۱۴۴٬۷۴۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'سیدح' به 'سید ح') |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
خراسان از آن پس در حکومت فرمانروای جدیدی قرار گرفت که نماینده آقا محمدخان و سلسله جدید قاجار بود. از اینجا به بعد این کتاب وارد گزارش اصلی خود میشود که معرفی فرمانروایان خراسان از آن روز تا به پایان سلسله پهلوی است. با ذکر اینکه فروافتادن بقایای افشاریان از قدرت بلافاصله راه به تعویض حاکم نبرد و بلکه سرآغاز ناآرامیهایی دیگر در خراسان شد که ناشی از خلاء قدرت و هم پیامد ستیز و آویز بین نمایندگان حکومت نو با اشرافیت مستقر محلی بود. در آن احوال مدعیانی سر برآوردند که خراسان را تا سالها گرفتار آشوب داشتند. از آنان به جز نامی نمانده است. شاید حتی نام عدهای از آنان هم بر جا نمانده باشد یا به این کتاب راه نیافته باشد. اما شاید طبیعت دنیاست که چون قدرتی برافتاد مدعیان زیاد پیدا شوند و آنکه به زور و تدبیر غالب آید مسیر آینده خود و قومی را تعریف و تعیین میکند که تحت اداره او به سر میبرند. این است که نخستین حکمران قاجاری در این کتاب از حدود سالهای 1217قمری/ 1181 خورشیدی به چشم میآید که شاید نزدیک دو دهه از آغاز قاجارها گذشته است. خراسان آن دو دهه را در آشوب و ناآرام پشت سر گذاشت. آشوبهایی که فقط خراسان را گرفتار نداشت و بر پیکره ایران هم بسی زیانها زد. | خراسان از آن پس در حکومت فرمانروای جدیدی قرار گرفت که نماینده آقا محمدخان و سلسله جدید قاجار بود. از اینجا به بعد این کتاب وارد گزارش اصلی خود میشود که معرفی فرمانروایان خراسان از آن روز تا به پایان سلسله پهلوی است. با ذکر اینکه فروافتادن بقایای افشاریان از قدرت بلافاصله راه به تعویض حاکم نبرد و بلکه سرآغاز ناآرامیهایی دیگر در خراسان شد که ناشی از خلاء قدرت و هم پیامد ستیز و آویز بین نمایندگان حکومت نو با اشرافیت مستقر محلی بود. در آن احوال مدعیانی سر برآوردند که خراسان را تا سالها گرفتار آشوب داشتند. از آنان به جز نامی نمانده است. شاید حتی نام عدهای از آنان هم بر جا نمانده باشد یا به این کتاب راه نیافته باشد. اما شاید طبیعت دنیاست که چون قدرتی برافتاد مدعیان زیاد پیدا شوند و آنکه به زور و تدبیر غالب آید مسیر آینده خود و قومی را تعریف و تعیین میکند که تحت اداره او به سر میبرند. این است که نخستین حکمران قاجاری در این کتاب از حدود سالهای 1217قمری/ 1181 خورشیدی به چشم میآید که شاید نزدیک دو دهه از آغاز قاجارها گذشته است. خراسان آن دو دهه را در آشوب و ناآرام پشت سر گذاشت. آشوبهایی که فقط خراسان را گرفتار نداشت و بر پیکره ایران هم بسی زیانها زد. | ||
این کتاب والیان و استانداران خراسان را معرفی کرده و علاوه بر آن زندگینامه و نیز کارنامهای از هر والی یا استاندار را به دست داده که دربردارنده بخشهایی از راه و رسم او در حکومت است. مروری بر این کتاب میگوید که قاجاران، والیان را بیشتر از منسوبان خود برمیگزیدهاند. در دوره پهلویان این رسم از میان برخاسته، اما نصب استانداران دارای روال و نظمی مشخص نشده است. مهمترین والیان خراسان در دوره قاجار سه ولیعهد (عباس میرزا، محمد میرزا و کامران میرزا) و دو صدراعظم (اللهیار خان دولو قاجار (آصفالدوله)، و میرزا حسین خان سپهسالار و چند شاهزاده بودهاند. در دوره پهلوی، پدر یکی از زنان رضاشاه (غلامعلی میرزا دولتشاهی)، سه نخستوزیر (محمود خان جم، رجبعلی منصور و محسن صدر)، دو امیر ارشد ارتش (سپهبد نادر باتمانقایچ و سپهبد صادق امیرعزیزی)، چند وزیرو رجالی سرآمد چون | این کتاب والیان و استانداران خراسان را معرفی کرده و علاوه بر آن زندگینامه و نیز کارنامهای از هر والی یا استاندار را به دست داده که دربردارنده بخشهایی از راه و رسم او در حکومت است. مروری بر این کتاب میگوید که قاجاران، والیان را بیشتر از منسوبان خود برمیگزیدهاند. در دوره پهلویان این رسم از میان برخاسته، اما نصب استانداران دارای روال و نظمی مشخص نشده است. مهمترین والیان خراسان در دوره قاجار سه ولیعهد (عباس میرزا، محمد میرزا و کامران میرزا) و دو صدراعظم (اللهیار خان دولو قاجار (آصفالدوله)، و میرزا حسین خان سپهسالار و چند شاهزاده بودهاند. در دوره پهلوی، پدر یکی از زنان رضاشاه (غلامعلی میرزا دولتشاهی)، سه نخستوزیر (محمود خان جم، رجبعلی منصور و محسن صدر)، دو امیر ارشد ارتش (سپهبد نادر باتمانقایچ و سپهبد صادق امیرعزیزی)، چند وزیرو رجالی سرآمد چون سید حسن تقیزاده و سید جلالالدین تهرانی به استانداری خراسان آمدهاند. | ||
در دوره قاجار انتصاب شخص واحد به ولایت خراسان تا پنج نوبت سابقه دارد. در دوره پهلوی انتصاب شخص واحد به استانداری بیش از دو نوبت تکرار نشده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4314 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در دوره قاجار انتصاب شخص واحد به ولایت خراسان تا پنج نوبت سابقه دارد. در دوره پهلوی انتصاب شخص واحد به استانداری بیش از دو نوبت تکرار نشده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4314 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||