پرش به محتوا

ابوالمؤید بلخی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی' به 'دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴: خط ۱۴:
| کشور تولد = ایران بزرگ؛
| کشور تولد = ایران بزرگ؛
| محل زندگی = ایران بزرگ؛
| محل زندگی = ایران بزرگ؛
| رحلت =
| رحلت =
| شهادت =  
| شهادت =  
| مدفن =  
| مدفن =  
خط ۲۱: خط ۲۱:
| فرزندان =  
| فرزندان =  
| خویشاوندان =  
| خویشاوندان =  
| دین = اسلام؛
| دین = اسلام؛
| مذهب =‌
| مذهب =‌
| پیشه = شاعر، نویسنده؛
| پیشه = شاعر، نویسنده؛
| منصب =  
| منصب =  
| پس از =  
| پس از =  
| پیش از =  
| پیش از =  
خط ۳۲: خط ۳۰:
| مشایخ =  
| مشایخ =  
‌| معاصرین = ابوالقاسم نوح بن منصور؛
‌| معاصرین = ابوالقاسم نوح بن منصور؛
  ‌ | شاگردان =  
  ‌| شاگردان =  
| اجازه اجتهاد از =  
| اجازه اجتهاد از =  
| درجه علمی = شاعر، نویسنده؛
| درجه علمی = شاعر، نویسنده؛
خط ۴۴: خط ۴۲:
| کد مؤلف = AUTHORCODE106360AUTHORCODE
| کد مؤلف = AUTHORCODE106360AUTHORCODE
}}
}}
''' اَبوالْمؤَیَّدِ بَلْخی '''، شاعر و نویسندۀ سدۀ ۴ ق / ۱۰ م و از نخستین تدوین‌کنندگان [[شاهنامه]]،
''' اَبوالْمؤَیَّدِ بَلْخی'''، شاعر و نویسندۀ سدۀ ۴ ق / ۱۰ م و از نخستین تدوین‌کنندگان[[شاهنامه]]،


==آشنایی با اساطیر پهلوی==
==آشنایی با اساطیر پهلوی==
خط ۶۰: خط ۵۸:


این کتاب به نام‌های عجایب الاشیاء، عجایب الدنیا، هفت اقلیم و عجایب بر و بحر نیز شهرت دارد‌.
این کتاب به نام‌های عجایب الاشیاء، عجایب الدنیا، هفت اقلیم و عجایب بر و بحر نیز شهرت دارد‌.
در آغازِ نسخه‌ای از این کتاب که اکنون در کمبریج هست، نام عجایب الاشیاء و در پایان آن عجـایب الدنیا آمده است.
در آغازِ نسخه‌ای از این کتاب که اکنون در کمبریج هست، نام عجایب الاشیاء و در پایان آن عجایب الدنیا آمده است.


به نظر می‌رسد که این کتاب نام خاصی نداشته و عناوین مذکور، از سوی کاتبان یا مؤلفان تذکره‌ها و مورخان به آن داده شده باشد.
به نظر می‌رسد که این کتاب نام خاصی نداشته و عناوین مذکور، از سوی کاتبان یا مؤلفان تذکره‌ها و مورخان به آن داده شده باشد.
خط ۶۹: خط ۶۷:


   
   
۲ . شاهنامه،
۲.شاهنامه،


این اثر که در زمرۀ نخستین شاهنامه‌های منثور بوده و از آن با عنوان شاهنامۀ بزرگ و شاهنامۀ مؤیدی، یاد شده است، اکنون در دست نیست. اگر گرشاسپ نامه را بخشی از این کتاب بشماریم، تنها بخش برجای مانده از آن همان پاره‌هایی از گرشاسب نامه است که در تاریخ سیستان آمده.
این اثر که در زمرۀ نخستین شاهنامه‌های منثور بوده و از آن با عنوان شاهنامۀ بزرگ و شاهنامۀ مؤیدی، یاد شده است، اکنون در دست نیست. اگر گرشاسپ نامه را بخشی از این کتاب بشماریم، تنها بخش برجای مانده از آن همان پاره‌هایی از گرشاسب نامه است که در تاریخ سیستان آمده.
خط ۷۹: خط ۷۷:


