۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سرگذشت نامه' به 'سرگذشتنامه') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
اين كتاب از مقدمه لجنه تأليف و ترجمه و نشر، مقدمه مصحح، مقدمه محمد بن ابىشنب (مدرس مدرسه دولتى ثعالبيه و دانشكده ادبيات عالى الجزاير) و متن اصلى تشكيل شده است. | اين كتاب از مقدمه لجنه تأليف و ترجمه و نشر، مقدمه مصحح، مقدمه محمد بن ابىشنب (مدرس مدرسه دولتى ثعالبيه و دانشكده ادبيات عالى الجزاير) و متن اصلى تشكيل شده است. | ||
عادل نويهض در مقدمهاش كه آن را در بيروت نوشته و تاريخش را مشخص نكرده است، نويسنده را معرفى كرده و ارزش تاريخى اثر حاضر را توضيح داده و چنين آورده است: «... بسيارى از مشاهير الجزايرى مصنفاتى نوشته و آن را «الثبت» يا «البرنامج» يا «المشيخه» ناميده و در آن، اسامى علومى را ذكر كردهاند كه از دانشمندان معاصرشان در زمينه فقه، حديث، تفسير، لغت، ادبيات و تاريخ و... آموختهاند و در آن شرح حال اين دانشوران را نيز آوردهاند و... سخن پايانى اين است كه اين كتاب، به گواهى انديشمندان بزرگ، روشنترين و جامعترين اثرى است كه در زمينه حيات عقلى در قرن هفتم هجرى نه فقط در بجايه، بلكه حتى در مغرب اوسط نيز، نوشته شده است»<ref>ر. | عادل نويهض در مقدمهاش كه آن را در بيروت نوشته و تاريخش را مشخص نكرده است، نويسنده را معرفى كرده و ارزش تاريخى اثر حاضر را توضيح داده و چنين آورده است: «... بسيارى از مشاهير الجزايرى مصنفاتى نوشته و آن را «الثبت» يا «البرنامج» يا «المشيخه» ناميده و در آن، اسامى علومى را ذكر كردهاند كه از دانشمندان معاصرشان در زمينه فقه، حديث، تفسير، لغت، ادبيات و تاريخ و... آموختهاند و در آن شرح حال اين دانشوران را نيز آوردهاند و... سخن پايانى اين است كه اين كتاب، به گواهى انديشمندان بزرگ، روشنترين و جامعترين اثرى است كه در زمينه حيات عقلى در قرن هفتم هجرى نه فقط در بجايه، بلكه حتى در مغرب اوسط نيز، نوشته شده است»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص7-15</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
#شيخ فقيه اصولى مشارك محصل ابوالعباس احمد بن خالد از اهالى مالقه حدود سال 660ق، در اندلس و مراكش دانش آموخت و با گروهى از فاضلان ملاقات كرد و مدتى طولانى ملازم فقيه امام ابوعبدالله مومنانى شد. از وى شنيدم مىگفت: مدت بيست سال ملازم او بوده و مىگفت: بهمانند همين مدت، [[ارسطو]] ملازم افلاطون شد. | #شيخ فقيه اصولى مشارك محصل ابوالعباس احمد بن خالد از اهالى مالقه حدود سال 660ق، در اندلس و مراكش دانش آموخت و با گروهى از فاضلان ملاقات كرد و مدتى طولانى ملازم فقيه امام ابوعبدالله مومنانى شد. از وى شنيدم مىگفت: مدت بيست سال ملازم او بوده و مىگفت: بهمانند همين مدت، [[ارسطو]] ملازم افلاطون شد. | ||
#:صاحبنظر در زمينه اصول فقه و اصول دين بنا بر شيوه ائمه متقدمين بود و به روش فخرالدين اعتقادى نداشت و درباره آن اين اعتقاد را داشت كه در آن خلطى صورت گرفته؛ زيرا بخشى از منطق را در اين دو اصل وارد كرده است. | #:صاحبنظر در زمينه اصول فقه و اصول دين بنا بر شيوه ائمه متقدمين بود و به روش فخرالدين اعتقادى نداشت و درباره آن اين اعتقاد را داشت كه در آن خلطى صورت گرفته؛ زيرا بخشى از منطق را در اين دو اصل وارد كرده است. | ||
#:در علم طب و حكمت طبيعى و الهى مشاركتى داشت و كم سخن مىگفت و در خودنگهدارى در بحث، ملكهاى قوى داشت. براى «اقراء» (آموزش قرائت) در بجايه مجلسى ترتيب داد و در خانهاش بر او قرائت مىشد تا تصحيح كند. برخى از مطالب «الإرشاد» و «المستصفى» را بر او خواندم و بر او در آغاز كارم بخشى از «معيار العلم» درعلم منطق را خواندم و برخى از اصحاب ما، «الإشارات و التنبيهات» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را از آغاز تا پايانش بر او خواندند و او خوشفكر بود و نظر صائبى داشت و خودش را از اهل توكل مىشمرد و مىگفت: هرگز چيزى ذخيره نكردم و... در بجايه دهه شصت (660ق) درگذشت و در حومه باب امسيون... دفن شد<ref>ر. | #:در علم طب و حكمت طبيعى و الهى مشاركتى داشت و كم سخن مىگفت و در خودنگهدارى