التقاط الدرر و مستفاد المواعظ و العبر من أخبار و أعيان المائة الحادية و الثانية عشر

    از ویکی‌نور
    ‏التقاط الدرر و مستفاد المواعظ و العبر من أخبار و أعيان المائة الحادية و الثانية عشر
    التقاط الدرر و مستفاد المواعظ و العبر من أخبار و أعيان المائة الحادية و الثانية عشر
    پدیدآورانقادری، محمد بن طیب (نويسنده) علوی قاسمی، هاشم (محقق و معلق)
    عنوان‌های دیگر‏التقاط الدرر
    ناشردار الآفاق الجديدة
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1981م , 1401ق
    چاپ1
    موضوعدانشمندان اسلامى - سرگذشت‌نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1 (دو مجلد)
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏ق‎‏2‎‏ت‎‏7 54 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التقاط الدرر و مستفاد المواعظ و العبر من أخبار و أعيان المائة الحادية و الثانية عشر، تألیف محمد بن طیب قادری (متوفی 1187ق/1773م) حاوی تاریخ مغرب اقصی در قرن‌های دوازدهم و سیزدهم قمری (17 و 18 میلادی) است. کتاب با مقدمه و تحقیق هاشم علوی قاسمی استاد دانشگاه محمد بن عبدالله فاس مراکش منتشر شده است.

    ساختار

    1. جلد اول کتاب حاوی مقدمه‌ مفصل هاشم علوی در چهارفصل و قریب به سیصد صفحه است.
    2. جلد دوم نیز مشتمل بر مقدمه‌ای مختصر در ده صفحه به قلم همو و مطالب مؤلف در هشت مقصد است.

    گزارش محتوا

    محقق کتاب هاشم علوی قاسمی در مقدمه تحلیلی که بر کتاب نوشته به تبیین شیوه بحث پرداخته است:

    وی در فصل اول، عصر مؤلف و محیطی که شخصیت و عقل او در آن شکل گرفته را به لحاظ سیاسی، اجتماعی، دینی و فرهنگی مورد بررسی قرار داده است[۱]‏. این مقطع زمانی، عصر ثبات سلطه علویان است که به‌عنوان قوی‌ترین حرکت سیاسی در پایان حکومت سعدیان در مغرب پا به عرصه نهاد. ترکیب اجتماعی مغرب در این زمان از ناحیه نژاد متنوع و مشتمل بر عرب، بربر، زنگی و عناصر دیگری بود که همگی متمایل به دین و تمدن اسلامی و بنای اقتصاد آنها در درجه اول بر زراعت بوده است. ارتباط با جامعه جهانی محصور در محدوده بسیار کوچکی بوده است[۲]‏.

    در فصل دوم: زندگی محمد بن طیب قادری و برای فهم افکارش، سیره شخصی او را ذکر کرده است[۳]‏.

    در فصل سوم: مصادر نویسنده در کتابش و مفهوم تاریخ نزد او و جایگاه کتاب التقاط الدرر را در بین کتب تاریخی معاصرش مورد مطالعه قرار داده است[۴]‏. این مصادر به چهار دسته تقسیم می‌شود:

    1. نوشته‌ها و نسخه‌های خطی مانند کُناشات (گزیده‌ها و نوادر)، شجره‌نامه‌ها و نامه‌های رسمی دادگستری؛
    2. مراسلات پستی؛
    3. گفته‌های شفاهی؛
    4. مشاهدات و معاینات و تفحص‌ها[۵]‏.

    در فصل چهارم: مباحث تاریخی اصلی کتاب ذکر شده تا تصویری از چهارچوب سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دینی آن مقطع زمانی ارائه شود. در خاتمه نیز ملحقات و فهرست کتب ذکر شده که به مثابه کلیدهای محتوای کتاب است[۶]‏.

    وفیات یا شخصیت‌هایی که قادری شرح‌حال آنها را ذکر کرده است از یک نمونه معین از شخصیت‌ها نیست و در آن از اقشار صوفی، فقیه، ادیب، مورخ، سفیر، قاضی، سلطان، محتسب، مؤذن و... ذکر شده است[۷]‏.

