۱۹٬۵۱۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (A-esmaili صفحهٔ رسائل الجاحظ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به رسائل الجاحظ (رسائل الكلامية) منتقل کرد) |
||
| (۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR01217J1.jpg | |||
| عنوان =رسائل الجاحظ | |||
| عنوانهای دیگر =کشاف آثار الجاحظ | |||
| | |||
الرسائل الکلامیة | الرسائل الکلامیة | ||
| | | پدیدآوران = | ||
[[بو ملحم، علی]] (شارح) | |||
[[بو ملحم، علی]] ( | [[بو ملحم، علی]] (مقدمهنويس) | ||
[[جاحظ، عمرو بن بحر]] ( | [[جاحظ، عمرو بن بحر]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =PJA 3714 /ر5ک8 | ||
| موضوع = | |||
ادبیات عربی - قرن 3ق. - مجموعهها | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
جاحظ، عمرو بن بحر، 150 - 255ق. - | جاحظ، عمرو بن بحر، 150 - 255ق. - کتابشناسی | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | دار و مکتبة الهلال | ||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | |||
| سال نشر = 2002 م | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01217AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =0 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01217 | |||
| کتابخوان همراه نور =01217 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''رسائل الجاحظ(الرسائل الكلامية)'''، از جمله آثار [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] است كه در مجموعهاى تحت عنوان «رسائل الجاحظ» در موضوع كلام به زبان عربى به چاپ رسيده است. | '''رسائل الجاحظ(الرسائل الكلامية)'''، از جمله آثار [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] است كه در مجموعهاى تحت عنوان «رسائل الجاحظ» در موضوع كلام به زبان عربى به چاپ رسيده است. | ||
| خط ۵۵: | خط ۴۰: | ||
#رسالۀ «صناعة الكلام» | #رسالۀ «صناعة الكلام» | ||
#:اين كتاب؛ مشتمل بر 11 رساله است كه ذيلا به معرفى آنها پرداخته مىشود. اين رساله را مؤلف در فضيلت علم كلام و رد اقوال مخالفين آن؛ همچون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] نگاشته است. جاحظ براى علم كلام فضائل متعددى برمىشمارد، او مىگويد «ان صناعة الكلام علق نفيس و جوهر ثمين و هو الكنز الذى لا يفنى و لا يبلى و الصاحب الذى لا يمل و لا يغل و هو العيار على كل صناعة...و القطاس الذى به يستبان نقصان كل شىء و رجحانه...»[1]. او در مقابل اين همه فضيلت علم كلام قائل است، علم كلام آفاتى هم دارد. او آفات علم كلام را غرور و خصومت و دشمنى بين مردم مىشمارد و معتقد است، علم كلام موجب مىشود كه صاحب آن خود را از ديگران برتر بداند و نيز موجب غرور است. همچنين اين علم وقتى به قوت خود خواهد رسيد كه در مقابل | #:اين كتاب؛ مشتمل بر 11 رساله است كه ذيلا به معرفى آنها پرداخته مىشود. اين رساله را مؤلف در فضيلت علم كلام و رد اقوال مخالفين آن؛ همچون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] نگاشته است. جاحظ براى علم كلام فضائل متعددى برمىشمارد، او مىگويد «ان صناعة الكلام علق نفيس و جوهر ثمين و هو الكنز الذى لا يفنى و لا يبلى و الصاحب الذى لا يمل و لا يغل و هو العيار على كل صناعة...و القطاس الذى به يستبان نقصان كل شىء و رجحانه...»[1]. او در مقابل اين همه فضيلت علم كلام قائل است، علم كلام آفاتى هم دارد. او آفات علم كلام را غرور و خصومت و دشمنى بين مردم مىشمارد و معتقد است، علم كلام موجب مىشود كه صاحب آن خود را از ديگران برتر بداند و نيز موجب غرور است. همچنين اين علم وقتى به قوت خود خواهد رسيد كه در مقابل خصمیباشد و در نتيجه موجب تقويت خصومت بين مسلمانان مىگردد. | ||
#:مؤلف، مخالفين علم كلام را اصحاب حساب و هندسه مىداند. او مىگويد، رياضىدانان و مهندسين گمان مىكنند كه علم كلام مبتنى است، بر حدس و گمان و امور ظنى، و اينها علم به حساب نمىآيند و علم آن است كه يا از امور طبيعى باشد و يا از امورى باشد كه قابل تاويل و اختلاف نباشد. | #:مؤلف، مخالفين علم كلام را اصحاب حساب و هندسه مىداند. او مىگويد، رياضىدانان و مهندسين گمان مىكنند كه علم كلام مبتنى است، بر حدس و گمان و امور ظنى، و اينها علم به حساب نمىآيند و علم آن است كه يا از امور طبيعى باشد و يا از امورى باشد كه قابل تاويل و اختلاف نباشد. | ||
#:در آخر، مؤلف فضيلت علم كلام را بر علم فقه اثبات كرده و مىگويد، در فضيلت اين علم همين بس كه مردم به صاحبان اين علم ادبار كرده و بر فقيهان اقبال دارند با اين همه متكلمان هرگز از علم خود دست برنمىدارند. اين رساله در 10 صفحه نوشته شده است. | #:در آخر، مؤلف فضيلت علم كلام را بر علم فقه اثبات كرده و مىگويد، در فضيلت اين علم همين بس كه مردم به صاحبان اين علم ادبار كرده و بر فقيهان اقبال دارند با اين همه متكلمان هرگز از علم خود دست برنمىدارند. اين رساله در 10 صفحه نوشته شده است. | ||
| خط ۶۳: | خط ۴۸: | ||
#:اين رساله هم مانند كتاب القيان، به مسأله حجاب و جايگاه زن مربوط مىشود، لذا نمىتوان آن را از رسائل كلامى به حساب آورد. | #:اين رساله هم مانند كتاب القيان، به مسأله حجاب و جايگاه زن مربوط مىشود، لذا نمىتوان آن را از رسائل كلامى به حساب آورد. | ||
#مقدمة المسائل و الجوابات فى المعرفة | #مقدمة المسائل و الجوابات فى المعرفة | ||
#:اين رساله يكى از رسائل كهن است كه در موضوع معرفت و علم نوشته شده و مورد استفادۀ متكلمين بعدى قرار گرفته است. در اين رساله جاحظ به سه نظريه در مورد علم و معرفت اشاره مىكند. يكى از آنها نظريۀ بشر بن معتمر معتزلى است كه قائل است، تمام معارف و علوم انسان، اكتسابى است، مگر آنچه را كه حواس دفعتا ادراك مىكند و يا در حال عجز و غفلت بر انسان عارض مىشود؛ اما آنچه را كه گوش مىشنود و چشم مىبيند و ديگر قوا و حواس در حال عادى احساس مىكنند، همۀ آنها از علوم اكتسابى است. نظريۀ دوم مربوط به استاد جاحظ؛ يعنى نظّام مىباشد كه او هم معتزلى است و قائل است، معارف و | #:اين رساله يكى از رسائل كهن است كه در موضوع معرفت و علم نوشته شده و مورد استفادۀ متكلمين بعدى قرار گرفته است. در اين رساله جاحظ به سه نظريه در مورد علم و معرفت اشاره مىكند. يكى از آنها نظريۀ بشر بن معتمر معتزلى است كه قائل است، تمام معارف و علوم انسان، اكتسابى است، مگر آنچه را كه حواس دفعتا ادراك مىكند و يا در حال عجز و غفلت بر انسان عارض مىشود؛ اما آنچه را كه گوش مىشنود و چشم مىبيند و ديگر قوا و حواس در حال عادى احساس مىكنند، همۀ آنها از علوم اكتسابى است. نظريۀ دوم مربوط به استاد جاحظ؛ يعنى نظّام مىباشد كه او هم معتزلى است و قائل است، معارف و مدرک ات انسان هشت نوع هستند، هفت قسم آن ضرورى است و آنها مدرک ات حواس خمس و اخبار و قصد مخاطب مىباشد و يك قسم آن اكتسابى است كه عبارتست از معارفى كه از راه نظر و فكر اكتساب مىشود، همچون علم به خداوند و پيامبر و... نظريه سوم مربوط به معمر بن عباد السلمى است كه اقسام ادراكات را ده نوع دانسته مىداند. جاحظ بعد از تقرير اين سه نظريه همۀ آنها را فاسد دانسته و قول اين سه نفر را كه قائل به اكتسابى بودن معرفت الله هستند، مخدوش دانسته و اثبات كرده است كه علم به خداوند از علوم ضرورى مىباشد. | ||
#:اين رساله و مطالب مورد بحث در آن توسط متكلمين بعد از جاحظ مورد بحث و بررسى و نقد قرار گرفته است، به عنوان نمونه قاضى عبدالجبار معتزلى در كتاب المغنى ذيل همين بحث، نظريه جاحظ را مورد انتقاد قرار مىدهد. | #:اين رساله و مطالب مورد بحث در آن توسط متكلمين بعد از جاحظ مورد بحث و بررسى و نقد قرار گرفته است، به عنوان نمونه قاضى عبدالجبار معتزلى در كتاب المغنى ذيل همين بحث، نظريه جاحظ را مورد انتقاد قرار مىدهد. | ||
#:در اين رساله، علاوه بر بحث معرفت بحثى هم از حريّت و اختيار انسان صورت گرفته است، جاحظ نظريۀ متكلمين را كه قائل به مكلف بودن انسان هستند تنها در صورتى مىپذيرد كه بگوئيم انسان مستطيع است و در استطاعت هم قائل است. انسان بايد از حيث جسم و مزاج سالم و به موضوع و حقيقت افعال آگاه باشد، لذا كسى كه قوۀ شهوت او غالب بر قوۀ عاقله است، مستطيع نيست. | #:در اين رساله، علاوه بر بحث معرفت بحثى هم از حريّت و اختيار انسان صورت گرفته است، جاحظ نظريۀ متكلمين را كه قائل به مكلف بودن انسان هستند تنها در صورتى مىپذيرد كه بگوئيم انسان مستطيع است و در استطاعت هم قائل است. انسان بايد از حيث جسم و مزاج سالم و به موضوع و حقيقت افعال آگاه باشد، لذا كسى كه قوۀ شهوت او غالب بر قوۀ عاقله است، مستطيع نيست. | ||
| خط ۶۹: | خط ۵۴: | ||
#رسالۀ «حجج النبوة» | #رسالۀ «حجج النبوة» | ||
#:اين رساله را جاحظ در اثبات نبوت خاصه حضرت محمد(ص) نوشته است. او مقدمتا از ادله و براهينى كه مىتواند در اين جا مورد استفاده قرار گيرد، بحث نموده و قائل است كه ادله دو نوع هستند: دليل يا عيان است و يا خبر و عقل به عنوان ابزار از اين دو براى استدلال و احتجاج استفاده خواهد كرد. | #:اين رساله را جاحظ در اثبات نبوت خاصه حضرت محمد(ص) نوشته است. او مقدمتا از ادله و براهينى كه مىتواند در اين جا مورد استفاده قرار گيرد، بحث نموده و قائل است كه ادله دو نوع هستند: دليل يا عيان است و يا خبر و عقل به عنوان ابزار از اين دو براى استدلال و احتجاج استفاده خواهد كرد. | ||
#:او براى اثبات نبوت حضرت محمد(ص) سه دليل بيان مىكند: 1- دعاء مستجاب؛ 2- عجز عرب از معارضه با قرآن؛ 3- اجتماع اخلاق و فضائل در پيامبر(ص) مؤلف بخشى از ادعيۀ مستجاب پيامبر؛ همچون دعاى پيامبر(ص) براى انقطاع نعمات آسمانى در حق اعرابى كه او را اذيت | #:او براى اثبات نبوت حضرت محمد(ص) سه دليل بيان مىكند: 1- دعاء مستجاب؛ 2- عجز عرب از معارضه با قرآن؛ 3- اجتماع اخلاق و فضائل در پيامبر(ص) مؤلف بخشى از ادعيۀ مستجاب پيامبر؛ همچون دعاى پيامبر(ص) براى انقطاع نعمات آسمانى در حق اعرابى كه او را اذيت میكردند و دعاى آن حضرت در مورد درهم شكسته شدن ملك كسرى اشاره نموده است. جاحظ اساسىترين معجزۀ پيامبر و دليل نبوت آن حضرت را قرآن دانسته و آن را به معجزات حضرت عيسى؛ يعنى شفاء مريضها و احياء مردگان تشبيه نموده است. | ||
#:اين رساله در 40 صفحه به طبع رسيده است. | #:اين رساله در 40 صفحه به طبع رسيده است. | ||
#رسالۀ خلق القرآن | #رسالۀ خلق القرآن | ||
| خط ۷۶: | خط ۶۱: | ||
#:اين رساله در 14 صفحه به طبع رسيده است. | #:اين رساله در 14 صفحه به طبع رسيده است. | ||
#رسالۀ استحقاق الامامة | #رسالۀ استحقاق الامامة | ||
#:اين رساله را جاحظ در رد عقائد زيديه، اماميه و خوارج نوشته است. او قائل است، گر چه زيديه با اماميه در صلاحيت و افضليت | #:اين رساله را جاحظ در رد عقائد زيديه، اماميه و خوارج نوشته است. او قائل است، گر چه زيديه با اماميه در صلاحيت و افضليت امیرالمؤمنین براى امامت مشتركند؛ ولى زيديه قائل به جواز تقدم مفضول بر افضلاند! | ||
#:لذا از اين جهت با هم اختلاف دارند و زيديه قائل به امامت ديگر خلفاء شدهاند.ولى اين نظريه بيشتر شبيه نظرى است كه از معتزله در كتابهايشان ذكر شده است. | #:لذا از اين جهت با هم اختلاف دارند و زيديه قائل به امامت ديگر خلفاء شدهاند.ولى اين نظريه بيشتر شبيه نظرى است كه از معتزله در كتابهايشان ذكر شده است. | ||
#:زيديه و شيعۀ امامى در امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول| | #:زيديه و شيعۀ امامى در امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]]، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) اتفاق نظر دارند و اختلافشان در ائمه به حدى است كه اماميه قائل به وجود نص بر تمام ائمۀ اثنیعشر هستند و زيديه تنها نص را در مورد اين سه امام قبول كردهاند و در ديگر امامان قائلاند؛ «من خرج بالسيف و الدعوة» امام است. و تعجب است از كسى كه رديه بر زيديه و اماميه مىنويسد؛ در حالى كه عقائد اين دو را به خوبى نمىداند. اساسىترين اشكالى كه جاحظ به اماميه مىكند، نفى نص بر امامت است و قائل است، مردم با ميل و ارادۀ خودشان امام را انتخاب مىكنند. جاحظ نظريه خوارج را كه وجود امامت را ضرورى نمىدانند، نفى مىكند. اين رساله در 26 صفحه به طبع رسيده است. | ||
#رسالة فى نفى التشبيه | #رسالة فى نفى التشبيه | ||
#:اين رساله در واقع مقدمهاى است، بر ديگر رسالۀ مؤلف كه عبارت است از كتاب الرد على المشبهة. مؤلف اين رساله را به قاضى محمد بن ابى دؤاد نوشته و از او براى نشر كتاب الرد على المشبهة طلب مساعدت مىكند و غرض خود را از تألیف اين رساله بيان نموده، براى او و بعضى از خصائص آن را ذكر مىكند. | #:اين رساله در واقع مقدمهاى است، بر ديگر رسالۀ مؤلف كه عبارت است از كتاب الرد على المشبهة. مؤلف اين رساله را به قاضى محمد بن ابى دؤاد نوشته و از او براى نشر كتاب الرد على المشبهة طلب مساعدت مىكند و غرض خود را از تألیف اين رساله بيان نموده، براى او و بعضى از خصائص آن را ذكر مىكند. | ||
#:اين رساله در 24 صفحه به چاپ رسيده است. | #:اين رساله در 24 صفحه به چاپ رسيده است. | ||
#كتاب الرد على المشبهة | #كتاب الرد على المشبهة | ||
#:جاحظ اين رساله را در رد آراء مشبهه كه از محدثين اهلسنت هستند، نوشته است.او ابتداء اثبات مىكند كه تشبيه با توحيد سازگار نيست، بعد اساس عقائد آنها را كه مبتنى بر | #:جاحظ اين رساله را در رد آراء مشبهه كه از محدثين اهلسنت هستند، نوشته است.او ابتداء اثبات مىكند كه تشبيه با توحيد سازگار نيست، بعد اساس عقائد آنها را كه مبتنى بر جسمانیت خداوند و قابل رؤيت بودن او است، مورد نقد قرار مىدهد. | ||
#:مشبهه براى قابل رؤيت بودن خداوند به آيات و روايات متعددى استناد كردهاند كه جاحظ در مقابل آنها آياتى را ذكر مىكند كه ناسخ آيات اول است. | #:مشبهه براى قابل رؤيت بودن خداوند به آيات و روايات متعددى استناد كردهاند كه جاحظ در مقابل آنها آياتى را ذكر مىكند كه ناسخ آيات اول است. | ||
#:او براى ابطال نظريۀ مشبهه به ادلۀ عقلى نيز استناد مىكند. | #:او براى ابطال نظريۀ مشبهه به ادلۀ عقلى نيز استناد مىكند. | ||
| خط ۹۲: | خط ۷۷: | ||
#:او عصر پيامبر(ص) و ابوبكر و عمر و 6 سال اول عثمان را عهد وحدت و الفت مسلمانان دانسته و قائل شده كه در اين زمان بدعت و فسادى حاصل نشده است؛ اما بعد از اين 6 سال، زمان خلافت عثمان زمان فتنه و فساد و اختلاف بين مسلمانان مىباشد، لذا بعضى از مسلمانان او را به سوء مديريت و بعضى به اختلاس از اموال بيت المال و كوتاهى در حفظ آن و تقسيم ناعادلانه آن متهم كرده و به منزل او هجوم آورده و او را كشتند. | #:او عصر پيامبر(ص) و ابوبكر و عمر و 6 سال اول عثمان را عهد وحدت و الفت مسلمانان دانسته و قائل شده كه در اين زمان بدعت و فسادى حاصل نشده است؛ اما بعد از اين 6 سال، زمان خلافت عثمان زمان فتنه و فساد و اختلاف بين مسلمانان مىباشد، لذا بعضى از مسلمانان او را به سوء مديريت و بعضى به اختلاس از اموال بيت المال و كوتاهى در حفظ آن و تقسيم ناعادلانه آن متهم كرده و به منزل او هجوم آورده و او را كشتند. | ||
#:البته جاحظ كشتن خليفه را محكوم مىكند، چون خون فاسق در نزد او همچون خون مؤمن محترم است و لكن قائل است، او به خاطر ارتكاب بعضى اشتباهات و گناهان فاسق مىباشد. | #:البته جاحظ كشتن خليفه را محكوم مىكند، چون خون فاسق در نزد او همچون خون مؤمن محترم است و لكن قائل است، او به خاطر ارتكاب بعضى اشتباهات و گناهان فاسق مىباشد. | ||
#:جاحظ بعضى از فتن و بلايائى كه عالم اسلام را بعد از عثمان فرا گرفت، از آثار و نتايج رفتار عثمان مىداند. مصائبى همچون جنگ جمل و جنگ صفين و جنگ نهروان و كشته شدن [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول| | #:جاحظ بعضى از فتن و بلايائى كه عالم اسلام را بعد از عثمان فرا گرفت، از آثار و نتايج رفتار عثمان مىداند. مصائبى همچون جنگ جمل و جنگ صفين و جنگ نهروان و كشته شدن [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] به دست ابن ملجم. | ||
#:وى موارد متعددى از فسادهاى معاويه را برمىشمارد كه اين همه فساد در نظر او مستلزم جواز سب او است. همچنين در مورد يزيد بن معاويه و فسادهاى او در اسلام سخن گفته و در آخر نتيجه مىگيرد كه «إنهذه الاعمال تدل على القسوة و الحقد و النصب و النفاق و اليقين المدخول و الايمان المخروج و عدم الاخلاص للنبى» او پس از آن به بقيه فسادهاى خاندان اميه اشاره مىكند. | #:وى موارد متعددى از فسادهاى معاويه را برمىشمارد كه اين همه فساد در نظر او مستلزم جواز سب او است. همچنين در مورد يزيد بن معاويه و فسادهاى او در اسلام سخن گفته و در آخر نتيجه مىگيرد كه «إنهذه الاعمال تدل على القسوة و الحقد و النصب و النفاق و اليقين المدخول و الايمان المخروج و عدم الاخلاص للنبى» او پس از آن به بقيه فسادهاى خاندان اميه اشاره مىكند. | ||
#:اين رساله در 15 صفحه به چاپ رسيده است. | #:اين رساله در 15 صفحه به چاپ رسيده است. | ||
#كتاب الرد على النصارى | #كتاب الرد على النصارى | ||
#:جاحظ در اين رساله آراء و عقائد مسيحيان را مورد نقد قرار داده و به تبع آن بعضى از آراء يهود و مجوس را هم بررسى و نقد مىكند. | #:جاحظ در اين رساله آراء و عقائد مسيحيان را مورد نقد قرار داده و به تبع آن بعضى از آراء يهود و مجوس را هم بررسى و نقد مىكند. | ||
#:او بعضى از نقلهايى را كه در آيات قرآن از نصارى و يهود آمده، ولى در تورات و انجيل و گزارشهاى يهوديان و مسيحيان آن نقلها از حضرت عيسى و موسى و شريعت آن دو وجود ندارد را، توجيه مىكند. و آياتى، همچون'''«اتخذونى و امى الهين من دون الله»''' و '''«عزير ابن الله»''' و '''«يد الله مغلولة»''' را مورد بررسى قرار داده و علت منافات بين اين آيات و آنچه از يهود و نصارى نقل شده را بيان مىكند. او همچنين بعضى از عقائد پيروان اين اديان را بيان و آنها را مورد نقد قرار مىدهد. مسائلى همچون ابن الله بودن عيسى و اله و انسان بودن عيسى و... او همچنين رابطه مسلمانان را نيز با نصارى و يهود و مجوس در زمان خلفاى عباسى مورد بررسى قرار مىدهد. | #:او بعضى از نقلهايى را كه در آيات قرآن از نصارى و يهود آمده، ولى در تورات و انجيل و گزارشهاى يهوديان و مسيحيان آن نقلها از حضرت عيسى و موسى و شريعت آن دو وجود ندارد را، توجيه مىكند. و آياتى، همچون'''«اتخذونى و امى الهين من دون الله»''' و'''«عزير ابن الله»''' و'''«يد الله مغلولة»''' را مورد بررسى قرار داده و علت منافات بين اين آيات و آنچه از يهود و نصارى نقل شده را بيان مىكند. او همچنين بعضى از عقائد پيروان اين اديان را بيان و آنها را مورد نقد قرار مىدهد. مسائلى همچون ابن الله بودن عيسى و اله و انسان بودن عيسى و... او همچنين رابطه مسلمانان را نيز با نصارى و يهود و مجوس در زمان خلفاى عباسى مورد بررسى قرار مىدهد. | ||
#:اين رساله كه آخرين رساله از اين مجموعه مىباشد، در 36 صفحه به چاپ رسيده است. | #:اين رساله كه آخرين رساله از اين مجموعه مىباشد، در 36 صفحه به چاپ رسيده است. | ||
| خط ۱۱۱: | خط ۹۶: | ||
مجموعه حاضر را دكتر على ابوملحم تبويب، شرح و مقدمهنويسى نموده است. | مجموعه حاضر را دكتر على ابوملحم تبويب، شرح و مقدمهنويسى نموده است. | ||
همچنين اين مجموعه؛ شامل فهرست اعلام، فرق و اماكن و فهرست موضوعات مىباشد.الرسائل الكلاميه از اين مجموعه در 416 صفحه منتشر يافته است. | همچنين اين مجموعه؛ شامل فهرست اعلام، فرق و اماكن و فهرست موضوعات مىباشد.الرسائل الكلاميه از اين مجموعه در 416 صفحه منتشر يافته است.(1)-ص 53 | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات عربی]] | |||
ویرایش