الفوائد المدنية (بحوث و مناظرات مع خمسة من أساتذة الجامعة العلمية من علماء أهل السنة)

    از ویکی‌نور
    الفوائد المدنية (بحوث و مناظرات مع خمسة من أساتذة الجامعة العلمية من علماء أهل السنة)
    الفوائد المدنية (بحوث و مناظرات مع خمسة من أساتذة الجامعة العلمية من علماء أهل السنة)
    پدیدآورانشیخ‌الاسلامي تویسرکانی، حسین (نویسنده)
    ناشرمشعر
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشرمجلد1:
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الفوائد المدنية (بحوث و مناظرات مع خمسة من أساتذة الجامعة العلمية من علماء أهل السنة) حاصل پنج جلسه دو ساعته از مناظرات حسین شیخ‌الاسلامي تویسرکانی است که با پنج تن از علمای اهل تسنن در مدینه منوره حول مسائل اختلافی آنان با شیعیان انجام گرفته است. ایشان مباحث مطرح شده در این مناظرات را در پنجاه موضوع تقسیم‌بندی و به زبان عربی منتشر کرده است.

    ساختار

    کتاب شامل مقدمه و پنجاه بحث ایراد شده توسط علمای اهل سنت در این مناظرات است. برخی از این مباحث عبارتند از: زیارت قبور، توسل، سلام بر اموات، فایده زیارت و خلیفه بعد از رسول‌الله(ص).

    شیوه نگارش مطالب بدین ترتیب است که نویسنده شبهه را با عبارت «منهم من قال» یا «قال بعضهم» مطرح کرده و سپس با «قلت» پاسخ داده است. نویسنده تلاش کرده است که شبهات را با استناد به آیات قرآن کریم و منابع اهل سنت پاسخ گوید.

    گزارش محتوا

    مجادله و مناظره مابین فرق و ادیان مختلف از بهترین راه‌های ارائه مذهب و دفاع از آن و اثبات حقانیت فرقه ناجیه است. خداوند متعال خطاب به رسولش، نبی مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: به‌سوی حق (پروردگارت) دعوت کن با حکمت و با آنان موعظه نیکو و مجادله (مناظره) احسن بنما.

    مؤلف در سفر حجی که به کشور عربستان داشته در مدینه منوره، به جهت دفع شبهات از مذهب حقه شیعه و اثبات حقانیت این مذهب، با پنج تن از علمای اهل سنت طی پنج روز و در هر روز دو ساعت به مناظره پرداخته است.[۱]؛ اما علمای اهل سنت در روز ششم دیگر در جلسات مناظره حضور نمی‌یابند و این مناظرات نیمه‌کاره خاتمه می‌یابد.[۲]

    اولین شبهه کتاب چنین مطرح شده است: «شما شیعیان اموات را عبادت می‌کنید. چه فرقی بین شما و بت‌پرستان وجود دارد؟». در پاسخ چنین می‌خوانیم که فرق ما شیعیان و بت‌پرستان بسیار است. هیچ‌یک از آن‌ها را نباید با ما مقایسه کرد. ما می‌گوییم خداوند است که نیاز و درخواست ما را اجابت می‌کند. عالم سنی در پاسخ می‌گوید: بت‌پرستان نیز می‌گویند که خداوند است که نیازمندان را پاسخ می‌دهد و بت‌ها واسطه بین بندگان و خداوند هستند. نویسنده این پاسخ را صحیح ندانسته و در تأیید این‌که بت‌پرستان بت‌ها را عبادت می‌کنند به آیات کلام الهی اشاره می‌کند: «وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لاَ يَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً وَ لاَ يَمْلِکُونَ مَوْتاً وَ لاَ حَيَاةً وَ لاَ نُشُوراً» ﴿فرقان: 3﴾؛ و به‌جای او خدايانى براى خود گرفته‏‌اند كه چيزى را خلق نمى‌‏كنند و خود خلق شده‏‌اند و براى خود نه زيانى را در اختيار دارند و نه سودى را، و نه مرگى را در اختيار دارند و نه حياتى و نه رستاخيزى را.

    «أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَنْفَعُکُمْ شَيْئاً وَ لاَ يَضُرُّکُمْ» ﴿انبیاء: 66﴾؛ «آيا جز خدا چيزى را می‌‏پرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمی‌رساند؟

    سپس در ادامه تأکید می‌کند: اما ما شیعیان جز خدای تبارک‌وتعالی را نمی‌پرستیم و معتقدیم خدایی جز پروردگار عظیم حلیم و عرش کریم نیست. اوست که شنواترین و بیناترین و... است. حضرت علی(ع) نیز می‌فرماید: «بنده دیگری نباش که خداوند تو را آزاد آفریده است»؛ بنابراین ما فقط بنده خدا هستیم.[۳]

    در شبهه 30 کتاب، سجده بر تربت امام حسین(ع) بدعت دانسته شده است: «شما بر تربت حسین(ع) سجده می‌کنید و بر فرش سجده نمی‌کنید و این بدعت است». نویسنده در پاسخ می‌نویسد: سجده بر فرش و بستر بدعت است و موجب بطلان نماز است. سپس علمای اهل سنت را به منابع خود ازجمله صحیح بخاری ارجاع می‌دهد که ابوابی با نام باب سجده بر انف (گیاه) و سجده بر گل آمده است. در باب دیگری با نام باب نماز بر خمره نیز از عبدالله بن شداد از میمونه نقل شده که گفت: نبی(ص) همواره بر خُمره (مجمع البحرین: سجاده کوچکی که از شاخه درخت خرما ساخته شده بود) سجده می‌کرد.

    در ادامه بحث یکی از علمای اهل سنت می‌پرسد: آیا نبی(ص) بر تربت حسینی سجده می‌کرد؟ و فضیلت آن چیست؟ که نویسنده پاسخ می‌دهد: در زمان رسول‌الله(ص) حسین بن علی(ع) شهید نشده بود تا این‌که نبی(ص) بر تربت ایشان سجده کند. بله اگر در زمان آن حضرت بود قطعاً بر آن سجده می‌کرد؛ چراکه برای سجده بر تربت حسین(ع) فواید بسیاری است که از آن جمله محبوبیت حسین(ع) نزد خداوند تبارک‌وتعالی و رسولش است. به مقتل الحسین(ع) خوارزمی بنگرید که رسول خدا(ص) فرمود: «حسین(ع) دری از درهای بهشت است، کسی که با او دشمنی کند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند». یا در روایت دیگری می‌فرماید: «حسین از من و من از حسین هستم، خداوند دوست دارد کسی که حسین را دوست دارد، حسین نوه‌ام است».

    نویسنده سپس چنین استدلال می‌کند که ما بر تربت حسین(ع) سجده می‌کنیم چراکه سجده بر خاک واجب است و سجده بر فراش بدعت و موجب بطلان نماز است. سجده بر تربت آن حضرت برای یادآوری صفات زیبای ایشان است که عبارتند از امربه‌معروف و نهی از منکر و دفاع از دین و جهاد در راه خدا و شجاعت و یادآوری از شهادت و مقام شهید است. با سجده بر خاک فراغ یقینی از به‌جا آوردن تکلیف حاصل می‌شود ولی سجده بر فراش اگر موجب بطلان نباشد لااقل مشکوک است و در تکلیف باید فراغت از انجام حاصل شود.[۴]

    در شبهه 47 کتاب شبهه‌ای در رابطه با کوثر وارد شده بدین‌صورت که «منظور از کوثر در سوره کوثر رودی در بهشت است و شما می‌گویید منظور فاطمه است». نویسنده در پاسخ به این شبهه کوثر را همان‌گونه که در تفاسیر آمده دارای معانی بسیاری است که از آن جمله است: کثرت در علم و عمل، شرف دو سرا، خیر کثیر، نهری در بهشت، شفاعت، علمای امت و قرآن کریم. اما اگر مناسبت آن را با آخر سوره در نظر بگیریم می‌فهمیم که مرا از آن فاطمه فرزند حضرت محمد(ص) است. چراکه زمانی که بنا بر روایتی فرزند بزرگ پیامبر(ص) قاسم و بنا بر روایت دیگری ابراهیم فوت کرد، گفته شده که رسول‌الله(ص) از باب صفا داخل و از باب مروه خارج شد. عاص بن وائل سهمی به‌سوی آن حضرت می‌آمد، پس به نزد قریش برگشت. قریش به او گفتند: ای اباعمرو اندکی پیش چه کسی به‌سوی تو آمد؟ گفت: آن مرد ابتر، و مرادش پیامبر(ص) بود. اینجا بود که سوره کوثر نازل شد؛ یعنی دشمن تو عاص بن وائل خودش ابتر و بریده از خیر است. این واقعه یکی از ادله حقانیت مذهب امامیه است که خداوند به رسولش، فاطمه(س) را عطا کرد و حسن و حسین(ع) و نه نفر از ذریه حسین را از نسل او و حجة بن الحسن مهدی(ع) را که زمین را پس از پر شدن از ظلم و جور از قسط و عدل پر می‌کند را آخرین وصی او قرار دارد.[۵]


    وضعیت کتاب

    مستندات و توضیحات در پاورقی‌های کتاب و اطلاعات نسخه‌های مورد استفاده نویسنده تحت عنوان تنبیه در انتهای کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها