زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء) تألیف جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابه، تهیه و تنظیم نادره جلالی، بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان و سرآمدانی همچون سنایی و عطار بر تارک آن می‌درخشند، در عرصۀ شعر و آن هم قصیده، بهار قطعاً نقطه عطفی در تاریخ ادبیات ایران محسوب می‌شود. در متن این کتاب، بر این وجه شخصیت برجستۀ بهار و نیز دیگر وجوه ارزشی حیات او کاملاً پرداخته شده است.

زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار
زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)
پدیدآورانخورابه، کاوه (زیر نظر) جلالی، نادره (تهیه و تنظیم)
ناشرانجمن آثار و مفاخر فرهنگی
مکان نشرتهران
سال نشر1397
شابک7ـ263ـ528ـ964ـ978
کد کنگره

گزارش کتاب

عمر شصت‌وپنج سالۀ مرحوم محمدتقی بهار، مصادف با یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین ادوار حیاتِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این مرز و بوم بود. سال‌هایی که حکومت یکصدوسی سالۀ قاجار، آخرین نفس‌های خود را می‌کشید و در گذار انتقال به دوران پهلوی دوره‌ای برزخی را تجربه می‌کرد. دوره‌ای که ورود مذهب به سطح جامعه و حرکت‌برانگیزی آن، ظهور می‌یابد و غرب آرام آرام برای کشور یک مسئله می‌شود؛ زیرا اروپا از منظر شاهان قاجار، تعریفی خاص، بسیار سطحی و نازل دارد و محلی برای تفریح و دیدن پیشرفت‌های اروپاییان است که اثرات آن در صورت و سیرت و آرزوی فرنگی‌شدن به صورت محسوسی در زیر پوست عشرت‌طلبان قاجاری می‌دود و برای هنرمندان و اندیشمندان نیز نطفۀ اصلی نوعی بازنگری در سنت و تاریخ‌ اندیشه است. از این رو، دوره‌ای که بهار در متن آن متولد می‌شود، رشد می‌کند و به بار می‌نشیند، وی را به شدت درگیر جریانات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می‌سازد تا آنجا که با کودتای رضاخانی، در کنار بزرگانی چون شهید حسن مدرس به مبارزۀ با استبداد می‌پردازد، تبعید و زندانی می‌شود و البته در نهایت با برگزیدن فعالیت‌های علمی و ادبی، تسلیم سرنوشت خویش می‌گردد تا سال‌های پایانی عمر، که عهده‌دار تصدّی مقام وزارت فرهنگ کابینۀ قوام‌السلطنه می‌شود.

حقیقتاً بازخوانی تاریخ حیات بهار، بازخوانی تاریخ یکی از پیچیده‌ترین ادوار سیاسی ایران است. اما این بازخوانی، تمامی وجوه و ابعاد این تاریخ را دربرنمی‌گیرد، زیرا مبارزانی دیگر با جهت‌گیری‌ها و شیوه‌های مختلف هم در این میدان مبارزه حضور دارند که گرچه در برهه‌ای همراه با بهار بودند، اما به حکومت مستبد رضاخان تسلیم نشدند و مرگی مظلومانه و غریبانه را در کاشمر پذیرا شدند.

بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان و سرآمدانی همچون سنایی و عطار بر تارک آن می‌درخشند، در عرصۀ شعر و آن هم قصیده، بهار قطعاً نقطه عطفی در تاریخ ادبیات ایران محسوب می‌شود. در متن این کتاب، بر این وجه شخصیت برجستۀ بهار و نیز دیگر وجوه ارزشی حیات او کاملاً پرداخته شده است.

در چکیدۀ مقاله «بررسی تنوع مضامین در قصاید بهار و دلایل آن» آمده است: قصیده یکی از رایج‌ترین قالب‌های شعری از روزگاران کهن تا امروز بوده است که هر چند اغلب شاعران ـ حتی شاعران معاصر ـ در آن طبع‌آزمایی کرده‌اند، اما هنوز هم بهترین قصاید زبان فارسی را متعلق به سده‌های پنجم و ششم هجری و سرآمدن آن را فرخی، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی، مسعود سعد، انوری و خاقانی می‌دانند. در این میان تنها استثنا ملک‌الشعرای بهار است که در دورۀ معاصر، با سرودن قصاید محکم و استوار در موضوعات گوناگون سیاسی و اجتماعی، مفاهیمی نو و امروزی را در ساختی سنتی جای داد و بدین گونه سبکی خاص پایه‌ریزی نمود. در این جستار با بررسی دیوان بهار، نشان داده شده است که تقارن زندگی او با حوادث مهم و سرنوشت‌ساز گوناگون از یک سو و حساسیت و توجه وی به آنها از سوی دیگر، سبب شده که اشعار او به‌ویژه قصایدش، از حجم و تنوعی کم‌نظیر و یا حتی بی‌نظیر برخوردار باشد. به سخن دیگر، بهار ساخت و صورت‌های قدمایی شعر را که اغلب در خدمت معانی محدودی چون هجو و مدح و گاه اندرز بود، به قلمرو پهناوری از مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی روزگار خود کشاند و بدین‌گونه دیوانی رنگارنگ و متنوع از خود به یادگار گذاشت. در ادامه دلایل این تنوع مضمونی برشمرده و به مواردی چون هوش و قریحۀ سرشار، پیوند زندگی‌اش با شعر، نگاه کنش‌گرانۀ وی به شعر و استفادۀ او از شعر به عنوان ابزار سیاست‌ورزی اشاره شده است.

در چکیدۀ مقالۀ «مفهوم شهر در قصاید بهار» می‌خوانیم: ملک‌الشعرای بهار از جمله شاعران نوگرای عصر جدید است که توصیف شهر با موضع سیاسی و اجتماعی را همراه در لابه‌لای اشعار خود مورد توجه و تدقیق قرار داده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، اندیشه‌های بهار را دربارۀ شهر مورد بررسی قرار می‌دهد. نتایج برآمده در این نوشتار حکایت از آن دارد که ملک‌الشعرا در توصیف بی‌تفاوتی مردم شهر نسبت به اوضاع جامعه و از غفلت مردم نسبت به مسائل جاری کشور ابراز نگرانی نموده و آنان را مورد نکوهش و نقد قرار داده است. همچنین در سپهر طبیعت‌گرایی، بهار ریشه و اساس آنچه را که منجر به یک شهر زیبا و قابل سکونت برای نوع بشر می‌شود، در طبیعت و تأثیر آن در شهر جست‌وجو می‌کند. [۱]

پانويس

  1. پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها