نوشته‌های روشنی؛ بازگفت‌های مانی و مانی‌گرایان

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    نوشته‌های روشنی
    نوشته‌های روشنی؛ بازگفت‌های مانی و مانی‌گرایان
    پدیدآورانغبیشی، تبسم (نویسنده)
    ناشرکتاب سده
    مکان نشرتهران
    سال نشر1398
    شابک4ـ18ـ8968ـ600ـ978
    کد کنگره

    نوشته‌های روشنی؛ بازگفت‌های مانی و مانی‌گرایان تألیف تبسم غبیشی، برای این پژوهش، از میان نوشته‌های مانی‌گرایان متن‌هایی انتخاب شده که ویژگی‌های بازگفتی بیشتری دارند و از همین روی بر نوشته‌هایی که جنبۀ آموزش دینی یا اسطوره‌ای دارند تکیۀ چندانی نشده است. در راستای برپایی پیوند با نگاره‌ها از نمونه‌هایی استفاده شده که بازگوی آیین یا تاریخی از دین مانی هستند.

    ساختار

    کتاب در چهار بخش تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    اگرچه همۀ دست‌نوشته‌های مانوی به زبان‌های ایرانی و ناایرانی در دست خاورشناسان باخترزمینی است و همان‌ها هستند که با در دست داشتن این دستمایه‌ها پژوهش‌های ژرفی را از دید زبانی و آموزه‌ای در این دین به انجام رسانیده‌اند، با این همه نباید گمان کرد که در این زمینه نمی‌توان کاری انجام داد و پیوسته و دنباله‌رو آنها شد.

    مانی‌گرایی یکی از آیین‌های دورۀ میانۀ دورۀ میانۀ تاریخ ایران است که در مرزهای امپراطوری ساسانی پا گرفت و در چند سده توانست در خاور تا هندوستان و چین و در باختر تا مرزهای روم رخنه کند و بر فرهنگ و اندیشۀ مردم ردی دیرپای بگذارد. مانی‌گرایان پیروان مانی حکیم بودند که در زمان شاپور یکم، دومین پادشاه ساسانی که از تاریخ 12 آوریل سال 240 تا می 270 میلادی حکومت کرد، پیدا شد و آیین خود را در زمانی کوتاه اما در پهنه‌ای بزرگ از سرزمین‌هایی که بر هر یک از آنها دین نیرومندی همچون عیسی‌گرایی، بودایی‌گری و زردشتی‌گری حاکم بود گسترش داد. بدین روی اگرچه آیین‌های نامبرده بر دین مانی کارگری داشتند، اما این دین در زمان خود هماوری نیرومند برای هر یک از این دین‌ها به شمار می‌رفت.

    مانی و پیروان او آثار خود را با تیزبینی بی‌مانند و توانایی هنرمندانه می‌نوشتند و می‌آراستند؛ چنان‌که کتاب و کتاب‌آرایی نزد ایشان به یک صنعت دگرگون گشت. پیروان مانی در رونویسی نوشته‌های او بسیار تیزبین بودند و در دست‌نوشته‌های آنان کمتر پیش می‌آید که با اشتباه در نگارش روبرو شد.

    نگاره‌ها و دیوارنگاره‌های مانی‌گرایان نیز اگرچه بخت بلندتری داشته‌اند و از دیدگاه فنی و و زیبایی‌شناسی بررسی شده‌اند، اما ارزش بازگفت آنها به عنوان کامل‌کنندۀ نوشته‌ها و داستان‌ها نادیده گرفته شده است. این نوشتار بر آن است تا افزون بر بررسی درون‌مایه‌ها و موشکافی بازگفت نگاره‌ها و نوشته‌ها، نسبت بینامتنی میان این دو گروه اثر را روشن کند و با ریزبینی بیشتری این نخستین نمونه‌های ادبیات نوشتاری دوران میانۀ تاریخ ایران را بازبینی کند.

    از آنجا که نخستین ویژگی هر اثر آفریده، بازگفتی بودن آن است، اثر هنری خواه نوشته باشد، خواه نگاره و خواه تندیس و پیکره، دربرگیرندۀ یک بازگفت و همچنین اندیشه‌ای است که هنرمند هنگام آفرینش آن در سر داشته است. از این دیدگاه، آثار دینی به تمامی به آموزه‌ها و درون‌مایه‌های دینی خود وابسته‌اند؛ به گونه‌ای که می‌توان همۀ آنها را همچون زنجیره‌ای از نمادها و نشانه‌ها به شمار آورد که حلقه‌های این زنجیره را از دیدگاه مفهوم و درون‌‌مایه به یکدیگر وابسته می‌سازند. همچنان‌که می‌توان آنها را در کنار هم و بدون هم تفسیر کرد. از این دیدگاه و با توجه به نظریۀ بینامتنی که در این کتاب به آن اشاره می‌شود، می‌توان دسته‌ای نشانه و نماد و حتی پیام و آموزه را در یک نوشتۀ دینی در چشم داشت و پیوند آن را با دیگر نوشته‌های همان آیین آثار دیداری آن دین و نگاره‌ها وحتی ساختمان‌های آن بیان کرد. با نگاه به این ساختار پیچیده، دین مانی در جایگاه آیین و مکتبی که برای نخستین بار در ایران به ماندگاری آثار خود بها داد و در کنار آن از نشانه و انگاره و نگاره نیز برای بیان بهتر درون‌مایه‌های خود بهره گرفت، امکان بررسی بینامتنی آثار خود را با هم و با آثار آیین‌های دیگر به دست می‌دهد. این پژوهش وابسته است به نگرۀ بینامتنی و سر آن دارد که پیوند بینامتنی میان نوشته‌ها و نگاره‌های مانی‌گرایان را بازشناسد. هر متن می‌تواند متن‌های دیگر را نیز به شیوه‌های گوناگون در دل خود جای دهد. این درهم‌تنیدگی متن یا متن‌ها در متنی دیگر بینامتنیت خوانده می‌شود.

    برای این پژوهش، از میان نوشته‌های مانی‌گرایان متن‌هایی انتخاب شده که ویژگی‌های بازگفتی بیشتری دارند و از همین روی بر نوشته‌هایی که جنبۀ آموزش دینی یا اسطوره‌ای دارند تکیۀ چندانی نشده است. در راستای برپایی پیوند با نگاره‌ها از نمونه‌هایی استفاده شده که بازگوی آیین یا تاریخی از دین مانی هستند.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها