سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار

سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار اثر شيخ عباس قمى(ره)(1294-1359ق)، مهمترين و معروف‌ترين اثر پيرامون كتاب «بحار الانوار» علامه مجلسى و در واقع تدوين موضوعى و تلخيص آن و يك دائرةالمعارف مختصر است كه به زبان عربى و در سال 1344ق نوشته شده است.

سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار مع تطبیق النصوص الواردة فیها علی بحار الأنوار
سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار
پدیدآورانقمی، عباس (نویسنده)
عنوان‌های دیگربحار الانوار. فهرستها
ناشراسوه
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1414 ق
چاپ1
موضوعاحادیث شیعه - قرن 12ق. - فهرست‏ها مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، 1037 - 1111ق. بحار الانوار - فهرست‏ها
زبانعربی
تعداد جلد8
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏136‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ ‎‏ب‎‏3077
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

محدث قمى دريافته بود كه بسيارى از مطالب بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام در مورد و باب مناسب خود نيامده است، از اين‌روى به تألیف اين مجموعه پرداخته تا پژوهندگان را در رسيدن به مقصود يارى رساند.[۱]

آنچه باعث اهميت اين اثر شده، هنرمندى نویسنده در تلخيص است كه جلوه‌اى خاص به كتاب داده است. علامه عسكرى پيرامون اين اثر مى‌گويد: «برنامه هميشگى من اين است كه در هر سفرى دو كتاب به همراه داشته باشم كه يكى [از آن‌ها] سفينه البحار است.»[۲]

ساختار

كتاب با دو مقدمه از نویسنده آغاز و مطالب در هشت جلد و هر جلد در چندين باب، ارائه شده است.

اين كتاب گرانقدر كه كليد رمز معجم موضوعى و فهرست رئوس مطالب و موضوعات بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام است، به ترتيب الفبايى تنظيم شده و براى يافتن واژه مورد نظر، مى‌توان حرف نخست واژه را در نظر داشت و جستجو كرد تا آن را در جاى خود يافت و توضيح آن را ديد.[۳]

محدث قمى پس از مطالعه مكرر بحار الانوار واژه‌هايى را كه در اين تتبع نيازمند توضيح ديده است، شرح نموده و شواهد حديثى و ادبى درباره آن عرضه داشته است و به جاهايى كه راجع به اين واژه در بحار مطلبى بوده، اشاره كرده و بعضى از مطالب مهم بحار را ذيل آن آورده است. بنابراین در اين اثر توضيح واژه‌هايى را كه در بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام آمده است، مى‌توان ديد.

گزارش محتوا

سفينه البحار همان‌گونه كه نامش گوياست، كشتى كتاب بحار علامه مجلسى است. بديهى است بحار الانوار با حجم گسترده (110 مجلد) نيازمند فهرستى گويا و مناسب بوده و اولين دانشمندى كه بهترين راهنماى استفاده از آن را فراهم كرد شيخ عباس قمى است.[۴]

اين اثر، ضمن آنكه فهرستى است موضوعى و ارجمند، كتابى است سرشار از فوايد حديثى رجالى ادبى و تحقيقات سودمند ديگر كه البته معتبر بودن يك اثر حديثى، هرگز به معناى صحيح بودن و درست بودن تمام احاديث آن نيست و خود مؤلف هم چنين ادعایى ندارد. او احاديث صحيح و سقيم را نقل كرده و ممكن است ذيل احاديث هم ذكر كند كه اين حديث ضعيف يا صحيح يا... است.[۵]

نویسنده در مقدمه، به اين نكته اشاره كرده است كه از آغاز جوانى، در جستجوى دانش حديث حريص بوده و كتاب‌هاى روائى فراوانى را مطالعه كرده و از ميان آن‌ها «بحار الانوار» را برگزيده كه جامع مقاصد و داراى گوهرهاى كمياب است و در عصرها به نيكوئى و زيبائى آن كتابى نگاشته نشده است. اما پس از غور و بررسى كتاب، دريافته است كه اخبار متعلق به يك موضوع، در ابواب پراكنده‌اى متفرق است و جوينده جز با احاطه به تمامت ابواب و جستجوى زياد و صرف دورانى طولانى، به مقصود نمى‌رسد، لذا وى آهنگ فراهم ساختن فهرستى بر اساس حروف نموده تا دستيابى به آن آسان گردد.[۶]

وى همراه با اين فهرست، در هر ماده‌اى، روايات كوتاهى را آورده و مواضع روايات‌هاى طولانى را مشخص ساخته است و هرگاه تحقيقى لطيف و مطبى مهم يافته، گزينشى از آن را نيز آورده است و گاه شرح حالى كوتاه از اصحاب پيامبر(ص) و امامان(ع) و بزرگان فرهنگ اسلامى از شاعران و اديبان را بر آن افزوده است. وى پس از اين مقدمه، رموز بكار گرفته شده در كتاب را تبيين كرده و مطالب را آغاز نموده است.[۷]

سفينه البحار با نامى زيبا و گويا، هم گزيده و گلچينى است از بحار و در هر باب و فصلى، مشتى نمونه خروار را به دست مى‌دهد و هم مشتمل بر آدرس و ارجاع به مطالب مورد نظر در سراسر آن كتاب است.[۸]

موضوعات كتاب بحار به ترتيب حروف الفبا و بر اساس ماده و ريشه ثلاثى مجرد موضوع مرتب شده است، به نحوى كه خواننده به آسانى مى‌تواند به بيش از 1700 موضوع دست يابد كه طبعاً هر كدام شامل مدخل‌هاى گوناگون و متعددى خواهد بود. «سفينه البحار» نيز گزيده‌اى بسيار دقيق و حساب شده از سراسر اين دائرةالمعارف بزرگ مى‌باشد كه مايه صرفه‌جويى فراوان در وقت و مانع اتلاف عمر طلاب است.[۹]

