الإنصاف في التنبية علی المعاني و الأسباب التي أوجبت الإختلاف بین المسلمين في آرائهم

    از ویکی‌نور
    الإنصاف في التنبية علي المعاني و الأسباب التي أوجبت الإختلاف بین المسلمين في آرائهم
    الإنصاف في التنبية علی المعاني و الأسباب التي أوجبت الإختلاف بین المسلمين في آرائهم
    پدیدآورانبطلیوسی، عبد الله بن محمد (نويسنده) دایه، محمد رضوان (محقق)
    ناشردار الفکر
    مکان نشرسوریه - دمشق
    سال نشر1407ق - 1987م
    چاپ3
    موضوعاصول فقه اهل سنت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ب6 الف8 155 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الانصاف تألیف ابومحمد، عبدالله بن محمد بن السید البطلیوسی(444-521ق)، از ادبا، و فقهای مالکی اندلس است. [۱] و [۲].

    مؤلف در این کتاب اسبابی را که موجب اختلاف میان فقها و متکلمین اسلامی، است برمی‌شمارد[۳] چرا که از دیدگاه مؤلف، اختلاف امری است که در فطرت انسان‌هاست و گریزی از آن و ایجاد ائتلاف نیست. پس باید به بررسی اسباب این اختلافات پرداخت. [۴]

    اهمیت این کتاب در آن جا ثابت می‌شود که شاید برخی از مردم، گمان کنند که سبب پیدایش مذاهب و اختلافات، هوای نفس و یا اهمال و یا عبور از مصادر تشریعی باشد که عموم امت در آن اجماع دارند؛ ولی مؤلف، در این کتاب ثابت می‌کند که چنین نیست و این اختلاف‌نظرها، اسباب و دلایلی دارد که چه‌بسا امکان دفع و یا کم‌توجهی بدان، وجود ندارد. [۵].

    اسباب اختلاف از دیدگاه مؤلف، هشت وجه دارند: 1- اشتراک لفظ و معنی 2- حقیقت و مجاز 3- افراد و ترکیب 4- عموم و خصوص 5- روایت و نقل 6- اجتهاد در موارد عدم نص 7- ناسخ و منسوخ 8 – اباحه و توسع[۶].

    مؤلف هر کدام از موارد فوق را به‌تفصیل، بیان و اقسام آنها را ذکر کرده است. مثلا وجه اول را سه قسم دانسته؛ چرا که گاهی اشتراک در موضوع لفظ است. مانند قرء که برخی آن را به معنای طهر و برخی به معنای حیض دانسته‌اند که دو موضوع متضاد هستند. [۷] یا مانند لفظ (أو) در آیه أن یقتلوا أو یصلبوا که برخی آن را به معنای تخییر و برخی به معنای تفصیل و تبعیض دانسته‌اند.

    گاهی اشتراک در حالاتی است که بر لفظ عارض می‌شود. مانند یضارّ در آیه و لا یضار کاتب و لا شهید که به‌حسب کاتب و شهید، مصداق یضارّ متفاوت می‌شود. [۸]

    و گاهی در نتیجه ترکیب الفاظ و بنای آن‌ها پدید می‌آید. مانند ترغبون أن تنکحوهن که برخی ترغبون را به معنای دوری‌کردن و برخی به معنای راغب و حریص بودن دانسته‌اند. علتش هم این است که معلوم نیست حرف جر مقدر در این آیه، عن هست یا فی. [۹].مؤلف در این بخش نمونه‌ای از کلام امام علی(ع) را آورده که به سبب اشتراک از این نوع، دو مفهم متفاوت از آن برداشت شده است. در کلام حضرت که فرموده است: «ایها الناس تزعمون انی قتلت عثمان؟ الا و ان الله قتله و أنا معه» برخی أنا را معطوف به هاء در قتله دانسته‌اند و ضمیر در معه را عائد به عثمان. اما خوارج، أنا را معطوف به ضمیر فاعلی در قتله و یا عطف بر محل الله، دانسته و چنین برداشت کرده‌اند که حضرت نیز در قتل عثمان مشارکت داشته است. [۱۰]

    مؤلف در بخش‌های بعدی نیز به همین ترتیب، پیش رفته و مطالب را تفصیل داده است. وی در کنار ذکر اسباب اختلاف، مصادیق و نمونه‌های عینی خوبی برای اسباب مذکور آورده و مؤیداتی را از متون ادبی عربی، برای اقوال مختلف ذکر می‌کند. [۱۱]

    باب‌های اول و دوم و سوم و پنجم که به ترتیب مربوط به اشتراک لفظ و معنی، حقیقت و مجاز، افراد و ترکیب، عموم و خصوص، روایت و نقل هستند از تفصیل بیشتر، ولی موضوعات ابواب چهارم و ششم تا هشتم، به‌صورت مختصر بدان‌ها پرداخته شده و حجم اندکی از کتاب را به خود اختصاص داده‌اند.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق ص 10
    2. ر.ک: جمشیدنژاد اول غلامرضا، جلد 3 ص502
    3. همان، ص 13
    4. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص27
    5. مقدمه محقق، ص 14
    6. ر.ک: متن کتاب ص 33
    7. همان ص 37
    8. همان ص 53
    9. همان ص 55-56
    10. همان ص 56-57
    11. همان

    منابع مقاله

    1. متن کتاب
    2. جمشیدنژاد اول غلامرضا، دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ايران – تهران، 1376، چاپ اول، بنياد دائرةالمعارف اسلامي، ج 3،



    وابسته‌ها