در بحث، ملكهاى قوى داشت. براى «اقراء» (آموزش قرائت) در بجايه مجلسى ترتيب داد و در خانهاش بر او قرائت مىشد تا تصحيح كند. برخى از مطالب «الإرشاد» و «المستصفى» را بر او خواندم و بر او در آغاز كارم بخشى از «معيار العلم» درعلم منطق را خواندم و برخى از اصحاب ما، «الإشارات و التنبيهات» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را از آغاز تا پايانش بر او خواندند و او خوشفكر بود و نظر صائبى داشت و خودش را از اهل توكل مىشمرد و مىگفت: هرگز چيزى ذخيره نكردم و... در بجايه دهه شصت (660ق) درگذشت و در حومه باب امسيون... دفن شد<ref>ر.ک: متن كتاب، ص73-74</ref> | ||
#شيخ فقيه، ولى صالح عابد زاهد، موفق منقطع ابوالحسن عبيدالله بن احمد بن عبدالمجيد بن عمر بن يحيى ازدى، از اهالى رنده بود كه به عدوه رحلت كرد و بجايه را وطنش قرار داد. او بر سنن فقها و راه متعبدين صلحا بود و علم و وقار و عمل پسنديده داشت... و هر كسى كه او را مىديد قول نبى(ص) به يادش مىآمد (آنان كه ديدارشان انسان را به ياد خدا مىاندازد) و با مردم پيوندى نداشت و... دعايى مستجاب داشت و... در موارد مخالفت با شريعت مسامحه نمىكرد و بر طبق شطحات صوفيه عمل نمىكرد... سرانجام در بجايه در نصف اول شب سهشنبه هفتم رجب سال 691ق، درگذشت و بعد از نماز ظهر در نزديكى باب جديد دفن شد و جمعيت بسيارى براى وى جمع شدند و قبرش امروزه در آنجا زيارتگاه است. او در سال 601ق به دنيا آمده بود<ref>ر. | #شيخ فقيه، ولى صالح عابد زاهد، موفق منقطع ابوالحسن عبيدالله بن احمد بن عبدالمجيد بن عمر بن يحيى ازدى، از اهالى رنده بود كه به عدوه رحلت كرد و بجايه را وطنش قرار داد. او بر سنن فقها و راه متعبدين صلحا بود و علم و وقار و عمل پسنديده داشت... و هر كسى كه او را مىديد قول نبى(ص) به يادش مىآمد (آنان كه ديدارشان انسان را به ياد خدا مىاندازد) و با مردم پيوندى نداشت و... دعايى مستجاب داشت و... در موارد مخالفت با شريعت مسامحه نمىكرد و بر طبق شطحات صوفيه عمل نمىكرد... سرانجام در بجايه در نصف اول شب سهشنبه هفتم رجب سال 691ق، درگذشت و بعد از نماز ظهر در نزديكى باب جديد دفن شد و جمعيت بسيارى براى وى جمع شدند و قبرش امروزه در آنجا زيارتگاه است. او در سال 601ق به دنيا آمده بود<ref>ر.ک: همان، ص107-108</ref> | ||
#ابوعبدالله محمد بن محمد بن احمد معروف به ابن الجنان از اهل روايت و درايت و حفظ و اتقان و خوشخطى و ضبط نيكو و در كتابت از همانندان ابوالمطرف مخزومى بود و بسيار با هم مكاتبه مىكردند، با مطالبى كه بسيارى از فصحا از آن عاجزند و نمىرسد به آن مگر قليلى از بليغان و نشر و نظمش همگى خوب است...<ref>ر. | #ابوعبدالله محمد بن محمد بن احمد معروف به ابن الجنان از اهل روايت و درايت و حفظ و اتقان و خوشخطى و ضبط نيكو و در كتابت از همانندان ابوالمطرف مخزومى بود و بسيار با هم مكاتبه مىكردند، با مطالبى كه بسيارى از فصحا از آن عاجزند و نمىرسد به آن مگر قليلى از بليغان و نشر و نظمش همگى خوب است...<ref>ر.ک: همان، ص349-350</ref> | ||
#نويسنده اسامى و شرح حال استادان خودش در علوم مختلف فقه، منطق، عربى و... را نيز بهصورت مفصل ذكر كرده است<ref>ر. | #نويسنده اسامى و شرح حال استادان خودش در علوم مختلف فقه، منطق، عربى و... را نيز بهصورت مفصل ذكر كرده است<ref>ر.ک: همان، ص355-401</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
براى كتاب حاضر، در پايان آن فهرست تراجم، فهارس فنى (اعلام، كتب ذكرشده در متن، كتب ذكرشده در پاورقىها، امكنه، قبايل و طوايف و دول، آيات و احاديث و قوافى) و فهرست منابع فراهم شده است<ref>ر. | براى كتاب حاضر، در پايان آن فهرست تراجم، فهارس فنى (اعلام، كتب ذكرشده در متن، كتب ذكرشده در پاورقىها، امكنه، قبايل و طوايف و دول، آيات و احاديث و قوافى) و فهرست منابع فراهم شده است<ref>ر.ک: همان، ص403-462</ref> | ||
مصحح براى تحقيق و تصحيح اثر حاضر، از منابع متعدد قديم و جديد (بيش از صد كتاب) به زبان عربى استفاده كرده است. | مصحح براى تحقيق و تصحيح اثر حاضر، از منابع متعدد قديم و جديد (بيش از صد كتاب) به زبان عربى استفاده كرده است. | ||
ویرایش