    متن اثر مشتمل بر هشت مقصد است:

    در مقصد اول متوفیان پیش از سال 1170ق ذکر شده که بالغ بر 573 نفر هستند. از جمله این افراد شهاب‌الدین احمد بن محمد مکناسی زناتی فاسی (متوفی ۱۰۲۵ق) فقیه، مورخ و ادیب معروف مغربی است. «جذوة الإقتباس فيمن حل من الأعلام مدينة فاس» از آثار معروف اوست که مرجعی مهم در بررسی تاریخ اجتماعی مغرب و فاس تلقی می‌شود. او در اینجا خود را به ابن ابی العافیة منتسب نموده است[۸]‏.

    در مقصد ثانی متوفیان پس از 1170ق ذکر شده که تنها شش نفر هستند. اولین آنها فقیه و قاضی محمد بن قریش؛ و طیب بن محمد وزانی آخرین آنهاست[۹]‏.

    در مقصد سوم مرحله تکوین علمی و اخلاقی مؤلف ذکر شده است. در بخشی از این مقصد چنین می‌خوانیم: سپس به مجلس درس نحوی زمان، جامع بین همت عالی و حسن خلق «ابی‌عبدالله محمد بن حسن صمودی معروف به جندوز ملحق شدم. شرح‌حال وی را در سال 1148ق ذکر کردم. نزد وی الفیه ابن مالک را یک‌بار خواندم. سپس دوباره آن را نزد او خواندم تا اینکه به مبحث نداء رسیدیم. سپس بیمار شد، اجلش رسید و مرد خدایش بیامرزد»[۱۰]‏.

    نویسنده در مقصد چهارم، کتبی که برای دانشجویان تدریس کرده را به‌تفصیل شرح داده است: «مقدمه ابن آجروم و الفیه ابن مالک در نحو را مکرر و خارج از شمارش، رساله ابن ابی‌زید را نیز مکرر بیش از ده بار در مسجد اندلس و غیر آن تدریس کردم... العمده مقدسی را یک‌بار، دلائل الخیرات را یک‌بار، الشمائل ترمذی را بارها، صحیح جوزی [یا بخاری] را یک‌بار، موضح ابن هشام را قریب به دو بار، و تحفه ابن عاصم را نیز قریب به آن تدریس کردم»[۱۱]‏.

    در مقصد پنجم، ثمرات و تألیفات علمی‌اش را ذکر کرده است. او 16 اثر کامل خود و سه اثری را که شروع به نگارش کرده را نام برده است[۱۲]‏.

    ایشان در مقصد ششم نسب خویش را ذکر کرده است. نسب وی با پانزده واسطه به عبدالقادر گیلانی و با چند واسطه دیگر به علی بن ابی‌طالب(ع) و فاطمه زهرا(س) می‌رسد[۱۳]‏.

    وی در مقصد هفتم به هجرت اجدادش از اندلس و ساکن شدن در محله زنجفور فاس و سپس رأس الجنان اشاره کرده است[۱۴]‏.

    قادری مقصد آخر کتاب را با طلب غفران از خداوند به پایان رسانده است. وی تاریخ اتمام این اثر را ظهر 27 صفر سال 1182 ذکر کرده است[۱۵]‏.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است.

    محقق اثر در پاورقی‌ها علاوه بر مستندات و ارجاعات، توضیحات و تحقیقات بسیاری مفیدی بر مطالب کتاب ارائه نموده است؛ به‌عنوان نمونه، گاه تذکر می‌دهد که این تحقیقات مختص قادری نیست؛ بلکه دیگران نیز آورده‌اند[۱۶]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، جلد اول، ص12
    2. ر.ک: همان، ص14
    3. ر.ک: همان، ص12
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان، ص180
    6. ر.ک: همان، ص12
    7. ر.ک: مقدمه محقق، جلد دوم، ص6
    8. ر.ک: متن کتاب، جلد دوم، ص70-69؛ زمامه، عبدالقادر، صفحات 622 و 630
    9. ر.ک: متن کتاب، جلد دوم، ص442 و 448
    10. ر.ک: همان، ص455
    11. ر.ک: همان، ص477
    12. ر.ک: همان، ص482-479
    13. ر.ک: همان، ص483
    14. ر.ک: همان، ص491
    15. ر.ک: همان، ص494-493
    16. ر.ک: همان، ص341، پاورقی1

    منابع مقاله

    1. مقدمه محقق و متن کتاب.
    2. زمامه، عبدالقادر، «ابن القاضی مؤرخ فاس»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مجمع اللغة العربیة بدمشق، المجلد الخامس و الأربعون، ربیع‌الثانی 1390، العدد 3، صفحه 622 تا 632.



    وابسته‌ها