعتقادی و اخلاقی و عملی هدایت می‌کند.  
    الف) اسلام محوری: اسلام دارای فرهنگ غنی انسان ساز است که ملت‌ها را بی گرایش به راست  و چپ و بدون درنظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پیش می‌برد و انسان‌ها را در بعُد اعتقادی و اخلاقی و عملی هدایت می‌کند.  


    ب) قرآن، اساس فرهنگ ناب محمدی: قرآن کتابی است برای انسان سازی، در تمام مراحلی که انسان طی می‌کند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد.  
    ب) قرآن، اساس فرهنگ ناب محمدی: قرآن کتابی است برای انسان سازی، در تمام مراحلی که انسان طی می‌کند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد.  

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۵

    منشور فرهنگ از نگاه امام خمینی(ره)
    منشور فرهنگ از نگاه امام خمینی(ره)
    پدیدآورانجعفرزاده، محمد حسن (نویسنده)
    ناشرمؤسسه فرهنگی ولاء منتظر(عج)
    مکان نشرقم
    سال نشر1387
    شابک۱-۴-۱۴۴-۹۰۱-۶۰۰-۹
    موضوعامام خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1368-1279--نظریه درباره فرهنگ -فرهنگ--مقاله‌ها و خطابه‌ها
    زبانفارسی
    کد کنگره
    ‏ ۱۵۷۴DSR۵/ /ف۴م۸ ۱

    منشور فرهنگ از نگاه امام خمینی(ره) تألیف محمدحسن جعفرزاده

    «بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است و اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است و اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد، و با انحراف فرهنگ هرچند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه‌ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می‌کند و بالاخره در آن مستهلک می‌شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می‌دهد.

    استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می‌گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آن‌ها امکان‌پذیراست».(امام خمینی، 60/6/31)

    اهمیت و جایگاه فرهنگ در شکل‌گیری و تکوین انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست؛ آن چنان که اصلی‌ترین مؤلفه پیروزی شکوهمند ملت ایران، قبل از آنکه ماهیت سیاسی داشته باشد، دارای ماهیتی فرهنگی است و انقلاب اسلامی برای ادامه حرکت خود و در راستای تثبیت و توسعه ارکان حکومتی اسلام، نیازی اساسی به فرهنگ دارد.

    رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، شعار «مهندسی فرهنگی» را در راستای تحقق انقلاب فرهنگی، سرلوحه کار متولیان فرهنگ کشور قرار داده‌اند. از نگاه ایشان فرهنگ بستر اصلی زندگی انسان به شمار می‌رود.

    کتاب حاضر سعی دارد مقید به فرمایشات امام راحل، مخاطبین را با محورهای اصلی در شناخت موضوعات فرهنگی انقلاب آشنا نماید.

    حوزه عام فرهنگ

    ضرورت توسعه فرهنگی: درباره فرهنگ هرچه گفته شود کم است. و می‌دانید و می‌دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همه ارگان‌ها و مقامات آن رژیم به صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و به استقلال و آزادی ملت از قیود شیطانی عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تبعیت از اسلام و خواسته‌های ارزنده آن پایبند باشد، دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند.

    مبانی حاکم بر فرهنگ نظام اسلامی:

    الف) اسلام محوری: اسلام دارای فرهنگ غنی انسان ساز است که ملت‌ها را بی گرایش به راست و چپ و بدون درنظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پیش می‌برد و انسان‌ها را در بعُد اعتقادی و اخلاقی و عملی هدایت می‌کند.

    ب) قرآن، اساس فرهنگ ناب محمدی: قرآن کتابی است برای انسان سازی، در تمام مراحلی که انسان طی می‌کند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد.

    ج) انبیا الگوهای فرهنگ ساز: انبیا هم برای این مبعوث شدند که معنویات مردم را و آن استعدادها را شکوفا کنند.

    د) تشیع مذهب راستین اسلام: تشیع... مکتبی است انقلابی و ادامه اسلام راستین پیامبر(ص) است.

    و) انسان از نگاه مکتب اسلام:آن که انسان به او انسان است، روح انسان است نه جسم انسان.

    ه) جامعه توحیدی، نظریه اجتماعی اسلام: جامعه توحیدی عبارت از جامعه‌ای است که با حفظ همه مراتب یک نظر داشته باشند،کأنهّ یک موجودند.

    اهداف و چشم‌انداز فرهنگی کشور: 1- پرورش انسان مؤمن و آگاه. 2- اسلامی شدن محتوای انقلاب.3- صدور فرهنگ انقلاب.4- وحدت جهان اسلام.

    اصول و سیاست‌های فرهنگی: 1- ترویج و اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت.

    2- تحکیم همبستگی ملی.3- تقویت و بسط آزادی‌های مشروع.4- اهتمام به اصل امر به معروف و نهی از منکر.5- نفی هرگونه تبعیض نژادی و قومی.6- صیانت از حقوق اقلیت‌های مذهبی.7- ایجاد وحدت میان شیعه و سنی.8- مقابله با خرافات و اوهام.9- توسعه کمّی و کیفی تبلیغات.10- گسترش قانون و قانون گرایی.

    موانع کلان توسعه فرهنگی:

    1-انفصال از معنای الهی انقلاب: از عنایات الهی غافل نباشید و... از هر ارگانی که هستید، سعی کنید این عنایات الهی را برای خودتان و برای ملت حفظ کنید.

    2-از خود بیگانگی فرهنگی: تا این ملت به خود نیاید و فرهنگ خودش را پیدا نکند و توجه به اینکه فرهنگی دارد و فرهنگ غنی دارد، اصلاح نشود.

    3-تهاجم فرهنگی دشمنان: امروز استکبار شرق و غرب، چون از رویارویی مستقیم با جهان اسلام عاجز است، راه ترور و از میان بردن شخصیت‌های دینی و سیاسی را از یک طرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام آمریکایی را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته‌اند.

    راه کارهای توسعه فرهنگی:

    1-استقلال فرهنگی: اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح می‌شود؛... شما یک فرهنگ مستقل درست کنید.

    2-فاصله گرفتن از فرهنگ غرب: آزادی و جمهوری اسلامی برقرار شده،اما استقلال کامل، نیازمند قطع وابستگی به شرق و غرب است و آن هم هدفی است که ما به آن خواهیم رسید.

    3-وحدت حوزه و دانشگاه: هم روحانی باید با دانشگاهی دوست و برادر باشد و هم دانشگاهی با روحانی، تا این دو قدرت متفکر بتوانند مملکت خودشان را حفظ کنند.

    4-انقلاب فرهنگی: مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی است و خواست ملت مسلمان می‌باشد، اعلام شده است و تاکنون اقدام مؤثر اساسی انجام نشده است...

    فرهنگ تخصصی

    حوزه و فرهنگ: راجع به حوزه علمیه، عقیده ام بر این است که باید به آن بیشتر از همه چیز توجه کرد؛ چرا که حوزه علمیه اگر درست بشود،ایران درست می‌شود و اگر خدای نخواسته در حوزه علمیه فسادی بوجود آید، در سرتاسر ایران آن فساد پیدا می‌شود و آن‌ها که همیشه در فکر بوده‌اند در حوزه علمیه نفوذ کنند، به همین خاطر است.

    دانشگاه: دانشگاه‌ها را در مدنظر بگیرید که اسلامی بشود و اگر دانشگاه‌ها اسلامی بشود، مسائل ما در آتیه هم حل است.

    حکومت و فرهنگ: حاکم به حسب تکلیف الهی، مکلف است بطور تکلیف الهی، موظف است به حسب قانون که همه اهل کشور را با یک نظر نگاه کند، تمام اهل کشور را برادر خودش بداند، در اجرای قانون مابین حاکم و محکوم یک جور باشد، در پروژه‌هایی که درست می‌کنند برای تعمیرات، برای هر چیزی، همه جا مثل هم باشد، به عدالت باشد.

    فرهنگ عمومی

    مناسک و آیین‌های فرهنگ ساز اسلام:

    1- نماز: نماز خوب، فحشا و منکر را از یک امتی بیرون می‌کند. این‌هایی که در این مراکز فساد کشیده شده‌اند، این‌ها آن بی نمازها هستند. نمازخوان‌ها در مساجدند و مهیایند برای خدمت.

    2- حج: باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالی در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم می‌شود، شما ملتهای مسلمان را مکلف می‌سازد که در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقی و تعالی مسلمین و اتحاد و پیوستگی جامعه اسلامی کوشش کنید.

    3-عزای حسینی: این روضه و این گریه، آدم ساز است، انسان درست می‌کند.

    4- رمضان: ماه مبارک رمضان که ماه مبارک است، ممکن است برای این باشد که ماهی است که ولی اعظم، یعنی رسول خدا واصل شده است و بعد از وصول، ملائکه را و قرآن را نازل کرده است.

    نهادهای اجتماعی و فرهنگ:

    1- خانواده: نقش خانواده و بخصوص مادر در نونهاالن و پدر در نوجوانان بسیار حساس است.

    2- مساجد: مسجد محلی است که از مسجد باید امور اداره بشود.

    3- پایگاه‌های نماز جمعه: اجتماع کنید، نمازهای جمعه را باشکوه بجا بیاورید و نمازهای غیرجمعه را هم، که شیطان‌ها از نماز می‌ترسند از مسجد می‌ترسند.

    4- رسانه‌های مکتوب: اهمیت انتشارات، مثل اهمیت خون‌هایی است که در جبهه‌ها ریخته می‌شود. شهدا را قلم ها می سازند و شهیدپرورهستند قلم ها...

    اقشار عمومی و فرهنگ:

    1- جوانان: شما ذخیره اسلام هستید، شمایی که جوان‌هایی هستید که ذخایر این ملت هستید.

    2- زنان: زن‌ها هستند که ملت‌ها را تقویت می‌کنند، شجاعت می‌کنند، بانوان در اسلام بلندپایه هستند... زن بزرگ، ویژگی‌ای در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست.

    3- ورزشکاران: ان شاءاهلل ورزشکاران به همان صورتی که ورزش جسمی دارند، ورزش روحی هم داشته باشند.

    4- هنرمندان: تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی(ص)، اسلام ائمه، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت‌ها باشد.[۱]



    پانویس

    1. ر.ک: بی‌نام، ص52-54

    منابع مقاله

    بی‌نام، طوبی اندیشه (سطح دوم)، سیر مطالعاتی اندیشه‌های حضرت امام خمینی(ره)

    وابسته‌ها