نمایش مبدأ برای حديقة الزوراء في سيرة الوزراء

{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر = NUR14322J1.jpg
| عنوان = حديقة الزوراء في سيرة الوزراء 
| عنوان‌های دیگر = حديقة الزوراء في سيرة الوزراء 
| پدیدآوران = 
[[سويدي، عبدالرحمان بن عبدالله]] (نويسنده)

[[رووف، عماد عبدالسلام]]  (محقق و مقدمه نويس)

| زبان = عربي  
| کد کنگره = ‏‎‎‏/‎‏س‎‏9‎‏ح‎‏4 77 ‏DS‎‏ 
| موضوع = عراق - تاريخ 

وزيران - عراق - قرن 12ق. - سرگذشت‌نامه 

وزيران - کشورهاي اسلامى 

| ناشر =المجمع العلمي العراقي 

| مکان نشر = عراق - بغداد 

| سال نشر = 2003م , 1423ق 

| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE14322AUTOMATIONCODE
| چاپ = 1
| شابک = 
| تعداد جلد = 1
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 18182
| کتابخوان همراه نور =14322
| کد پدیدآور = 
| پس از = 
| پیش از = 
}} 

'''حديقة الزوراء في سيرة الوزراء'''، اثر [[سويدي، عبدالرحمان بن عبدالله|عبدالرحمن بن عبدالله سویدی بغدادی]]، کتابی است در معرفی و بیان سیره دو تن از وزرای دولت عثمانی در قرن هفدهم میلادی به نام‌های حسن پاشا و احمد پاشا که با تحقیق [[رووف، عماد عبدالسلام|عماد عبدالسلام رئوف]]، به چاپ رسیده است.

==انگیزه تألیف==
خدیجه خاتون، دختر مصطفی پاشا، از نویسنده درخواست کرده بود تا کتاب مستقلی در سیره جدش وزیر حسن پاشا و دایی‌اش وزیر احمد پاشا که والیان بغداد بودند، بنویسد و نویسنده این کتاب را در پاسخ به درخواست وی، به نگارش درآورده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3</ref>.

==ساختار==
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در دو باب، تنظیم شده است. هر باب، دارای چندین فصل و یک خاتمه می‌باشد.

از جمله منابع نویسنده در نگارش کتاب، علاوه بر خاطرات خود، مطالبی است که از پدرش و دیگران شنیده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.

==گزارش محتوا==
در مقدمه محقق که در سال 1423ق، نوشته شده است، ابتدا به شرح حال مؤلف پرداخته شده و در ضمن، محتوای کتاب، معرفی گردیده و در پایان نیز، به اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته بر روی کتاب، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص3-‌29</ref>.

در مقدمه مؤلف، به موضوع کتاب اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص30</ref>.

هرچند نویسنده کتاب را به درخواست خدیجه خاتون نوشته است، اما تمام سعی خود را نموده است تا کتابی فراهم آورد که برای سایرین نیز مفید بوده و در آن به‌تفصیل مطالبی را که شنیده و یا خود از نزدیک شاهد آن بوده و مطالبی را که از منابع موثق بدانها آگاهی یافته، بیان کرده است. این در حالی است که مؤلف، نویسنده‌ای است که در علوم مختلفی همچون فقه، حکمت، عقاید، تصوف، نحو، بلاغت و همچنین، علم نجوم، صاحب تألیف و قلم بوده و چون از دایره ادبیات دور نبوده و همچون دیگر همگنان خویش علاقه شدیدی به سرودن شعر داشته و ازاین‌رو بسیاری از دیوان‌های پیشینیان و کتب ادبی را مطالعه کرده و این مطالعه او دور از مجال نوشتار تاریخی نبوده، لذا نوشته‌های وی، صبغه ادبی دارد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص8</ref>.

باب اول، به معرفی حسن پاشا، اختصاص یافته است. وی از وزرای دولت عثمانی و نخستین فروانروای مملوک در عراق و پدر احمد پاشا بود که در قترین (قریه‌ای در سلانیک، یکی از شهرهای رومانی) به دنیا آمد. نویسنده در این باب، پس از ذکر چگونگی به دنیا آمدن وی<ref>ر.ک: متن کتاب، ص43</ref>، ابتدا به معرفی قصبه قترین (محل تولد وی) پرداخته<ref>ر.ک: همان، ص46</ref> و سپس، در فصل‌های مختلفی، به بیان ویژگی‌های وی، از جمله شجاعت و چگونگی رسیدن به مناصب مختلف<ref>ر.ک: همان، ص49</ref> و مناصب او در دارالسلطنه در زمان حکومت سلطان سلیمان خان بن سلطان ابراهیم و رسیدن وی به وزرات<ref>ر.ک: همان، ص52</ref> و تولیت او بر کرسی ولایت و قضاوت در مناطق مختلفی همچون قونیه در سال 1697م<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>، حلب الشهباء (از شهرهای سوریه) در سال 1698م<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>، الرهی (شهری در جنوب شرقی ترکیه) در 1700م<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>، آمد (دیار بکر و یا استان ایل کنونی، شهر کردنشین ترکیه) در 1702م<ref>ر.ک: همان، ص66</ref> و شهر بغداد در 1708م<ref>ر.ک: همان، ص67</ref> پرداخته و سپس، دیگر وقایع دوران زندگانی و وزرات وی را به تصویر، کشیده است که از جمله آنها، می‌توان به ولادت محمد فرزند سلطان احمد ثالث در زمان وزارت او در سال 1705م<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>، وقایع بصره<ref>ر.ک: همان، ص119</ref>، وفات عایشه خاتون همسر وی در سال 1726م<ref>ر.ک: همان، ص168</ref> و وقوع طاعون در بغداد در همان سال<ref>ر.ک: همان، ص170</ref> اشاره کرد.

از جمله مطالب و وقایع مهمی که در این باب از کتاب بدان پرداخته شده، چگونگی به قدرت رسیدن و استیلای اویس افغان بر قندهار<ref>ر.ک: همان، ص174</ref> و سپس لشکرکشی فرزندش محمود افغان به ایران در زمان صفویه و محاصره اصفهان به دست او و شکست سلطان حسین صفوی می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص176</ref>.

در خاتمه این باب نیز به معرفی فرزندان حسن پاشا پرداخته شده است. وی یک پسر به نام احمد پاشا و دو دختر به نام‌های فاطمه خانم و خدیجه خانم داشت<ref>ر.ک: همان، ص220</ref>.

در باب دوم، به بیان سیره احمد پاشا، فرزند حسن پاشا پرداخته شده است. نویسنده در این باب، ابتدا با عبارت‌پردازی‌های شاعرانه، به توصیف خصایص و ویژگی‌های احمد پاشا پرداخته و او را فردی جامع بین قلم و شمشیر دانسته که باعث الفت میان دولت عثمانی با روم و عجم گردید<ref>ر.ک: همان، ص223-‌225</ref> و سپس، به اموری همچون نحوه ولادت، مناصبی که داشته و نیز حوادث و اتفاقاتی که در زمان او رخ داد، 
پرداخته است. وی در صبح جمعه، در قصبه جفلکه، در چهار فرسخی استانبول به دنیا آمد<ref>ر.ک: همان، ص226</ref>. نخستین منصب وی، تولیت بر ولایت شهرزور بوده<ref>ر.ک: همان</ref> و سایر مناصب وی، عبارتند از تولیت بر قونیه<ref>ر.ک: همان، ص227</ref>، حلب<ref>ر.ک: همان، ص228</ref> و بصره<ref>ر.ک: همان، ص229</ref>.

از جمله وقایع مهمی که در دوران وی اتفاق افتاد، قراردادی می‌باشد که میان دولت صفوی، در زمان شاه طهماسب دوم و دولت عثمانی منعقد گردید که چون طرف عثمانی این قرارداد، احمد پاشا بود، این عهدنامه در تاریخ، به‌عنوان «عهدنامه احمد پاشا» معروف است. زمینه این قرارداد نیز به این قرار است که پس از حمله افغان‌ها<ref>ر.ک: همان، ص282</ref> و حکومت کوتاه‌مدت افغانیان بر ایران، وضعیت مرزهای ایران، بسیار ناآرام شد و عثمانی‌ها برای رقابت با روسیه، به تصرف شهرهای ایران دست زدند و این امر، باعث آغاز جنگی طولانی در میان ایران و عثمانی شد و عثمانی‌ها توانستند شهرهای ارومیه، کرمانشاه، تبریز و همدان را به تصرف خود درآورند<ref>ر.ک: همان، ص310</ref>. شاه طهماسب دوم که تازه به حکومت ایران رسیده بود، به‌ناچار مجبور به پذیرفتن قرارداد صلح با عثمانی شد و به این طریق، جنگ میان ایران و عثمانی، به مدت کوتاهی متوقف شد<ref>ر.ک: همان، ص286-‌318</ref>. اما اعتبار این عهدنامه مدت زیادی دوام نیاورد و سرور عثمانیان دیری نپایید؛ زیرا نادرشاه افشار که نویسنده وی را فردی ظالم و باغی توصیف نموده<ref>ر.ک: همان، ص336</ref>، مصمم بود شهرهای اشغال‌شده را به ایران بازگرداند. از طرف دیگر، پادشاه عثمانی هم تمایل نداشت این سرزمین‌ها را به‌راحتی از دست بدهد؛ بنابراین جنگی میان آن دو درگرفت و سرانجام نادرشاه موفق شد تا شهرهای اشغالی را به خاک ایران برگرداند<ref>ر.ک: همان، ص336-‌588</ref>.

مؤلف در خاتمه این باب، به این نکته اشاره کرده است که آنچه در این کتاب پیرامون خصائص و فضایل این دو وزیر عنوان نموده، فقط گوشه‌ای از خصایل ایشان می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص609</ref>.

==وضعیت کتاب==
برخی از اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته بر روی کتاب، عبارتند از:
# مقابله نسخ کتاب و تصحیح اغلاط متن؛
# تشریح و توضیح مطالب و الفاظ غامض و مشکل، به‌واسطه شرح لغوی مناسب با سیاق کلام؛
# ارائه شرح حال برای اعلام مذکور در متن و احاله خواننده به مصادر و منابع شرح حال آنها و معرفی شهرها و اماکن مذکور در متن؛
# مقابله اخبار و حوادث مذکور در کتاب با منابع تاریخی معاصر؛
# ثبت تاریخ میلادی در کنار تاریخ قمری، به‌منظور تسهیل کار خواننده در مواردی که حوادث و وقایع، در سایر منابع، فقط با تاریخ میلادی آمده باشد؛
# برگزیدن عناوین مناسب برای فصول کتاب<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص27-‌29</ref>.

فهرست مطالب کتاب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص184</ref> و اشاره به اختلاف نسخ<ref>ر.ک: همان، ص175</ref>، به توضیح و تشریح معنای کلمات دیریاب و مشکل<ref>ر.ک: همان، ص182</ref> و نیز معرفی اماکن و اعلام متن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>.

==پانویس ==
<references/>

==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب.

==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}

[[رده:کتاب‌شناسی]]

[[رده: تاریخ (عمومی)]]

[[رده: تاریخ آسیا]]

[[رده:خرداد(99)]]