سکولاریسم نقابدار: تبیین انتقادی دینشناسی عبدالکریم سروش
| سکولاریسم نقابدار (تبیین انتقادی دین شناسی عبدالکریم سروش) | |
|---|---|
| پدیدآوران | خسروپناه، عبدالحسین (نويسنده) |
| ناشر | مجلس شورای اسلامی. کتابخانه، موزه و مرکز اسناد |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1400ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-600-220-335-9 |
| موضوع | سروش، عبد الکریم، 1324 - - نقد و تفسیر - سروش، عبدالکریم، 1324 - - نظریه درباره دین - دین - فلسفه |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 5خ4س 233/7 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سکولاریسم نقابدار: تبیین انتقادی دینشناسی عبدالکریم سروش، عبدالحسین خسروپناه دزفولی (متولد 1345ش)، استاد فلسفه و مدرس فقه نظام ولایی و سیاسی است. این کتاب به نقد و تحلیل انتقادی اندیشههای عبدالکریم سروش، بهویژه نظریات وی در حوزه دینشناسی و معرفت دینی میپردازد.
انگیزه نگارش
هدف نویسنده ارائه پاسخهای علمی و مستدل به شبهات عبدالکریم سروش در حوزههای مختلف دینشناسی است.
اهمیت کتاب
اهمیت این کتاب در چندین جهت قابل بررسی است:
- پاسخ به یک جریان فکری مهم: این اثر مستقیماً به نقد و تحلیل اندیشههای یکی از برجستهترین روشنفکران معاصر ایران، عبدالکریم سروش، میپردازد.
- تقویت مبانی اندیشه اسلامی: کتاب میکوشد تا با ارائه مبانی علمی و مستدل، به ترویج تفکر انقلابی و اسلامی کمک کند و از این طریق به مقابله با جریانهای فکری روشنفکری غربیشده بپردازد.
- گردآوری و تنظیم مباحث پراکنده: این اثر، مجموعهای از مقالات و مباحث پراکنده نویسنده درباره اندیشههای سروش را در یک قالب منسجم ارائه میدهد که پیشتر بهصورت جداگانه منتشر شده بودند.
سبک نگارش
سبک نگارش کتاب دارای ویژگیهای زیر است:
- تحلیلی و انتقادی: نویسنده بهصورت مستقیم به تحلیل و نقد افکار عبدالکریم سروش میپردازد و نقاط قوت و ضعف آنها را مورد بررسی قرار میدهد.
- استدلالی و مستند: مطالب با استناد به منابع مختلف، از جمله آثار خود سروش و با ارائه دلایل "علمی و مستدل" طرح میشوند.
- فلسفی و کلامی: در طول کتاب به مباحث عمیق فلسفی و کلامی پرداخته میشود و از اصطلاحات تخصصی این حوزهها استفاده میگردد.
- تقابلی و دیالکتیکی: غالباً دیدگاههای سروش مطرح شده و سپس نقدها و "آسیبشناسی" آنها ارائه میشود، که نشاندهنده یک بحث تقابلی است.
- بینرشتهای: نویسنده برای نقد و تبیین از حوزههای مختلفی چون فلسفه، فقه، جامعهشناسی و علوم انسانی بهره میبرد.
ساختار
کتاب، مشتمل است بر سخن آغازین و پنج فصل.
گزارش محتوا
- سخن آغازین: نویسنده در این بخش، چیستی جریان سکولاریسم نقابدار را توضیح میدهد. وی در بیان وجه نامگذاری کتاب مینویسد: راز نامگذاری کتاب (به سکولاریسم نقابدار)، این است که سروش و همفکرانش، گرچه از دین و آموزههای دینی سخن میگویند و حتی گاهی از حکومت دینی به معنای غیر دقیقی دفاع میکنند، لکن بهشدت سکولار هستند و سکولاریسم خود را در نقاب دینداری جلوه میدهند[۱].
- فصل اول (زیستنامه و فرایند فکری سروش): این فصل، به معرفی زندگی و سیر تحول فکری عبدالکریم سروش اختصاص دارد. نویسنده، دشواری تحلیل اندیشه سروش را به دلیل پیچیدگیها و ریشههای آن در فرهنگ اسلامی - ایرانی و اندیشه غربی بیان میکند. در این فصل، به سوابق تحصیلی سروش از داروسازی تا فلسفه و علوم حوزوی اشاره شده و علاقه او به ادبیات کلاسیک فارسی و فلسفه تحلیلی غرب برجسته میشود. نقش استاد مطهری در شکلگیری شخصیت فکری وی و رویکرد جسورانه او در طرح مسائل فلسفی نیز مورد بررسی قرار میگیرد. در این فصل همچنین مراحل مختلف فکری سروش، از رویکرد صدرایی و نقادی مارکسیسم تا رویکردهای کانتی، گادامری و شلایرماخری و... مورد توجه قرار میگیرد[۲].
- فصل دوم (فلسفه معرفت دینی): این فصل، وارد مباحث بنیادین فلسفه معرفت دینی میشود. محور اصلی بحث این است که آیا معرفت دینی ثابت است یا متحول. نویسنده نظریه "قبض و بسط تئوریک شریعت" سروش را تشریح میکند و توضیح میدهد که این نظریه در مورد "معرفت دینی" (فهم بشری از دین) است، نه خود "دین" که ثابت و لایتغیر دانسته میشود. منشأ این نظریه و ارتباط آن با اندیشههای غربی مانند هرمنوتیک و معرفتشناسی تبیین میگردد. در این فصل، به تعریف و تبیین اصطلاحات کلیدی مانند "دین"، "معرفت دینی" و "شریعت" پرداخته میشود. ستونهای اصلی نظریه قبض و بسط، یعنی "قبض" به معنای خطاپذیری و تحول فهم بشری و "بسط" به معنای تکامل و گسترش معرفت دینی در طول زمان، توضیح داده میشود[۳].
- فصل سوم (دینشناسی): این فصل، به موضوع "دینشناسی" از دیدگاه سروش میپردازد. ابتدا مفهوم "علم کلام" و "کلام جدید" بررسی میشود و چگونگی تحول آن از یک علم دفاعی به یک علم فلسفی تبیین میگردد. سپس، "آسیبشناسی" (نقدهای) کلام جدید، بهویژه در ارتباط آن با "فلسفه دین"، ارائه میشود؛ نویسنده بر این باور است که خلط این دو حوزه باعث مشکلات فکری میشود. در ادامه، این فصل به تعریف سروش از "دین" میپردازد که آن را مجموعهای از گزارههای بشری برگرفته از کتاب و سنت میداند و این به معنای تحولپذیری معرفت دینی است. همچنین، انتظارات بشر از دین مورد بحث قرار میگیرد و نقد میشود که دین تنها برای پاسخگویی به نیازهای علمی یا اقتصادی نیامده، بلکه هدف اصلی آن تربیت و هدایت اخلاقی است[۴].
- فصل چهارم (معرفت دینی): این فصل، به بررسی ابعاد مختلف معرفت دینی میپردازد. این مباحث، شامل اخلاقشناسی (شامل مسئله ارتباط دانش و ارزش و آسیبشناسی نظریه دانش و ارزش، اخلاق دروندینی و...)، فقهشناسی، پیامبری و امامتشناسی و نیز مباحثی در مورد انکار علم دینی و حکومت دینی (از جمله جنبش حکومت دینی) میباشد. بنابراین، میتوان استنباط کرد که فصل چهارم به تحلیل و تبیین ابعاد گوناگون فهم و معرفت بشری از دین در حوزههای نظری و عملی میپردازد[۵].
- فصل پنجم (جامعه دینی): این فصل، به بررسی مفهوم "جامعه دینی" میپردازد . ابتدا، به نقد "ایدئولوژی شیطانی" پرداخته میشود و آسیبهای رویکردهای ایدئولوژیک به دین و جامعه مورد بررسی قرار میگیرد. سپس، تمایز میان "دینداری" و "خردورزی" مطرح میشود، که به معنای اهمیت نگاه عقلانی و حکیمانه به دین است . این فصل، همچنین به "رازدانی" و "روشنفکری" و "دینداری" اشاره میکند و ارتباط میان فهم باطنی دین و فعالیتهای فکری روشنفکران را بررسی میکند. در ادامه، نویسنده به تفکیک "جامعه دینی" از "جامعه اخلاقی" میپردازد و نشان میدهد که این دو لزوماً یکسان نیستند. در نهایت، فصل پنجم به موضوع "گفتگوی ادیان" اختصاص دارد و بر ضرورت تبادل نظر و تفاهم میان پیروان ادیان مختلف تأکید میکند[۶].
پانویس
منابع مقاله
سخن آغازین و متن کتاب.