۱۰۱٬۶۸۳
ویرایش
جز (ردهافزایی) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'فيه ما فيه' به 'فيه مافيه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[نيکلسون، رينولد الين]] (محقق) | [[نيکلسون، رينولد الين]] (محقق) | ||
[[ | [[ابن عربی، محمد بن علی]] (نویسنده) | ||
[[سعیدی، گل بابا]] (مترجم) | [[سعیدی، گل بابا]] (مترجم) | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
'''ترجمان الاشواق''' اثر [[ | '''ترجمان الاشواق''' اثر [[ابن عربی، محمد بن علی|محىالدين عربى]]، میباشد که مشتمل بر ديوان اشعار عربى در زمينه عرفان ادبى و نظرى و نيز حاوى ترجمه و شرح فارسى آن اشعار، به قلم گلبابا سعيدى است كه البته مترجم، همان ترجمه و شرح جناب [[نيکلسون، رينولد الين|رينولد آلين نيكلسون]] به زبان انگليسى را به فارسى برگردانده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
[1. شتران تربيت شده] | [1. شتران تربيت شده] | ||
#«شتران تربيت شده»، اعمال باطنى و ظاهرى هستند كه كردار شايسته آدمى را بهسوى خدايى كه در بالاى عرش قرار گرفته مىبرند؛ آنطور كه خداوند در سوره 35، آيه 11 فرمايد: «و كردار شايسته، او را بالا مىبرد»؛ '''«وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»'''. | #«شتران تربيت شده»، اعمال باطنى و ظاهرى هستند كه كردار شايسته آدمى را بهسوى خدايى كه در بالاى عرش قرار گرفته مىبرند؛ آنطور كه خداوند در سوره 35، آيه 11 فرمايد: «و كردار شايسته، او را بالا مىبرد»؛'''«وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»'''. | ||
#:«طاووسانى كه بر آنها سوارند»، معشوقههاى اويند كه از جهت زيبايى، آنها را به طاووس تشبيه مىكند، زيرا عملى خوب و پسنديده است كه روح هدف انجام دهنده را در بر دارد. وى، معشوقهها را با پرندگان مىسنجد؛ چه، آنان همانگونه كه روحانى هستند، از زيبايى متنوعى برخوردارند. | #:«طاووسانى كه بر آنها سوارند»، معشوقههاى اويند كه از جهت زيبايى، آنها را به طاووس تشبيه مىكند، زيرا عملى خوب و پسنديده است كه روح هدف انجام دهنده را در بر دارد. وى، معشوقهها را با پرندگان مىسنجد؛ چه، آنان همانگونه كه روحانى هستند، از زيبايى متنوعى برخوردارند. | ||
#:[2. نگاه كشنده و داراى قدرت فائقه] | #:[2. نگاه كشنده و داراى قدرت فائقه] | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
#:نویسنده، حكمت الهى را بلقيس مىنامد كه آن، زاده موجودى است هوشيار و ظريف و مجرب و كارآزموده، چون بلقيس كه هم روح بود و هم زن، زيرا پدرش جن و مادرش از نوع انسان بود. | #:نویسنده، حكمت الهى را بلقيس مىنامد كه آن، زاده موجودى است هوشيار و ظريف و مجرب و كارآزموده، چون بلقيس كه هم روح بود و هم زن، زيرا پدرش جن و مادرش از نوع انسان بود. | ||
#:[3. ذكر ادريس] | #:[3. ذكر ادريس] | ||
#«ذكر ادريس»، به مقام والا و حكمت الهى [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] كه در او وجود دارد، اشاره مىكند؛ يعنى هر كجا اوست، حكمت الهى او را دنبال مىكند و از او تبعيت مىنمايد(آنگونه كه پيامبر فرموده: حكمت را به نااهلان ندهيد؛ مبادا در حق حكمت ظلم كنيد«صفحات 70 و 154، «فيه | #«ذكر ادريس»، به مقام والا و حكمت الهى [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] كه در او وجود دارد، اشاره مىكند؛ يعنى هر كجا اوست، حكمت الهى او را دنبال مىكند و از او تبعيت مىنمايد(آنگونه كه پيامبر فرموده: حكمت را به نااهلان ندهيد؛ مبادا در حق حكمت ظلم كنيد«صفحات 70 و 154، «فيه مافيه»، مولوى، فروزانفر») و مقابل وى، كسى است كه تحت تسخير و تسلط احساس كه به زبان عرفا حال گويند، قرار گرفته و در اختيار شخص وارد است. در اين مورد، نویسنده در شعر خود، توجه مردم را به تمكن ميراث نبوى جلب مىكند، زيرا پيامبران خود ارباب احوالند؛ در صورتى كه غالب اوليا، بهوسيله پيامبران به اين مقام نايل گشتند. | ||
#:«خورشيد بر ادريس پيوست»، چه، خورشيد در قلمرو حكومت او قرار دارد. | #:«خورشيد بر ادريس پيوست»، چه، خورشيد در قلمرو حكومت او قرار دارد. | ||
#:حكمت الهى بهعنوان يك امر متحول و متغير، نه يك امر ثابت و لايتغير، توصيف مىشود؛ چه، معشوقه، خود داراى غرور و ابهت است و احساسات قلبيش او را وامىدارد كه از حالتى به حالت ديگر با نوعى تمكن درآيد و خود را نشان دهد. | #:حكمت الهى بهعنوان يك امر متحول و متغير، نه يك امر ثابت و لايتغير، توصيف مىشود؛ چه، معشوقه، خود داراى غرور و ابهت است و احساسات قلبيش او را وامىدارد كه از حالتى به حالت ديگر با نوعى تمكن درآيد و خود را نشان دهد. |