مؤلف مجمل التواریخ عنوان برخی از فصول این شاهنامه را نیز که از آن‌ها در تألیف کتاب خویش بهره برده، ذکر کرده است.
مؤلف مجمل التواریخ عنوان برخی از فصول این شاهنامه را نیز که از آن‌ها در تألیف کتاب خویش بهره برده، ذکر کرده است.
برخی از فصول این شاهنامه و روایات و داستان‌هایی که دربارۀ پهلوانان اسطوره‌ای و شاهان در این اثر آمده ــ مانند اخبار آغَشِ وهادان (از پهلوانان عهد کیخسرو)، کی شکن (برادرزادۀ کیکاووس)، گرشاسب و نوادگان او، نریمان و سام ــ یا در شاهنامۀ ابومنصوری و شاهنامۀ فردوسی نیامده، یا به اختصار از آن‌ها سخن گفته شده است.  
برخی از فصول این شاهنامه و روایات و داستان‌هایی که دربارۀ پهلوانان اسطوره‌ای و شاهان در این اثر آمده ـ مانند اخبار آغَشِ وهادان (از پهلوانان عهد کیخسرو)، کی شکن (برادرزادۀ کیکاووس)، گرشاسب و نوادگان او، نریمان و سام ـ یا در شاهنامۀ ابومنصوری و شاهنامۀ فردوسی نیامده، یا به اختصار از آن‌ها سخن گفته شده است.  


برپایۀ آنچه مؤلف تاریخ سیستان دربارۀ «اخبار نریمان و سام و دستان» و «حدیث رستم» و شاهنامۀ فردوسی آورده، شاید بتوان حدس زد که [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] بیش از ابوالمؤید به رستم پرداخته است.  
برپایۀ آنچه مؤلف تاریخ سیستان دربارۀ «اخبار نریمان و سام و دستان» و «حدیث رستم» و شاهنامۀ فردوسی آورده، شاید بتوان حدس زد که [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] بیش از ابوالمؤید به رستم پرداخته است.  


منابع کهن در این باب که گرشاسب‌نامه بخشی از شاهنامه بوده، یا کتابی مستقل، آگاهی دقیقی به دست نمی‌دهند. صاحب مجمل التواریخ در آنجا که به ذکر منابع خویش می‌پردازد، گرشاسب نامه را از دیگر آثار ابوالمؤید چون اخبار نریمان و سام جدا کرده و آن را در کنار نام فرامز نامه و اخبار بهمن ... آورده است، اما این نیز روشن نیست که آیا فرامرز نامه، اخبار بهمن و قصۀ کوش پیل دندان، از آثار ابوالمؤید بوده است، یا نه؟.
منابع کهن در این باب که گرشاسب‌نامه بخشی از شاهنامه بوده، یا کتابی مستقل، آگاهی دقیقی به دست نمی‌دهند. صاحب مجمل التواریخ در آنجا که به ذکر منابع خویش می‌پردازد، گرشاسب نامه را از دیگر آثار ابوالمؤید چون اخبار نریمان و سام جدا کرده و آن را در کنار نام فرامز نامه و اخبار بهمن... آورده است، اما این نیز روشن نیست که آیا فرامرز نامه، اخبار بهمن و قصۀ کوش پیل دندان، از آثار ابوالمؤید بوده است، یا نه؟.
از سوی دیگر بلعمی در «پادشاهی بیوراسب» هنگامی که از سرانجام جمشید سخن می‌گوید و اعقاب وی را بر می‌شمرد، گرشاسب را نیز جزو ایشان ذکر می‌کند و می‌گوید سرگذشت آنان را ابوالمؤید بلخی در شاهنامۀ بزرگ خویش آورده است.
از سوی دیگر بلعمی در «پادشاهی بیوراسب» هنگامی که از سرانجام جمشید سخن می‌گوید و اعقاب وی را بر می‌شمرد، گرشاسب را نیز جزو ایشان ذکر می‌کند و می‌گوید سرگذشت آنان را ابوالمؤید بلخی در شاهنامۀ بزرگ خویش آورده است.


خط ۹۳: خط ۹۱:




۳ . یوسف و زلیخا،
۳.یوسف و زلیخا،


از آثار منظوم ابوالمؤید است. تنها مأخذی که از این اثر یاد کرده، منظومۀ یوسف و زلیخاست که به خطا سرایندۀ آن را [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] دانسته‌اند. سرایندۀ این منظومه از ابوالمؤید بلخی به عنوان نخستین کس که داستان یوسف و زلیخا را به نظم کشیده، یاد می‌کند.
از آثار منظوم ابوالمؤید است. تنها مأخذی که از این اثر یاد کرده، منظومۀ یوسف و زلیخاست که به خطا سرایندۀ آن را [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] دانسته‌اند. سرایندۀ این منظومه از ابوالمؤید بلخی به عنوان نخستین کس که داستان یوسف و زلیخا را به نظم کشیده، یاد می‌کند.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۷:
[[رده:زندگی‌نامه]]  
[[رده:زندگی‌نامه]]  
[[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1402]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1402]]
[[رده:شاعران]]