۱۰۱٬۷۱۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می آ' به ' میآ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
سال 1348، شورای عالی فرهنگ و هنر که شورای راهبردی وزارت فرهنگ و هنر بود، متن «سیاست فرهنگی ایران» را پس از توشیح شاه منتشر میکند. «فرهنگ برای همه» یکی از اصول سیاست گذاری فرهنگی در این سند رسمی است که گویی تلویحا به فقدان «فرهنگ» نزد «همه» دلالت دارد. همگانی سازی فرهنگ در سالهای نیمهی دوم دههی 1340 یک سیاست بود. چون پدیدههایی که دولتمردان، روشنفکران و منتقدان هنری از سالهای دههی 1330 به بعد «فیلمفارسی»، «تئاتر لاله زاری»، «موسیقی کوچه بازاری» و در یک کلام «ابتذال» نام نهادند، همان فرهنگ عامه پسند بود که در این پژوهش از آن به عنوان حوزههای مقاوم در برابر ایدهی «پرورش ذوق عامه» در سیاست گذاری فرهنگی یاد میشود. زیرا «عامه» در سالهای مورد بحث این کتاب، به خصوص دهههای 1340 و 1350، تودهای منفعل و منعطف در برابر سیاست پرورش ذوق نیست، بلکه برعکس، تودهای سخت، صلب و مقاوم در برابر آن است. از این رو برنامه ریزی کارگزاران فرهنگی و روشنفکران حرفهای درون دولت معطوف به ادغام فرهنگ عامه پسند در فرمهای فاخر و ابداع ذوق مشروع میشود که در تقابل با ذوق پرورش نیافته و آموزش ندیده عامه است. در این دوران «ابتذال» کلید واژه روشنفکران، کارگزاران فرهنگی و دولتمردان برای نقد، تحقیر و تلویحا سرکوب ذوق عامه یا همان «فرهنگ عامه پسند» است که در نقدهای هنری مطبوعات، گفتار غالب روشنفکران و حتی سخنرانیهای رسمی تکرار میشود. به زعم آنها، اگر ذوق مردم با سیاست گذاری فرهنگی دولت و روشنفکران حرفهای دورن آن «پرورش» نیابد و شم زیباشناختی ملت تربیت نشود، شیوع سلیقهی «مبتذل» را در پی خواهد داشت. | سال 1348، شورای عالی فرهنگ و هنر که شورای راهبردی وزارت فرهنگ و هنر بود، متن «سیاست فرهنگی ایران» را پس از توشیح شاه منتشر میکند. «فرهنگ برای همه» یکی از اصول سیاست گذاری فرهنگی در این سند رسمی است که گویی تلویحا به فقدان «فرهنگ» نزد «همه» دلالت دارد. همگانی سازی فرهنگ در سالهای نیمهی دوم دههی 1340 یک سیاست بود. چون پدیدههایی که دولتمردان، روشنفکران و منتقدان هنری از سالهای دههی 1330 به بعد «فیلمفارسی»، «تئاتر لاله زاری»، «موسیقی کوچه بازاری» و در یک کلام «ابتذال» نام نهادند، همان فرهنگ عامه پسند بود که در این پژوهش از آن به عنوان حوزههای مقاوم در برابر ایدهی «پرورش ذوق عامه» در سیاست گذاری فرهنگی یاد میشود. زیرا «عامه» در سالهای مورد بحث این کتاب، به خصوص دهههای 1340 و 1350، تودهای منفعل و منعطف در برابر سیاست پرورش ذوق نیست، بلکه برعکس، تودهای سخت، صلب و مقاوم در برابر آن است. از این رو برنامه ریزی کارگزاران فرهنگی و روشنفکران حرفهای درون دولت معطوف به ادغام فرهنگ عامه پسند در فرمهای فاخر و ابداع ذوق مشروع میشود که در تقابل با ذوق پرورش نیافته و آموزش ندیده عامه است. در این دوران «ابتذال» کلید واژه روشنفکران، کارگزاران فرهنگی و دولتمردان برای نقد، تحقیر و تلویحا سرکوب ذوق عامه یا همان «فرهنگ عامه پسند» است که در نقدهای هنری مطبوعات، گفتار غالب روشنفکران و حتی سخنرانیهای رسمی تکرار میشود. به زعم آنها، اگر ذوق مردم با سیاست گذاری فرهنگی دولت و روشنفکران حرفهای دورن آن «پرورش» نیابد و شم زیباشناختی ملت تربیت نشود، شیوع سلیقهی «مبتذل» را در پی خواهد داشت. | ||
دهههای 1340 و 1350، چالش و دغدغهی اصلی عاملان سیاست گذاری فرهنگی در کنار نویسندگان، روشنفکران و هنرمندان مدرن، رویارویی با «همه» یا همان «عامه» ای بود که میلی به ادغام در گفتار فرهنیختگی و هنردوستی دولت، دربار و فضای فکری و سیاسی آن سالها نداشتند. از این رو عبارت «پرورش ذوق عامه» که در بندهای 25 تا 27 سند «سیاست فرهنگی ایران» ذیل اصل «فرهنگ برای همه» تشریح شد، با همهی نقدها و مخالفتها و اعتراضات آشکار روشنفکران و هنرمندان به سیاست گذاری فرهنگی دولت، پیشنهادی برای ایجاد وفاق فکری میان آنها و کارگزاران فرهنگی و هری به نظر | دهههای 1340 و 1350، چالش و دغدغهی اصلی عاملان سیاست گذاری فرهنگی در کنار نویسندگان، روشنفکران و هنرمندان مدرن، رویارویی با «همه» یا همان «عامه» ای بود که میلی به ادغام در گفتار فرهنیختگی و هنردوستی دولت، دربار و فضای فکری و سیاسی آن سالها نداشتند. از این رو عبارت «پرورش ذوق عامه» که در بندهای 25 تا 27 سند «سیاست فرهنگی ایران» ذیل اصل «فرهنگ برای همه» تشریح شد، با همهی نقدها و مخالفتها و اعتراضات آشکار روشنفکران و هنرمندان به سیاست گذاری فرهنگی دولت، پیشنهادی برای ایجاد وفاق فکری میان آنها و کارگزاران فرهنگی و هری به نظر میآمد. اما این ایدههای نوظهور در تاریخ فکر سیاست گذاران فرهنگی نبود که ناگهان در سال 1348 ظاهر شود، بلکه سه تبار مهم داشت: نخست سیاست فرهنگ در عصر پهلوی، دوم هرمونی ایدههای [[فروغی، محمدعلی|محمدعلی فروغی]] در فرهنگ و هنر و تصورش از «عامه»، و سوم ایدهی «تربیت توده ها» در گفتار سوسیالیستی حاکم بر جریانهای فرهنگی و هنری سالهای 1320 تا 1332. اما سرانجام دوران کوتاه فقدان سیاست گذاری فرهنگی متمرکز دولت با کودتای 28 مرداد سال 1332 به پایان رسید.<ref> [https://www.historylib.com/books/2364 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |