رحلة العالم الألماني ج. أو. هابنسترايت إلی الجزائر و تونس و طرابلس (1145ه - 1732م)

    از ویکی‌نور
    رحلة العالم الألمانی: ج. أو. هابنسترایت الی الجزائر و تونس و طرابلس (1145ه - 1732م)
    رحلة العالم الألماني ج. أو. هابنسترايت إلی الجزائر و تونس و طرابلس (1145ه - 1732م)
    پدیدآورانهابنسترایت، ج.او (نویسنده) سعیدونی، ناصرالدین (ترجمه و تقدیم)
    عنوان‌های دیگرج.او. هابنسترایت الی الجزائر و اتونس و طرابلس
    ناشردار الغرب الإسلامي
    مکان نشرتونس -
    سال نشر2008 م
    چاپ1
    موضوعالجزایر - سیر و سیاحت

    تونس - سیر و سیاحت

    سفر نامه‌ها

    طرابلس (لیبی) - سیر و سیاحت

    هابنسترایت، جان ارنست، 1703 - 1757م. - سفرها - آفریقا
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DT‎‏ ‎‏278‎‏ ‎‏/‎‏ﻫ‎‏2‎‏ر‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رحلة العالم الألماني ج. أو. هابنسترايت إلی الجزائر و تونس و طرابلس، سفرنامه جهان‌گردى آلمانى است كه در سال 1145ق / 1732م، به شمال آفريقا سفر كرده است. اين اثر، با ترجمه و تحقيق ناصرالدين سعيدونى منتشر شده است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه، چهار رساله و دو بخش الحاقى است. شيوه نگارش در اين سفرنامه، به‌صورت روزنگار با ذكر تاريخ دقيق حوادث است. انگيزه مترجم در گزينش اين سفرنامه، توضيح تاريخ مغرب عربى در زمان حكومت عثمانى است، چرا كه نويسندگان، كمتر بر آن متمركز شده‌اند.

    گزارش محتوا

    سفرنامه‌هابنسترايت، از جمله آثارى است كه به اعتقاد مترجم، با وجود ارزش‌مندى معلومات و دقت مطالب، از دسترس محققین، دور مانده و كمتر مورد توجه قرار گرفته است.

    اين سفرنامه، با اينكه مقطع زمانى اندكى، در حدود ده ماه را به خود اختصاص داده، مشتمل بر معلومات و اطلاعات مفيدى است كه ارزش تاريخى آن را تأكيد مى‌كند. اين كتاب، از جمله مصادر مهمى است كه اوضاع مغرب عربى در نميه اول قرن هجدهم را توضيح مى‌دهد.

    سفرنامه، مشتمل بر معلومات دقيقى از روابط حكام با طوايف ساكن در شهرها و معرفى جايگاه لشكر در نظام سياسى و تشكيلات ادارى است و هم‌چنان‌كه سياست دفاعى حكام و شيوه تعامل آنها با دول اروپايى را توضيح مى‌دهد، از توجه اروپايى‌ها به اوضاع اجتماعى و امكانات اقتصادى اين منطقه نيز مطالب مهمى را ارائه مى‌كند.

    سرفصل عناوين مطرح شده در رساله‌هاى چهارگانه كتاب به ترتيب عبارت است از:

    رساله اول: هابنسترايت، سفرش را با ترك شهر دريسدن آلمان در 23 اكتبر 1731 به‌سوى مرسيليا آغاز و با كشتى به سوى الجزاير حركت مى‌كند. در 16 فوريه همان سال، اولين مشاهداتش در الجزاير را مى‌نويسد. در اين رساله، ابتدا، علت نام‌گذارى سرزمين الجزاير و موقعيت جغرافيايى آن و پس از آن شمه‌اى از تاريخ و اديان مختلف ساكن در اين سرزمين و آداب و رسوم آنها، شيوه مملكت‌دارى عبدى پاشا داى(حاكم) الجزاير و نظام لشكر، اماكن تاريخى و مذهبى، مطلبى درباره ماه رمضان و مراسم عيد فطر و در آخر، معلوماتى درباره گياهان و حيوانات موجود در الجزاير آمده است.

    رساله دوم: از تاريخ اول ژوئن 1732 آغاز مى‌شود و مشتمل بر مطالبى مانند وضعيت ساكنان شهر الرديف و برخورد حاكمان با آنها، معرفى شهر المديه، اولاد ابراهيم(ع) و ذكر آثار اوزيا است. هابنستريات، سپس به شهر الجزاير مراجعت كرده است.

    رساله سوم: اين بخش از سفر، مقارن با آمادگى حكومت الجزاير در برابر هجوم اسپانيا است. نویسنده، از حالت ترس مردم و آمادگى براى جنگ خبر داده است. هابنسترايت، از الجزاير به عنابه و سپس به قسنطينه سفر مى‌كند. او از شيوه جمع‌آورى ماليات و نيز معاملات بزرگان قبايل خبر مى‌دهد. از آثار رومانى در اطراف تيفاش، خميسه، قسنطينه و مخسوطين و قبر قديس اغسطين در عنابه مطالب جالبى نقل مى‌كند. نویسنده، در آخر اين بخش از سفر، به بنزرت مى‌رود و از آن‌جا عازم شهر تونس مى‌شود.

    رساله چهارم: در آخرين رساله كتاب، معرفى شهر تونس و قلعه حلق الوادى، ذكر حكومت تونس و تشريح عناوين «باى، ديوان و حاميه» از جمله مطالب اين بخش است. شرح ويژگى‌هاى مردم تونس و استعداد دريايى آنها و توصيف آثار قرطاج از ديگر مطالبى است كه نویسنده درباره تونس آورده است.

    هابنسترايت، سپس از راه دريا به طرابلس مى‌رود. او، در اين رساله نيز به معرفى حاكم طرابلس و ذكر برخى از آثار آن پرداخته و با شنيدن خبر مرگ پادشاه بولونيا، اغسطس دوم به آلمان مراجعت مى‌كند.

    وضعيت كتاب

    پاورقى‌هاى كتاب، مشتمل بر مطالب مفصل و ارزش‌مندى است كه مراجع عربى و انگليسى آن پس از رساله‌ها به تفكيك آمده است. در بخش ملحقات، ابتدا، ليستى از شهرهاى مذكور در سفرنامه به همراه تاريخ بازديد و نيز ليستى از مهم‌ترين كتب تاريخ غربى متعلق به سرزمين‌هاى مغرب عثمانى به حسب تاريخ تأليف ذكر شده است. فهرست مطالب، در ابتدا و فهارس اعلام، اماكن و قبايل در انتهاى اثر آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    وابسته‌ها