منهج الإمام أبي عبدالرحمن النسائي في الجرح و التعديل و جمع أقواله في الرجال

    از ویکی‌نور
    منهج الإمام أبي عبدالرحمن النسائي في الجرح و التعديل و جمع أقواله في الرجال
    منهج الإمام أبي عبدالرحمن النسائي في الجرح و التعديل و جمع أقواله في الرجال
    پدیدآورانسعد، قاسم علی (نویسنده)
    ناشردار البحوث للدراسات الإسلامية و إحياء التراث
    مکان نشرامارات - دبي
    سال نشر1422ق. = 2002م.
    چاپچاپ يکم
    زبانعربی
    تعداد جلد5
    کد کنگره
    ‏/س7م8 / 114/2 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    منهج الإمام أبي‌عبدالرحمن النسائي في الجرح والتعديل، اثر قاسم علی سعد، در موضوع جرح و تعدیل حدیث با محوریت آراء احمد بن شعیب نسایی شافعی (متوفی 303ق) است و در پنج جلد منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه (در دو مبحث) و دو بخش (هرکدام در چهار باب) و یک خاتمه است.

    گزارش محتوا

    مقدمه، مشتمل بر دو مبحث است: در مبحث اول در ضمن چهار مسئله، موضوعاتی چون دلایل اختلاف علما در جرح و تعدیل و مراتب الفاظ جرح و تعدیل مطرح شده است. سپس در مبحث دوم، شرح حال مختصری از نسایی ذکر شده است[۱]‏.

    نویسنده در بخش اول کتاب با عنوان «دراسة» به مطالعه دیدگاه نسایی پیرامون روات و شیوه او در علم رجال پرداخته است. مباحث مطرح‌شده در این قسم بدین‌ترتیب است:

    باب اول: در دو فصل ابتدا ثقات و عدول نزد نسایی مطرح و حکم او درباره ایشان با احکام سایر رجالیون مقایسه شده و دیدگاه راجح ذکر شده است. در مجموع 524 مورد بررسی شده است[۲]‏.

    سپس در فصل دوم، شیوه او در توثیق و تعدیل مطرح شده است. اکثر عبارات توثیق و تعدیل نزد نسایی به‌ترتیب عبارت است از: «ثقة»، «ليس به بأس»، «لا بأس به». دو عبارت آخر از درجه «صدوق» بالاترند؛ چراکه اکثر کسانی که نسایی در مورد آنها این دو عبارت را به‌کار برده، مطلقا ثقه هستند[۳]‏.

    باب دوم: در این باب اسامی راویان مجروح و ملین نزد نسایی (276 مورد) گردآوری شده است[۴]‏. پس از آن شیوه او در تجریح و تلیین به روش باب اول در دو فصل مطرح شده است. اقوال نسایی در تجریح و تلیین روات متنوع است و مراتب آن به جهت رعایت اختلاف درجات آنها مختلف است. نویسنده این الفاظ را به شش درجه تقسیم کرده است[۵]‏.

    «ضعيف» بیشترین لفظی است که استعمال شده است. پس از آن به‌ترتیب «ليس بالقوي»، «متروك الحديث»، «ليس بثقة»، «ليس بثقة ولا يكتب حديثه»، «منكر الحديث»، «ليس بذاك القوي» و... استفاده شده است[۶]‏.

    نسايی در تجریح و تلیین نیز همانند توثیق و تعدیل روات توجهی به ذکر مؤید دیدگاه خود از اقوال ناقدین ندارد[۷]‏.

    باب سوم، اختصاص به ذکر و بررسی روات مجهول از دیدگاه نسایی و مقایسه دیدگاه او با سایر رجالیون دارد که در فصل اول 13 مورد مطرح شده است[۸]‏.

    نویسنده در فصل دوم، ابتدا به تبیین معنای مجهول العین و مجهول الحال پرداخته است. سپس در تبیین دیدگاه نسایی در این رابطه می‌نویسد: «نسایی رساله مستقلی در نام‌گذاری کسی که تنها یک نفر از او روایت کرده نوشته است. از دیدگاه او لازم نیست که چنین شخصی را مجهول بدانیم؛ چراکه او برخی از رجال ذکرشده در این رساله را در جای دیگری ثقه دانسته است - ‌ملاحظه بفرمایید ترجمه ثابت بن قیس زرقی و خلید بن جعفر حنفی را - لذا کسی که این صفت را داراست در بخش توثیق آوردم و کسی که نامش تنها در رساله مذکور ذکر شده را در قسم مجهولین ذکر کردم؛ اگرچه حقیقتاً همه آنها از مجهولین نیستند»[۹]‏.

    الفاظ تجهیل نزد نسایی عبارت است از: «مجهول لا نعرفه»، «مجهول»، «لا أعرفه»، «ليس بالمشهور»، «لا أدري ما»، «لا علم لي به» و...[۱۰]‏. البته از بین عبارات تجهیل بیشترین استعمال مربوط به «لا نعلم أحداً روی عنه غير فلان» و مانند آن، سپس «لا أعرفه» و «ليس بالمشهور» و «مجهول» و... است[۱۱]‏.

    بخش دوم کتاب با عنوان «تجرید» در جلد پنجم ارائه شده و در آن تنها اسامی روات با دیدگاه نسایی بدون تحلیل و بررسی در چهار باب ذکر شده است:

    در باب اول، 1203 تن از روات ثقه و عادل نزد نسایی ذکر شده است[۱۲]‏.

    در باب دوم، مجروحین و ملینون نزد نسایی مطرح شده و 539 راوی ذکر شده است[۱۳]‏.

    در باب سوم، اسامی روات مجهول (53 راوی) از دیدگاه نسایی ذکر شده است[۱۴]‏.

    باب چهارم، حاوی راویانی است که دیدگاه نسایی درباره آنها بین جرح و تعدیل، جرح و تجهیل و تعدیل و تجهیل مختلف است[۱۵]. نویسنده در این باب از 42 راوی نام برده است؛ به‌عنوان مثال محمد بن میمون بزاز را در السنن الكبری «ليس بالقوي» دانسته است، اما در دیگر منابع از او با «صالح» یا «أرجو أن لا يكون به بأس» یاد کرده است[۱۶].‏

    در خاتمه، خلاصه مباحث ذکر شده و به معیار صحیح در مطالعه شیوه منتقدین بزرگ اشاره شده است[۱۷]‏. نویسنده در کلام آخر رجوع به یک کتاب یا اعتماد بر سخن رجالی واحد را صحیح نمی‌داند: از خلال این بحث برای من روشن گردید که نمی‌توان برای تشخیص عدالت روات بر یک کتاب یا سخن یک رجالی یا اهل یک زمان اعتماد نمود، بلکه باید به همه کتب جرح و تعدیل رجوع نمود و همه سخنان نقاد را با رعایت ترتیب زمانی و شناخت شیوه رجالیون گرد آورد[۱۸]‏.

    وضعیت کتاب

    این کتاب، پایان‌نامه دکترای نویسنده بوده که در دانشگاه اسلامی محمد بن سعود در ریاض با راهنمایی دکتر احمد محمد نور سیف تألیف و با درجه عالی پذیرفته شده است[۱۹]‏.

    فهارس تراجم، مصادر و موضوعات همه مجلدات در انتهای جلد پنجم ذکر شده است.

    پاورقی‌های کتاب بسیار مفصل است و در آن بیان نقاد، توضیحات و ارجاعات مفصلی ذکر شده که گاه چند صفحه را در بر می‌گیرد[۲۰]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ج1، ص56-22
    2. ر.ک: متن کتاب، ج2، ص992
    3. ر.ک: همان، 1008
    4. ر.ک: همان، ج4، ص‌1826
    5. ر.ک: همان، ص1832-1828
    6. ر.ک: همان، ص1833-1832
    7. ر.ک: همان، 1836
    8. ر.ک: همان، ص1858-1845
    9. ر.ک: همان، ص‌1860
    10. ر.ک: همان، ص1862-1861
    11. ر.ک: همان، ص1863-1862
    12. ر.ک: همان، ج5، ص2177-1981
    13. ر.ک: همان، ص2179-2296
    14. ر.ک: همان، ص2305-2297
    15. ر.ک: همان، ص2319-2307
    16. ر.ک: همان، ص2316
    17. ر.ک: همان، ص2322-2321
    18. ر.ک: همان، ص2322
    19. ر.ک: مطلع کتاب
    20. ر.ک: متن کتاب، ج2، ص996-993

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها