۱۴۴٬۸۸۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى شود' به 'میشود') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'الهینامه (ابهام زدایی)' به 'الهینامه (ابهامزدایی)') |
||
| (۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR18268J1.jpg | | تصویر =NUR18268J1.jpg | ||
| عنوان =الهی نامه، پند نامه و | | عنوان =الهی نامه، پند نامه و اسرارنامه | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر =اسرارنامه | ||
پند نامه | پند نامه | ||
| خط ۸: | خط ۸: | ||
کلیات، برگزیده | کلیات، برگزیده | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[هییت تحریریه | [[هییت تحریریه مؤسسه فرهنگی اندیشه در گستر]] (مصحح) | ||
[[اقبال، فرشید]] (مقدمهنويس) | [[اقبال، فرشید]] (مقدمهنويس) | ||
| خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
شعر فارسی - قرن 6ق. | شعر فارسی - قرن 6ق. | ||
منظومههای عرفانی - قرن 6ق. | |||
| ناشر = | | ناشر = | ||
مؤسسه فرهنگی انديشه در گستر | |||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1382 ش | | سال نشر = 1382 ش | ||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور | | کتابخانۀ دیجیتال نور =18268 | ||
| کتابخوان همراه نور =18268 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|الهینامه (ابهامزدایی)}} | |||
'''الهىنامه، اسرارنامه و پندنامه''' مجموعه سه كتاب، اثر [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبكر | '''الهىنامه، اسرارنامه و پندنامه''' مجموعه سه كتاب، اثر [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبكر ابراهیم بن اسحاق عطّار نيشابورى]] مىباشد كه به صورت مثنوى، به زبان فارسی و در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم نوشته شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
الهىنامه، در قالب مثنوى و داراى 7292 بيت است كه حكايتهاى فراوانى را شامل مىشود. الهىنامه مجموعهاى از اندرزهاى پادشاه به فرزندان است كه با تمثيلهاى شيرين، آنان را رهنمون مىگردد. | الهىنامه، در قالب مثنوى و داراى 7292 بيت است كه حكايتهاى فراوانى را شامل مىشود. الهىنامه مجموعهاى از اندرزهاى پادشاه به فرزندان است كه با تمثيلهاى شيرين، آنان را رهنمون مىگردد. | ||
اگر شاهزادگان پند گرفته در الاهىنامه و آرزوهاى هركدام از ايشان را درنظر | اگر شاهزادگان پند گرفته در الاهىنامه و آرزوهاى هركدام از ايشان را درنظر آوریم و پاسخى را كه پدر به هركدام از ايشان مىدهد مورد تأمل قرار دهيم، درمىيابيم كه درين منظومه، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] همان پيام ژرف و شگرف را به اسلوبى ديگر بر بشريّت عرضه مىدارد. شش پسر پادشاه، كه هركدام آرزويى بزرگ و محال در سر مىپرورانند، هركدام، يكى از وجوه روانشناسى انسان را با سخنان و خواستهاى خود بيان مىكنند. | ||
[[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] درين منظومه كوشيده است كه در آن سوى هركدام از آرزوهاى محال انسان، كه حاصل تخيّل قرنها و قرنهاست، به انسان بياموزد كه اگر حقيقت هركدام ازين آرزوها را خواستارى، در درون خويش بايد آن را بجويى. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] تقريبا نخستين عارف و شاعرى است كه از عناصر اساطير ملى ایران بهرهاى شگرف برده و از اين داستانها | [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] درين منظومه كوشيده است كه در آن سوى هركدام از آرزوهاى محال انسان، كه حاصل تخيّل قرنها و قرنهاست، به انسان بياموزد كه اگر حقيقت هركدام ازين آرزوها را خواستارى، در درون خويش بايد آن را بجويى. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] تقريبا نخستين عارف و شاعرى است كه از عناصر اساطير ملى ایران بهرهاى شگرف برده و از اين داستانها رمزهایى پرداخته در جهت پيام روحانى خويش و درين زمينه تصريح مىكند كه تو نيازمند پير و مرشدى هستى تا آن مرد كامل بيايد و همانگونه كه رستم، بيژن را از چاه افراسياب رهایى بخشيد، تو را از چاه نفس خود رهایى دهد و از تركستان پرمكر طبيعت متوجّه ایران شريعت كند. | ||
ظاهرا [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نخستين شاعرى است كه به جانب رمزى و عارفانه «جامجم» پرداخته است و همه شاعرانى كه پس از او آمدهاند، درين ميدان هم وامدار اويند. | ظاهرا [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نخستين شاعرى است كه به جانب رمزى و عارفانه «جامجم» پرداخته است و همه شاعرانى كه پس از او آمدهاند، درين ميدان هم وامدار اويند. | ||
| خط ۶۵: | خط ۶۶: | ||
آنگاه خاتمه كتاب آغاز مىشود كه مقالهاى است مستقل و بيشتر گزارش حالات شخصى [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و تأملات اوست درباره شعر و شاعرىاش و نوعى راز و نياز با حق تعالى و عذر تقصير به پيشگاه او. | آنگاه خاتمه كتاب آغاز مىشود كه مقالهاى است مستقل و بيشتر گزارش حالات شخصى [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و تأملات اوست درباره شعر و شاعرىاش و نوعى راز و نياز با حق تعالى و عذر تقصير به پيشگاه او. | ||
در ساختار الاهىنامه نوعى تازگى را مىتوانيم در نظر | در ساختار الاهىنامه نوعى تازگى را مىتوانيم در نظر آوریم و آن برخوردى است كه [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] با مفاهيمى از قبيل نفس، شيطان، عقل، علم، فقر و توحيد دارد كه اينان فرزندان خليفهاند و شاهزادگان. | ||
در ساختار اصل و كلان پيرنگ الاهىنامه، يك چيز چشمگير وجود دارد كه نمادى است.از ساختار جامعه پدرسالار كه هرچه از سوى پدر گفته مىشود، «فصل الخطاب» همه حرفهاست. به همين دليل با اندك استدلالى كه فرزندان و شاهزادگان در برابر پادشاه يا خليفه طرح مىكنند، گفتگو به سود پادشاه يا در جهت اراده و تشخيص پدر، به پايان مىرسد. تقريبا تصويرى است از فهم دينى جهان و جلوگيريى كه چنين فهمى، در قديم، از جستجو در امور ممنوعه دارد. نيز تصويرى است از اينكه «پير را بگزين و عين راه دان» و اينكه حقايق وجود را فقط بايد از زبان | در ساختار اصل و كلان پيرنگ الاهىنامه، يك چيز چشمگير وجود دارد كه نمادى است.از ساختار جامعه پدرسالار كه هرچه از سوى پدر گفته مىشود، «فصل الخطاب» همه حرفهاست. به همين دليل با اندك استدلالى كه فرزندان و شاهزادگان در برابر پادشاه يا خليفه طرح مىكنند، گفتگو به سود پادشاه يا در جهت اراده و تشخيص پدر، به پايان مىرسد. تقريبا تصويرى است از فهم دينى جهان و جلوگيريى كه چنين فهمى، در قديم، از جستجو در امور ممنوعه دارد. نيز تصويرى است از اينكه «پير را بگزين و عين راه دان» و اينكه حقايق وجود را فقط بايد از زبان اولیا و پيران آموخت و هيچكس نبايد خود به انديشيدن خطر كند. | ||
اين شيوه «داستان در داستان» كه اسلوب رايجى است در ادبيات قرن ششم و هفتم ادبيات فارسی، چه در نظم و چه در نثر، ظاهرا متأثر است از ادبيات باستانى هند. | اين شيوه «داستان در داستان» كه اسلوب رايجى است در ادبيات قرن ششم و هفتم ادبيات فارسی، چه در نظم و چه در نثر، ظاهرا متأثر است از ادبيات باستانى هند. | ||
== | == اسرارنامه == | ||
اين كتاب، مانند ديگر مثنوىهاى عطّار، با حمد الاهى آغاز شده و حدود يكصد و پنجاه بيت دارد. سپس نعت رسول(ص) است كه با ستايش آن حضرت و نيز توصيفى از معراج او ادامه مىيابد و با فضيلت صحابه رسول(ص) يعنى خلفاى راشدين، به پايان مىرسد. درين بخش، شاعر مانند ديگر | اين كتاب، مانند ديگر مثنوىهاى عطّار، با حمد الاهى آغاز شده و حدود يكصد و پنجاه بيت دارد. سپس نعت رسول(ص) است كه با ستايش آن حضرت و نيز توصيفى از معراج او ادامه مىيابد و با فضيلت صحابه رسول(ص) يعنى خلفاى راشدين، به پايان مىرسد. درين بخش، شاعر مانند ديگر منظومههایش، شماره ابيات ويژه هر يك از خلفا را برابر آن سه خليفه ديگر آورده و اعتدال را به يكسوى ننهاده است. | ||
در بخش توحيد كه شامل يكصد و پنجاه و پنج بيت است، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطّار]] بحثى در حوزه الاهيّات عرفانى طرح كرده كه اگر با نوع مشابه آن در منظومههاى عرفانى قبل از عطّار، از قبيل حديقه سنائى، مقايسه شود، تمايزى آشكار ميان چشمانداز الاهياتى او و اسلافش قابل مشاهده است. درست است كه هر مسلمانى در كلّيّات مسائل مرتبط با توحيد متأثر است از وحى الاهى (قرآن كريم) و سخنان حضرت رسول(ص)، اما در جزئيات، نگاه به مسأله توحيد و نوع تمثيلها و شيوه بيان دقايق توحيد، هر عارفى يا هر شاعر عارفى، بىگمان، اسلوب ويژه خود را دارد. | در بخش توحيد كه شامل يكصد و پنجاه و پنج بيت است، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطّار]] بحثى در حوزه الاهيّات عرفانى طرح كرده كه اگر با نوع مشابه آن در منظومههاى عرفانى قبل از عطّار، از قبيل حديقه سنائى، مقايسه شود، تمايزى آشكار ميان چشمانداز الاهياتى او و اسلافش قابل مشاهده است. درست است كه هر مسلمانى در كلّيّات مسائل مرتبط با توحيد متأثر است از وحى الاهى (قرآن كريم) و سخنان حضرت رسول(ص)، اما در جزئيات، نگاه به مسأله توحيد و نوع تمثيلها و شيوه بيان دقايق توحيد، هر عارفى يا هر شاعر عارفى، بىگمان، اسلوب ويژه خود را دارد. | ||
| خط ۹۲: | خط ۹۳: | ||
در خاتمه نعت صحابه، نقدى دارد بر تعصّبهاى رايج عصر خويش كه از نظر تاريخى و با مدارک قديمىتر، شواهدش را مىتوان در روزگاران قبل از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطّار]]، در نيشابور قرن پنجم و نيمه اول قرن ششم نيز يافت. درين ابيات نظر معتدل و بىتعصّب او را به خوبى مىتوان مشاهده كرد. | در خاتمه نعت صحابه، نقدى دارد بر تعصّبهاى رايج عصر خويش كه از نظر تاريخى و با مدارک قديمىتر، شواهدش را مىتوان در روزگاران قبل از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطّار]]، در نيشابور قرن پنجم و نيمه اول قرن ششم نيز يافت. درين ابيات نظر معتدل و بىتعصّب او را به خوبى مىتوان مشاهده كرد. | ||
ساختار ابواب و فصول اسرارنامه در نسخههاى مختلف متفاوت است. بنابر بعضى از اين نسخهها، كتاب داراى بيست و دو فصل يا مقاله است و بنابر بعضى ديگر از نسخهها، فقط بيست باب يا مقاله دارد. ظاهرا مقاله اول و مقاله پايانى را، غالب كاتبان به حساب نياوردهاند. نخستين مقاله را خطبه يا تحميديّه كتاب فرض كردهاند و مقاله آخرين را خاتمه كتاب و اين روش با ديگر منظومههاى سهگانه او، يعنى منطق الطير، | ساختار ابواب و فصول اسرارنامه در نسخههاى مختلف متفاوت است. بنابر بعضى از اين نسخهها، كتاب داراى بيست و دو فصل يا مقاله است و بنابر بعضى ديگر از نسخهها، فقط بيست باب يا مقاله دارد. ظاهرا مقاله اول و مقاله پايانى را، غالب كاتبان به حساب نياوردهاند. نخستين مقاله را خطبه يا تحميديّه كتاب فرض كردهاند و مقاله آخرين را خاتمه كتاب و اين روش با ديگر منظومههاى سهگانه او، يعنى منطق الطير، مصیبتنامه و الاهىنامه بيشتر انطباق دارد. | ||
ظاهرا [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطّار]] براى هيچ يك از ابواب يا مقالات اسرارنامه عنوانى ويژه در نظر نداشته است اما هريك از كاتبان، به سليقه خود، هر مقاله يا فصل را عنوانى فرعى نيز دادهاند: مقاله اول در توحيد، دوم در نعت رسول(ص) و مقاله سوم در فضيلت صحابه مىباشد. مقاله چهارم (در نسخه تبريز في الأسرار و التحقيق و در نسخه نيشابور در تنبيه سالك و بيان حقيقت معانى او) تا آخر كتاب، تقريبا وحدت نظرى ميان اين كاتبان در عنوان ثانى بخشيدن به مقالات و فصول وجود ندارد. | ظاهرا [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطّار]] براى هيچ يك از ابواب يا مقالات اسرارنامه عنوانى ويژه در نظر نداشته است اما هريك از كاتبان، به سليقه خود، هر مقاله يا فصل را عنوانى فرعى نيز دادهاند: مقاله اول در توحيد، دوم در نعت رسول(ص) و مقاله سوم در فضيلت صحابه مىباشد. مقاله چهارم (در نسخه تبريز في الأسرار و التحقيق و در نسخه نيشابور در تنبيه سالك و بيان حقيقت معانى او) تا آخر كتاب، تقريبا وحدت نظرى ميان اين كاتبان در عنوان ثانى بخشيدن به مقالات و فصول وجود ندارد. | ||
| خط ۱۱۵: | خط ۱۱۶: | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
| خط ۱۲۰: | خط ۱۲۳: | ||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] | [[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] | ||