مؤلف اين اثر، خود استادى زبردست است كه با ذوق سرشار روايى و رجالى و حسن سليقه، بهترين‌هاى بحار را برگزيده و هر آنچه را آورده، يك خصوصيت و ويژگى‌هايى داشته است؛ مثلاً اگر به ماده «علم» بنگريد از باب اول كتاب العلم بحار، تنها آيات آغاز و انجام باب را آورده و نوبت به احاديث كه رسيده است، از 122 روايت، تنها دو تا را انتخاب كرده و تا باب ششم، هيچ نقل نكرده و از باب ششم، تنها يك آيه و باز باب هفتم را رها كرده و از باب هشتم، از بين سيزده آيه، يك آيه و از بين 92 روايت، تنها به يكى بسنده كرده است. معيار وى در گزينش، تناسب بيشتر با عنوان باب، اتقان روايت، كوتاه و پرمحتوا بودن است.

يكى از امتيازات مهم اين اثر، آن است كه مؤلف در موضوع مورد نظر، به همان باب اكتفا نكرده، بلكه از هر جاى كتاب نكته‌اى در آن موضوع يا متناسب و مرتبط با آن يافته، همه را بر گزيده و يك جا ارجاع داده است؛ مثلاً درباره حارث همدانى از هفت موضع كتاب بحار نكته‌اى آورده است.

نویسنده در ايراد عناوين بحث، عنوان و تيترى را مطرح نموده است كه از ساير عناوين، معروف‌تر و شناخته‌شده‌تر باشد، مثلاً هر جا اسم شخصى مشهور بوده، لقب يا كنيه‌اش را عنوان نكرده است؛ البته از كنيه و لقب و... غافل نبوده و سعى كرده آنچه ذيل لقب و كنيه هست، آدرس دهد يا بياورد. به عنوان نمونه، چون كنيه حارث بن سعيد معروف‌تر بوده، شرح حالش را در ذيل «ابوفراس الحمدانى» آورده و ساير موارد مثل ماده حرث را به كنيه ارجاع داده است.

نویسنده عنايت كامل دارد كه گاه واژه‌اى ممكن است از چند ماده مشتق شده باشد و نتيجه اين شده كه مطالب و موضوعات متناسبى را هم كه احياناً در بحار نبوده، اضافه كرده است و از نثر و شعر حتى اشعار فارسى هم بهره برده است.

تحقيقات و حواشى نویسنده در ريشه‌هاى لغات، جلوه‌هاى گوناگونى دارد نظير:

  1. ارجاع به ريشه‌هاى متناسب و مرتبط يا مترادف كه روشى پيشرفته و كارآمد است.
  2. شرح واژه‌هاى پيچيده و غامض و الفاظ نامأنوس، به قدر لازم.
  3. براى روشن شدن ماده يا تكميل آن، اضافاتى بيان مى‌كند.
  4. شرح حال اعلام و شخصيت‌ها را به اجمال يا تفصيل بيان مى‌كند.
  5. گاهى بر موضوع، پسوند و دنباله‌هايى را اضافه كرده يا از ساير مصادر-به جز بحار- نكاتى را اصطياد و ذكر كرده است، تا آنجا كه رنگ موسوعه و مجموعه كاملى را به خود گرفته است.
  6. از آنجا كه محدث قمى خود رجالى متبحرى است، به ضبط تاريخ مواليد و وفيات اشخاص بسيار عنايت داشته و در كنار اعداد، به حروف ابجد هم نوشته تا كمتر اشتباهى رخ دهد؛ مثلاً وفات مرحوم كلينى 329ق است ولى در نگارش رقم 2 و 3 كه به يكديگر شبيه هستند، خيلى اشتباه مى‌شوند. ايشان با حروف ابجد و طبق حساب جمل هم همين رقم را چنين ذكر كرده است «مات ابوجعفر الكلينى ببغداد سنه 329 شكط، سنه تناثر النجوم».

علاوه بر آنچه گذشت برخى از ويژگى‌هاى شخص مؤلف، موجب ماندگارى، كارآمدى و امتيازات ويژه سفينه شده است. وى كه در تاريخ، نقل حديث، رجال، ادعيه، اذكار كاملاً تخصص داشته و در يك سخن، هم محدث و هم آشنا به تاريخ و سيره اهل‌بيت(ع) و ياران است، هنر ديگرى دارد كه ديگران از آن محرومند و آن تخصص در گلچين و تلخيص كردن است.[۱۰]

وضعيت كتاب

فهرست هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده و در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع و توضيح برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است.

پانويس

  1. تبيان نت
  2. مختارى، على، ص18
  3. حوزه نت
  4. مختارى، على، ص25
  5. حوزه نت
  6. تبيان نت
  7. همان
  8. مختارى، على، ص25
  9. همان، ص25
  10. همان ص26

منابع مقاله

1- مقدمه و متن كتاب.

2- مختارى، على، سفينه البحار و مدينه الحكم و الآثار، مجله كتاب ماه دين، فروردين 1378، شماره 18، صفحه 25- 26.

3- پايگاه اطلاع‌رسانى حوزه نت، سه شنبه 22 فروردين 1391.

4- پايگاه اطلاع‌رسانى تبيان نت، نگاهى به معجم‌ها[سفينه البحار]، سه شنبه 22 فروردين 1391.


وابسته‌ها