دیوان کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی؛ غزلیات و رباعیات

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    دیوان کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی
    دیوان کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی؛ غزلیات و رباعیات
    پدیدآوراناصفهانی، کمال‌الدین اسماعیل (نویسنده) ضیاء، محمدرضا (محقق)
    ناشربنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک4ـ70ـ6441ـ622ـ978
    کد کنگره

    دیوان کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی؛ غزلیات و رباعیات تألیف کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی، تصحیح و تحقیق دکتر محمدرضا ضیاء؛کمال‌الدین اسماعیل بن جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی از مشاهیر شعرای عجم و معاصر سلسلۀ خوارزمشاهیه بوده است و در دیوانش مدح این سلسله به ترتیب دیده می‌شود: علاءالدین تکش، محمد خوارزمشاه، جلال‌الدین خوارزمشاه.

    ساختار

    کتاب در 13 فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    کمال‌الدین اسماعیل بن جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی از مشاهیر شعرای عجم و معاصر سلسلۀ خوارزمشاهیه بوده است و در دیوانش مدح این سلسله به ترتیب دیده می‌شود: علاءالدین تکش، محمد خوارزمشاه، جلال‌الدین خوارزمشاه. نام پدر او ابومحمد عبدالله بن عبدالرزاق اصفهانی بوده است. جمال‌الدین عبدالرزاق از نخستین شعرایی است که در حوزۀ عراق عجم به عنوان شاعران پارسی دری دیوانی کامل از آنان مانده است.

    وفات جمال‌الدین در سال 588 واقع شده و شهادت کمال‌الدین در سنۀ 635 که تقریباً به مدت 67 سال در قید حیات بوده است. در موقع فتح اصفهان به دست مغول، کمال‌الدین در گوشۀ انزوا به ریاضت مشغول بوده است. در آن موقع قشون‌کشی بچۀ یک نفر از سپاهیان ترک که کمانش به چاهی افتاده بود، داخل چاه می‌شود و اثاثیۀ بسیاری که در آن چاه مخفی کرده بودند به دست می‌آورد و سپاهی ترک از کمال‌الدین ـ که در آن نزدیکی به عبادت مشغول بوده ـ مطالبۀ مابقی اموال می‌کند، به تصور اینکه این اثاثیه هم از اوست و بالاخره او را شهید می‌نماید.

    آن‌گونه که از شعر کمال برمی‌آید، زندگی وی سراسر با عسرت و تنگدستی گذشته و از این میان داغ فرزند نیز به آن اضافه شده است. «کمال‌الدین را پسری علی نام بوده است که تا حدود 15 سالگی حیات داشته و در ضمن مسافرتی فوت شده و داغ او برای پدر بسیار مؤثر و ناگوار بوده و مرثیه گفته است». برخورد وی با درگذشت پسر و دخترش تحت تأثیر همان شیوۀ مرسومی است که در سنت شعری باز هم نظیر دارد؛ مویه‌های جانسوز در مرگ پسر و بی‌توجهی و حتی اظهار مسرت در مرگ دختر. گویا کمال در مرثیه‌سرایی، بیش از همه تحت تأثیر خاقانی است.

    از اشعار او برمی‌آید که وی سفری به خوارزم کرده و وقتی نیز در نیشابور و زمانی در ری بوده و معلوم نیست که سفر وی به دو شهر اخیر در سفر خوارزم بوده یا سفری دیگر به این شهرها کرده است. همچنین گویا سفری به شمال ایران هم داشته است؛ چراکه در اشعارش توصیفاتی در طبرستان وجود دارد که در نوع خود جالب توجه است و می‌توان احتمال زیاد داد خود شخصاً آنجا را دیده بوده است.

    دربارۀ خلاق‌المعانی بودن کمال و اینکه چرا این لقب را به او داده‌اند، فراوان بحث شده است. دولتشاه می‌گوید: «اما اکابر شعرا کمال‌الدین اسماعیل را خلاق معانی می‌گویند که در سخن او معانی دقیقه مضمر است که بعد از چند نوبت مطالعه که رود، ظاهر می‌شود و از این دو بیت شمه‌ای از طبع سلیم معلوم می‌کند». کمال ضمن آنکه در قصاید خود از نمایش‌دادن توانایی تکنیکی ابایی ندارد و در قصیده‌ای التزام «مو» می‌کند یا در چند قصیده به طبع‌آزمایی با ردیف‌های دشوار اسمی می‌پردازد؛ ولی با این وجود در پی خلق نکته‌های تازه و غافلگیرکردن مخاطب است.

    در ادبیات فارسی خلط اشعار و گم‌شدن شاعر اصلی یک شعر، اتفاقی نادر محسوب نمی‌شود. دربارۀ کمال نیز چنین شده و گاه شعری از دیگران به نام او در موارد نسبتاً زیادی نیز اشعار او به نام دیگران نقل شده است. بر اساس بررسی انجام‌شدۀ مصحح در این کتاب، شعر کمال به نام بزرگ‌ترین شعرای ادبیات فارسی همچون مولوی، سعدی، حافظ و خیام و نیز شعرا و شخصیت‌های دیگری مانند جمال‌الدین عبدالرزاق، انوری، خاقانی، ابوسعید ابوالخیر، باباطاهر، عراقی، مهستی گنجوی و .... نقل شده است. در بخشی از مقدمۀ این کتاب، مصحح به این موارد پرداخته است.

    به لحاظ تاریخی و جغرافیایی، کمال در ردیف جمال‌الدین عبدالرزاق و خاندان شفروه و عزیزالدین و لنبانی قرار دارد؛ یعنی اولین شعرایی که در عراق عجم به فارسی دری شعر گفتند و شعرشان تاحدودی در تاریخ ثبت شده است. البته شعرای اصفهان بر طبق گزارش حسین بن محمد آوی (قرن هشتم) فراوان بوده‌اند که متأسفانه تقریباً از هیچ‌یک از آنان جز نامی باقی نمانده است. اما کمال اسماعیل استثناست. دست‌کم هفت نسخۀ قرن هفتمی و هفت نسخۀ قرن هشتمی از او باقی مانده که رقمی قابل توجه است.

    مصحح برای تصحیح این کتاب بیش از شصت نسخه را از نظر گذرانده و از آن میان تصویر 45 نسخه را تهیه کرده است. در این میان چاپ‌های سنگی هند و چاپ زنده‌یاد بحرالعلومی و نیز جنگ‌ها و تذکره‌ها را در شمار نیاورده است. نیز از گزارش چهار نسخۀ دیگر که توسط مرحوم امیرحسن عابدی و جناب عاطفی نوشته شده، در مواقع لزوم بهره برده است.‌[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها