۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بهاءالدين خرمشاهى' به 'بهاءالدين خرمشاهى') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
مولف در اين سفرنامه، گاه قدرت سياسى - اجتماعى روحانيت و بهرهبردارى از اين قدرت را به نمايش مىگذارد! و اين گونه مىنويسد: «... با خود عهد بستهام ... حكمى بر حرمت نشستن اين گارى گرفته ... در ميان مردم منتشر سازم. | مولف در اين سفرنامه، گاه قدرت سياسى - اجتماعى روحانيت و بهرهبردارى از اين قدرت را به نمايش مىگذارد! و اين گونه مىنويسد: «... با خود عهد بستهام. .. حكمى بر حرمت نشستن اين گارى گرفته. .. در ميان مردم منتشر سازم. | ||
... خنديد گفت: ... حجج اسلام را زحمت ندهيد ... مىگويم يك گارى ديگر بياورند ... | ... خنديد گفت:. .. حجج اسلام را زحمت ندهيد. .. مىگويم يك گارى ديگر بياورند. .. | ||
و سورچى با وقوف همراه شما بفرستند ... تا شما هم اعلام دهيد كه در مسافرت غير از نشستن گارى حرام است ...» | و سورچى با وقوف همراه شما بفرستند. .. تا شما هم اعلام دهيد كه در مسافرت غير از نشستن گارى حرام است. ..» | ||
همچنين گاه به تخصص روحانيت اشاره مىكند كه «احكام دين و آيين شريعت حضرت خاتمالنبيين را از علما و يا ناقلين از متديّنين بايد آموخت نه از اين مردم جاهل عوام!» | همچنين گاه به تخصص روحانيت اشاره مىكند كه «احكام دين و آيين شريعت حضرت خاتمالنبيين را از علما و يا ناقلين از متديّنين بايد آموخت نه از اين مردم جاهل عوام!» | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
گاه نيكىهاى غرب و تربيت غربى را ستوده و گاه با نقد و بررسى، بدىهاى غرب و پيروى از آنها را نكوهش مىكند؛ يعنى ابتدا از روش آنها در مسايل اجتماعى و حكومتى خودشان تعريف كرده و بعد نحوه برخورد آنها با كشورهاى ديگر و فريب و سالوس آنها با ديگران را مذمت مىنمايد. | گاه نيكىهاى غرب و تربيت غربى را ستوده و گاه با نقد و بررسى، بدىهاى غرب و پيروى از آنها را نكوهش مىكند؛ يعنى ابتدا از روش آنها در مسايل اجتماعى و حكومتى خودشان تعريف كرده و بعد نحوه برخورد آنها با كشورهاى ديگر و فريب و سالوس آنها با ديگران را مذمت مىنمايد. | ||
در هر مطلبى كه مىآورد، دليلى هم براى آن ارائه مىدهد، براى نمونه: «... نواحى خراسان الى ماواءالنهر در قديمالايّام مردمان جنگجو و متهوّر بسيار داشت، چنانچه از تواريخ معلوم مىگردد كه چه بسيار از سلاطين ايران از اين قطعه خاك حركت و عالمگيرى نمودهاند. امّا آن زمان استعمال ترياك نبود. برعكس، حال به واسطه استعمال ترياك چنان فتوّت، مروّت، همّت، حميّت، غيرت و آدميّت از ميان ايشان رفته كه حفظ ناموس خود را نمىتوانند، بنمايند ...» | در هر مطلبى كه مىآورد، دليلى هم براى آن ارائه مىدهد، براى نمونه: «... نواحى خراسان الى ماواءالنهر در قديمالايّام مردمان جنگجو و متهوّر بسيار داشت، چنانچه از تواريخ معلوم مىگردد كه چه بسيار از سلاطين ايران از اين قطعه خاك حركت و عالمگيرى نمودهاند. امّا آن زمان استعمال ترياك نبود. برعكس، حال به واسطه استعمال ترياك چنان فتوّت، مروّت، همّت، حميّت، غيرت و آدميّت از ميان ايشان رفته كه حفظ ناموس خود را نمىتوانند، بنمايند. ..» | ||
نگارش كتاب با توجه به مطالب آن، در مدت كمتر از سه ماه صورت گرفته است. | نگارش كتاب با توجه به مطالب آن، در مدت كمتر از سه ماه صورت گرفته است. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
او ضمن وصف حال خود در شب قبل از حركت مىنگارد كه «غواص فكرم در درياى ظلمت آن شب به غواصى گوهر مقصود مىشتافت و لشكر خيالم چون جند اسكندر در وادى ظلمات از پى تحصيل سرچشمه آب حيات به هر سو مىتاخت.» | او ضمن وصف حال خود در شب قبل از حركت مىنگارد كه «غواص فكرم در درياى ظلمت آن شب به غواصى گوهر مقصود مىشتافت و لشكر خيالم چون جند اسكندر در وادى ظلمات از پى تحصيل سرچشمه آب حيات به هر سو مىتاخت.» | ||
گوهر مقصود «گذشته از اين كه از جنبه تاريخى در روشن كردن برخى از زواياى تاريك تاريخ مشروطيت خالى از فايده نيست، در زمينه آشنايى با عادات و آداب اجتماعى حدود صد سال پيش تهران و برخى ديگر از ولايات ايران نيز منبع مفيدى به شمار مىرود ... آقا سيد مصطفى شرح لحظه به لحظه سفر خود و حدود ده تن از همسفران خويش را با گارى پست نگاشته است و تمام مشكلات مراحل و منازل و قهوهخانهها و كاروانسراها و قصبات و شهرهاى بين راه را و سپس اقامت در مشهد و زوّار، همچنين ستمهاى عمله حكومت استبداد به مردم و اجحاف مردم به يكديگر و ستمپذيرى برخى اقشار از وقايع تاريخى دوره محمدعلى شاه در تبريز و تهران و مشهد را ... به قلم آورده است. | گوهر مقصود «گذشته از اين كه از جنبه تاريخى در روشن كردن برخى از زواياى تاريك تاريخ مشروطيت خالى از فايده نيست، در زمينه آشنايى با عادات و آداب اجتماعى حدود صد سال پيش تهران و برخى ديگر از ولايات ايران نيز منبع مفيدى به شمار مىرود. .. آقا سيد مصطفى شرح لحظه به لحظه سفر خود و حدود ده تن از همسفران خويش را با گارى پست نگاشته است و تمام مشكلات مراحل و منازل و قهوهخانهها و كاروانسراها و قصبات و شهرهاى بين راه را و سپس اقامت در مشهد و زوّار، همچنين ستمهاى عمله حكومت استبداد به مردم و اجحاف مردم به يكديگر و ستمپذيرى برخى اقشار از وقايع تاريخى دوره محمدعلى شاه در تبريز و تهران و مشهد را. .. به قلم آورده است. | ||
او علاوه بر استفاده از شعر فارسى و عربى به سبك گلستان و كليله و يا بهتر بگوييم، به سبك منشآت قائم مقام و زنبيل فرهاد ميرزا و منشآت اميرنظام گرّوسى، جاى جاى عنان نثر را به دست سجع مىسپارد. با وجود اين، تنه اصلى نثر او در سراسر كتاب چنان بر سادهنويسى استوار است كه اگر كتاب او در همان زمان تأليف، چاپ مىشد، شايد امروز ما، در كنار جمالزاده، او را هم از آغازگران سادهنويسى مىدانستيم.» | او علاوه بر استفاده از شعر فارسى و عربى به سبك گلستان و كليله و يا بهتر بگوييم، به سبك منشآت قائم مقام و زنبيل فرهاد ميرزا و منشآت اميرنظام گرّوسى، جاى جاى عنان نثر را به دست سجع مىسپارد. با وجود اين، تنه اصلى نثر او در سراسر كتاب چنان بر سادهنويسى استوار است كه اگر كتاب او در همان زمان تأليف، چاپ مىشد، شايد امروز ما، در كنار جمالزاده، او را هم از آغازگران سادهنويسى مىدانستيم.» | ||
بخشى از خاطرات كتاب، حال و هواى نويسنده را در زيارتهاى عارفانه و عاشقانهاش نشان مىدهد و نيز طبع شعر وى را، كه جاى جاى به مناسبت ابياتى سروده و ناى طبع را نوا بخشيده است. نثر سرشار از تپش، جذاب و شيرين كتاب، نشانگر شور و شوق و استعداد سرشار و نحوه ارائه مطالب بيانگر مطالعات گسترده ايشان در حوزههاى علوم عقلى و نقلى و تاريخى و ادبى و ... البته با توجه به پايگاه ويژه اجتماعى ايشان مىباشد. | بخشى از خاطرات كتاب، حال و هواى نويسنده را در زيارتهاى عارفانه و عاشقانهاش نشان مىدهد و نيز طبع شعر وى را، كه جاى جاى به مناسبت ابياتى سروده و ناى طبع را نوا بخشيده است. نثر سرشار از تپش، جذاب و شيرين كتاب، نشانگر شور و شوق و استعداد سرشار و نحوه ارائه مطالب بيانگر مطالعات گسترده ايشان در حوزههاى علوم عقلى و نقلى و تاريخى و ادبى و. .. البته با توجه به پايگاه ويژه اجتماعى ايشان مىباشد. | ||
سيد مصطفى تهرانى ميرخانى (1350 - 1257ق)؛ از جمله رجال سياسى صدر مشروطه است كه شرح مجموعهاى از خاطرات و سفرنامه خود را بهانه و وسيله قرار داده تا انتقادات و برداشتهاى خود را از اوضاع اجتماعى بيان دارد و با آن كه با سبك نويسندگى جديد آشنا نبوده، ولى نظر به تماس مستقيم با مسايل سياسى و اجتماعى نمونه خوبى از واقعنگارى به دست داده است و مخصوصا آن قسمت از سفرنامه و خاطراتش كه خود نمىخواسته، خوانده شود، خواندنى است. نثرش ادبى و رسمى نيست؛ اما در بيان مقاصد ناگفته نويسنده بسيار گويا است. مادر اين سفرنامه مىخوانيم كه سرباز گرسنه، آخر شب زوّار مشهد را به عنوان دزد مىگرفت و تيغ مىزد. سركشيك باشى پول گرفت و زن و مرد مستى را ساعت 6 شب؛ (يعنى شش ساعت از شب گذشته) به حرم راه داد كه زيارت كنند. | سيد مصطفى تهرانى ميرخانى (1350 - 1257ق)؛ از جمله رجال سياسى صدر مشروطه است كه شرح مجموعهاى از خاطرات و سفرنامه خود را بهانه و وسيله قرار داده تا انتقادات و برداشتهاى خود را از اوضاع اجتماعى بيان دارد و با آن كه با سبك نويسندگى جديد آشنا نبوده، ولى نظر به تماس مستقيم با مسايل سياسى و اجتماعى نمونه خوبى از واقعنگارى به دست داده است و مخصوصا آن قسمت از سفرنامه و خاطراتش كه خود نمىخواسته، خوانده شود، خواندنى است. نثرش ادبى و رسمى نيست؛ اما در بيان مقاصد ناگفته نويسنده بسيار گويا است. مادر اين سفرنامه مىخوانيم كه سرباز گرسنه، آخر شب زوّار مشهد را به عنوان دزد مىگرفت و تيغ مىزد. سركشيك باشى پول گرفت و زن و مرد مستى را ساعت 6 شب؛ (يعنى شش ساعت از شب گذشته) به حرم راه داد كه زيارت كنند. |
ویرایش