نظام اخلاقی اسلام

نظام اخلاقى اسلام، تفسير سوره حجرات اثر آيت‌الله جعفر سبحانى، تبيين و بررسى گوشه‌هايى از نظام اخلاقى اسلام مى‌باشد كه با توجه به تفسير سوره مبارکه حجرات، تدوين گرديده است.

نظام اخلاقی اسلام
نظام اخلاقی اسلام
پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده)
عنوان‌های دیگرتفسیر سوره حجرات
ناشربوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1377 ش
چاپ8
موضوعتفاسیر (سوره منافقون)

تفاسیر شیعه - قرن ۱۴

تفاسیر(سوره حجرات)
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏827‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏ن‎‏6
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

كتاب، به زبان فارسى و در سال 1349ش، به انگيزه بسط ارزش‌هاى اخلاقى و اعتلاى فرهنگ اسلامى در جامعه، به نگارش درآمده است.

قلم شيوا و بيان رساى نویسنده، باعث زيبايى مباحث مطرح‌شده و اهميت و ارزش كتاب شده است.

ساختار

كتاب، با دو مقدمه از نویسنده، آغاز و مطالب، تحت بيست عنوان، مطرح گرديده است.

نویسنده بر اين باور است كه آيات سوره مبارکه حجرات، به تبيين مباحث گوناگون اخلاقى، اختصاص دارد و ارزش‌هايى نظير انضباط، متانت، برادرى، صلح، وجدان اخلاقى، فداكارى و همچنين ضد ارزش‌هايى از جمله بدبينى، عيب‌جويى و شايعه‌سازى را بيان مى‌كند؛ اين آيات، با تأكيد بر حفظ ارزش‌ها، بر نهى از ضد ارزش‌ها اهتمام دارند.

با توجه به اينكه ارزش‌هاى اخلاقى، بنيان فرهنگ يك ملت محسوب مى‌شوند و در آيات و احاديث، اهتمام بسيارى به حفظ و بسط ارزش‌هاى اخلاقى در جامعه شده است، اين اثر مى‌كوشد با نگاهى تفسيرى به سوره حجرات، به تبيين اين ارزش‌ها بپردازد.

نویسنده معتقد است هيچ فرد باوجدانى، اعم از مذهبى و غير مذهبى، نمى‌تواند در برابر گسترش فساد در ميان افراد اجتماع، بى‌توجه باشد و در خود احساس مسئوليت نكند و لذا چاره‌اى جز اين نيست كه با تقويت مبانى ايمان و تحكيم اصول اعتقادى، زمينه را براى رشد اخلاق آماده نموده و با رهبرى‌هاى صحيح و استفاده از امكانات موجود، در تهذيب اخلاق اجتماع بكوشيم.

وى به‌منظور كمك به اين هدف عالى، سوره حجرات را كه مشتمل بر بسيارى از اصول اخلاقى و اجتماعى اسلام مى‌باشد، مورد بحث قرار داده و اصولى را كه در اين سوره مطرح شده است، به‌طورى كه اكثر طبقات بتوانند از آن بهره ببرند، تجزيه و تحليل نموده است.

گزارش محتوا

در مقدمه اول، به ارتباط پايدارى ملت‌ها با ارزش‌هاى اخلاقى اشاره شده است. نویسنده، معتقد است كه كيان ملت‌ها در گرو ارزش‌هاى اخلاقى است كه خود را با آن آراسته‌اند و تا ارزش‌هاى اخلاقى بر آن‌ها حاكم است، اين ملت‌ها پايدارند و اگر روزى منقرض و نابود شوند، براى اين است كه ارزش‌هاى اخلاقى را ناديده گرفته و دچار هرج و مرج شده‌اند.

در مقدمه دوم، پس از بحث از بزرگ‌ترين مسئله در زندگى جوانان، عواملى كه مى‌توان به كمك آن‌ها غرايز را كنترل كرد، بررسى شده است. اين عوامل، عبارتند از: علم و دانش كه سقراط و ارسطو قائل به آن بودند، تربيت منهاى مذهب كه طرحى است كه «فرويد» و پيروان وى آن را روى صحنه آورده‌اند و در نهايت، اخلاق متكى به مذهب؛ به‌طورى كه عقايد مذهبى و اعتقاد به پاداش و كارهاى روز بازپسين، مجرى و پشتوانه اصول اخلاقى باشند.

نویسنده، مسئله اساسى در زندگى جوانان را مسئله رهبرى عواطف و احساسات آن‌ها دانسته است. او معتقد است كه تعديل غريزه و بازداشتن عواطف از افراط و تفريط، از مشكلات بزرگ زندگى، خصوصا در دوران جوانى است.

عناوينى كه مباحث تفسيرى، تحت آن‌ها بيان گرديده است، به ترتيب عبارتند از:

  1. «مشخصات سوره»: نویسنده، هدف از اين سوره را، تشريح يك سلسله دستورات زنده و ارزنده اخلاقى و اجتماعى دانسته است كه پديدآورنده مدينه فاضله واقعى و سازنده جامعه پاک و به دور از هرگونه اخلاق نكوهيده مى‌باشد.
    به باور وى، اين سوره، دورنمايى از جامعه پاک و بى‌آلايشى را در نظر ما ترسيم مى‌كند كه در آنجا، زبان و گوش افراد و حتى انديشه و خيال آنان، آزادى مطلق ندارند كه هرچه بخواهند، بگويند، بشنوند و هر كارى را درباره هر فردى كه بخواهند، انجام دهند.
    وى در اين قسمت، به‌صورت مختصر، فهرست بسيارى از دستورهايى را كه در اين سوره وارد شده است، ذكر كرده؛ از جمله:
    الف) اين سوره، نخستين دستور خود را با طرح مسئله انضباط شديد در برابر خدا و رسول او آغاز مى‌كند و نویسنده، معتقد است كه منظور از اين انضباط، اين است كه مسلمانان، تشريع و تقنين را از آن خدا بدانند و دستگاه قانون‌گذارى را بازيچه تمايلات و خواسته‌هاى خود نسازند.
    ب) به افراد باايمان دستور مى‌دهد كه چگونه با پيشواى خود سخن بگويند.
    ج) مؤمنين، شهادت و گواهى كسانى را كه در ميان آن‌ها به فسق و آلودگى معروف هستند و از گناه پروا ندارند، قبول نكنند و از هر نوع شايعه‌سازى پرهيز نمايند و...
  2. «انضباط اسلامى»: نویسنده، يكى از اهداف اصلى اين سوره را، ايجاد انضباط اسلامى، در همه افراد باايمان دانسته است؛ انضباطى كه آنان را از هر نوع تقدم و پيشى‌گرفتن بر خدا و پيامبر(ص) بازدارد و از ايجاد هر نوع ترديد و دودلى، در دستورات او جلوگيرى كند.
    به باور وى، روح و حقيقت انضباط اسلامى اين است كه همه افراد بايد احكام، قوانين و حقوق فردى و اجتماعى را از يك نقطه الهام بگيرند و از يك سرچشمه زلال سيراب شوند و از يك فكر كه از همه فكرها برتر و بالاتر است، پيروى نمايند.
  3. «متانت در سخن گفتن»: در آياتى از اين سوره، بى‌احترامی‎كردن در محضر پيامبر(ص)، سبب از بين رفتن پاداش اعمال، دانسته شده و نویسنده، معتقد است كه اين امر، بدان علت مى‌باشد كه توقير و احترام از نظر ظاهر، حتى طرز سخن گفتن در محضر ايشان، حاكى از يك احترام باطنى نسبت به آن حضرت بوده و ناگفته پيداست كه حركات و اعمال انسان، زاييده عقيده و مراتب ايمان اوست؛ در اين صورت، چنين حركات ناشايست و بى‌اعتنايى به چنين شخصيت بزرگى، از بى‌اعتنايى قلبى به شخص پيامبر(ص) و مقدسات مذهبى، حكايت خواهد نمود.
  4. «گناه شايعه‌سازى»: دروغ‌پردازى و شايعه‌سازى، از گناهان بزرگ اجتماعى است كه گاهى زندگى دسته‌اى را به خطر مى‌اندازد. نویسنده به اين نكته تأكيد دارد كه خداوند در اين سوره، براى جلوگيرى از بروز چنين خطر بزرگى، به مسلمانان دستور مى‌دهد كه به هر گزارشى ترتيب اثر ندهند و خبر هر گوينده‌اى را نپذيرند، بلكه گزارش كسانى را بپذيرند كه در آن‌ها حالت خداترسى باطنى، وثوق و اطمينان وجود دارد و اين صفات، آنان را از شايعه‌سازى، جعل اكاذيب و نقل خبرهاى بى‌اساس و دروغين، بازمى‌دارد.
  5. «مصونيت از گناه و خطا»: در آيه‌اى از اين سوره، خداوند به عدم پيروى پيامبر(ص) از اميال و خواهش‌هاى نفسانى مردم، اشاره و به اين مطلب تصريح كرده است كه محبوبيت ايمان و منفور بودن گناه، تفضل و نعمتى بزرگ از طرف خداوند است. نویسنده، هدف اين آيه را توجه دادن افراد باايمان، به دو اصل بزرگ اخلاقى دانسته است:
    الف) پيامبر اكرم(ص)، از هر نوع خطا و گناه مصون است؛ از اين نظر، بايد تمام دستورات وى، بدون كم و زياد، اجرا گردد و شما بايد از او پيروى كنيد، نه او از شما.
    ب) هريك از انسان‌ها، داراى اخلاق فطرى و وجدان اخلاقى است.
    به دليل اهميت خاصى كه نویسنده براى اين دو موضوع قائل است، هر دو، مفصلا، مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند.
  6. «پيامبر باطن يا وجدان اخلاقى»: نویسنده، معتقد است كه قرآن، بارها به اين امر تصريح نموده است كه خداوند، در نهاد بشر، ميل، رغبت و علاقه به ايمان و عشق به خداى جهان را نهاده و آن را محبوب او ساخته و كفر، نافرمانى و گناه را منفور وى گردانيده است.
    «صلح پايدار»، «اخوت اسلامى»، «احترام به شخصيت مسلمان»، «عيب‌جويى ممنوع»، «نام و فاميل بد»، «بدبينى»، «كنجكاوى در اسرار مردم»، «بدگويى پشت سر مردم»، «اسلام و برترى نژادى»، «اسلام و ايمان در قرآن»، «فداكارى در راه هدف»، «علم بى‌پايان خداوند»، «بزرگ‌ترين نعمت» و «آگاهى از غيب»، از ديگر عناوين مطرح‌شده در كتاب مى‌باشند كه نویسنده به توضيح و بررسى هريك پرداخته است.

وضعيت كتاب

قسمتى از اين كتاب، قبلا در مجله وزين علمى - دينى «مكتب اسلام»، در بخش تفسير به چاپ رسيده است.

فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست كتاب‌نامه اهم منابع استفاده‌شده توسط نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، ترجمه فارسى برخى از آيات و روايات مذكور در متن، آورده شده است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.