شرح أسماء الله الحسنی (قشیری)

    از ویکی‌نور
    شرح أسماء الله الحسنی
    شرح أسماء الله الحسنی (قشیری)
    پدیدآورانقشیری، عبدالکریم بن هوازن (نویسنده)

    علی، سعد حسن (محقق و شارح)

    سعد، طه عبدالروف (محقق و شارح)
    ناشردار الحرم للتراث
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1422 ق یا 2001 م
    چاپ1
    موضوعخدا - صفات خدا - نامها
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏219‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏5‎‏ ‎‏ش‎‏4‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf



    شرح أسماء الله الحسنی، اثر علامه ابوالقاسم عبدالكريم نيشابورى قشيرى، به تشريح و توضيح برخى از اسماء حسناى الهى پرداخته است.

    كتاب، به زبان عربى نوشته شده و انگيزه مؤلف، بيان برخى از اسماء خداوند و بررسى آنها بوده است.

    ساختار

    كتاب، با مقدمه مفصلى از دكتر عبدالرئوف سعد و سعد حسن محمد على آغاز و مطالب، در دو بخش و هر بخش در چندين باب، ارائه گرديده است.

    نویسنده، ابتدا به آياتى كه در آنها اسماء الهى ذكر شده، اشاره كرده، سپس ساير اسمايى را كه با استفاده از سنت براى خداوند اثبات گرديده، مورد بررسى قرار داده است.

    در مورد اين اسماء، ابتدا معنا و ريشه اشتقاق آنها مورد بحث قرار گرفته، در ادامه، اقوال علما پيرامون برخى از آنها بررسى شده است.

    در خلال بيان آياتى كه به اسماء الهى اشاره دارند، داستان‌هايى از بزرگان و اوليا در مورد ويژگى‌هاى برخى از اسماء ذكر شده است.

    از جمله ويژگى‌هاى كتاب، استفاده از اشعار و اقوال بزرگان در معنا كردن اسماء الهى مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    مقدمه بعد از بيان زندگى‌نامه و تأليفات نویسنده، با استفاده از قرآن و سنت، به تعريف اسماء الحسنى پرداخته و به اسمايى كه فقط در سنت ذكر گرديده اشاره كرده است.

    در ادامه، ابياتى از قصيده امير احمد شرف‌الدين امير كوكبان و قصيده نونيه كه در تعريف اسماء الحسنى سروده شده، ذكر گرديده و تعاريف امام غزالى و سيوطى از اسم اعظم بررسى شده است.

    بخش اول، در پنج باب زير، به بررسى آياتى از قرآن كريم پرداخته كه در آنها به اسماء الهى اشاره شده است؛ هر باب، مختص به يك آيه مى‌باشد:

    1. «و لله الاسماء الحسنى» كه بعد از ذكر سبب نزول آيه، معنى آن بيان و به اهميت تكريم اسماء الهى اشاره شده است. نویسنده، معتقد است هر كه به اسماء پروردگار خويش، علم و معرفت پيدا كند، اسم خويش را فراموش خواهد كرد.
    2. «و لا تجهر بصلاتك و لا تخافت بها» در اين باب، با استفاده از آيات، معانى مختلف دعا بررسى و اين آيه معنى شده است.
    3. «تبارك اسم ربك ذى الجلال و الاكرام» ، احتمالات ذكر شده در مورد معناى تبارك از جمله تقدّس، عظمت، بركت و زيادت بررسى شده است. ستايش خداوند به واسطه ذكر احسان و انعام او، استحقاق او در مورد صفاتى كه بدان‌ها متصف شده و اعتقاد به اينكه كسى در آن صفات شریک خداوند نخواهد بود، از جمله وجوه ثناى الهى دانسته شده و نویسنده معتقد است از جمله آداب ياد كردن اسماء الهى اين است كه انسان نفس خويش را به مقتضاى آن اسماء متصف گرداند.
    4. «سبح اسم ربك الاعلى» كه ضمن تعريف انواع تسبيح، دورى كردن از ريا يكى از مصاديق آن دانسته شده است.
    5. «اقرا باسم ربك الذى خلق» بعد از اشاره به کیفیت نزول آن، معانى آن بررسى شده است.

    دوم، به نود و پنج اسم از اسماء الهى اشاره كرده و آنها را توضيح داده است.

    نویسنده، معانى اين اسماء را مورد بررسى قرار داده و در برخى موارد، به بيان آدابى كه عبدبايد در هنگام ذكر، بدانها متصف باشد، پرداخته است. برخى از اين اسماء عبارتند از:

    1. «الله» كه در دو بخش مورد بحث قرار گرفته است: الف) اشتقاق كه در مورد آن چند احتمال بررسى شده است از جمله اشتقاق از «اله»، «الوله» و «لاه».
      ب) معنى كه نویسنده معتقد است هر چند در معناى آن اختلاف وجود دارد، ولى تمام آنها به معنى واحد برمى‌گردند كه همان علو و رفعت مى‌باشد. در اين بخش، قول مشايخ صوفيه نيز در مورد معناى اين اسم، مورد بررسى قرار گرفته است.
    2. «الملك» و مشتقات آن كه به معناى قدرت بر ايجاد و ابداع بوده و در مورد بندگان، به صورت مجازى به كار برده مى‌شود. نویسنده در پى اثبات اين امر است كه هر كس مالك حقيقى را بشناسد، از قيد هواهاى نفسانى رهايى خواهد يافت.
    3. «القدوس» كه به معنى طهارت و تقدس بوده و از جمله آداب ذاكر اين اسم آن است كه نفس خويش را از متابعت شهوات، مال خود را از حرام و شبهات، وقتش را از صرف كردن به بطالت و قلبش را از كدورت و غفلت پاک گرداند.
    4. «السلام»، از جمله اسمايى است كه در قرآن به آن اشاره شده و به معنى سلامت و ايمنى مى‌باشد.
    5. «الخافض الرافع» كه از صفات فعليه خداوند بوده و در اخبار به آنها تصريح شده است؛ يعنى هر كسى را كه بخواهد، به وسيله انعام كردن مورد تكريم و عظمت قرار خواهد داد و هر كه را اراده كند، به واسطه انتقام، خوار و ذليل مى‌كند.
    6. «القابض الباسط» كه علاوه بر روايات، در آيات الهى نيز به آنها اشاره شده است. نویسنده، ضمن بيان کیفیت قبض و بسط، آنها را چنين معنا كرده است كه خداوند، ارواح و اشباح موجودات را در هنگام مرگ گرفته و هنگام زنده شدن آنها، حيات را به آنان اهدا مى‌كند.
    7. «الرئوف» كه نویسنده معتقد است بيان‌گر شدت رحمت و محبت خداوند نسبت به بندگان خويش مى‌باشد.
    8. «الصمد» كه معانى مختلفى براى آن بيان شده است از جمله باقى بودن و زوال نيافتن، دائمى بودن، كسى كه غذا نمى‌خورد، كسى كه احساس گرسنگى و نياز نمى‌كند.
    9. «الحميد» كه صفت مشبهه و به معنى اسم مفعول بوده و بر اين نكته دلالت دارد كه خداوند به واسطه حمد خويش و بندگانش، مورد ستايش است.

    المؤمن، المهيمن، العزيز، الجبار، المتكبر، الخالق، البارى المصور، الغفار، القهار، الوهاب، الرزاق، الفتاح، العليم، التواب، المنتقم، المعز المذل، السميع البصير، اللطيف، الغفور الشكور، المقيت، الحسيب، الرقيب، الباعث، الحق المبين، المحصى، المتين، المبدى المعيد، القادر المقتدر، ذى الجلال و الاكرام، المقسط الجامع، الباقى الوارث، الرشيد، المغنى المانع و... از ديگر اسمايى هستند كه معانى آنها مورد بررسى قرار گرفته است.

    در پايان مى‌توان چنين ادعا كرد كه كتاب، منبع جامع و مفيدى پيرامون اسماء الهى و معانى آنها مى‌باشد.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها توسط محقق، به ذكر منابع و توضيحات مفصلى در مورد برخى كلمات و عبارات متن اختصاص دارد.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها