خداینامگ: شاهنامۀ فارسی میانه
خداینامگ: شاهنامۀ فارسی میانه تألیف یاکو هامین آنتیلا، ترجمه مهناز بابایی، «خداینامگ» عنوان کتابی تاریخی به زبان فارسی میانه بوده که حاوی اخبار و روایات پادشاهان ایران در روزگار باستان تا برآمدن اعراب مسلمان بوده است. نویسندۀ این کتاب موفق شده تا با نگاهی تازه و انتقادی نسبت به بازتاب «خداینامگ» در عصر اسلامی، تا حد امکان به ماهیت اصلی این کتاب نزدیک شود.
خداینامگ: شاهنامۀ فارسی میانه | |
---|---|
پدیدآوران | هامین آنتیلا، یاکو (نویسنده) بابایی، مهناز (مترجم) |
ناشر | مروارید |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 9ـ863ـ191ـ964ـ978 |
موضوع | تاریخ و نقد ادبیات پهلوی,تاریخنویسی ایران - تاریخ - ساسانیان، ۲۲۶-۶۵۱ م.,اسناد و مدارک ایران - تاریخ - ساسانیان، ۲۲۶-۶۵۱ م. |
کد کنگره | PIR ۱۷۱۸ /خ۵ه۲ ۱۳۹۹ |
ساختار
کتاب در هفت فصل نگاشته شده است.
گزارش کتاب
در میان کتابهای نگاشتهشده به زبان پهلوی که نام آنها امروز شناختهشده، اما متن آن از میان رفته است، کتاب «خداینامگ» از همه برجستهتر است. نهتنها این «تاریخ رسمی ساسانیان» امروزه از بین رفته، بلکه حتی نمیتوان یک عبارت یا جمله به زبان فارسی را بهراحتی به آن نسبت داد. همچنین ترجمههای عربی آن تقریباً همگی از میان رفته و مقداری اندک از محتوای آنها باقی مانده است. با این حال به نظر میرسد تمام محققان این رشته، کتاب «خداینامگ» را میشناسند.
«خداینامگ» عنوان کتابی تاریخی به زبان فارسی میانه بوده که حاوی اخبار و روایات پادشاهان ایران در روزگار باستان تا برآمدن اعراب مسلمان بوده است. نویسندۀ این کتاب موفق شده تا با نگاهی تازه و انتقادی نسبت به بازتاب «خداینامگ» در عصر اسلامی، تا حد امکان به ماهیت اصلی این کتاب نزدیک شود. او در این پژوهش به سبب نگاهی انتقادی خود توانسته به نتایجی متفاوت و جالب توجه در خصوص «خداینامگ» برسد که به شکلی بنیادین با آرای پژوهشگران پیشین متفاوت است.
از نظر برخی محققان، شاهنامۀ فردوسی به معنای واقعی دقیقاً برابر با کتاب «خداینامگ» ساسانی است و از دیدگاه برخی اخبار دیگر، آثار عربی موجود یا ترکیبی از نقلقولهای باقیمانده در منابع موجود، با کمی تردید میتواند نشانگر مطالب ازدسترفتۀ «خداینامگ» باشد.
با این حال، این کتاب نه دربارۀ تاریخنگاری عربی است و نه شاهنامۀ فردوسی. تمرکز این کتاب روی کتاب گمشدۀ پهلوی «خداینامگ» و ترجمههای آن در دورۀ اسلامی است. با این حال، ضمن تلاش برای نشان دادن آنچه بین قرون هشتم تا دهم میلادی در این خصوص وجود داشته و همچنین بررسی پیوندهای موجود میان متون مستقل دورۀ اسلامی، این کتاب برای محققان این دو زمینۀ پژوهش میتواند مفید باشد.
این کتاب دربرگیرندۀ دو سؤال اساسی است: نخست آنکه «خداینامگ» چیست؟ و این اثر چگونه بر تاریخنگاری و ادبیات حماسی عربی و فارسی کلاسیک تأثیر گذاشته است؟
فصل اول این کتاب اصطلاحات را روشن میکند و منابع پیش از اسلام را که برای مطالعۀ «خداینامگ» حائز اهمیت هستند، معرفی میکند. برخی از متون پهلوی که در این فصل مورد تجزیه و تحلیلقرار گرفتهاند، مربوط به دورۀ اسلامی هستند؛ اما از منابع قدیمیتر بهره برند. فصل دوم به شکلی کلی دربارۀ سنت ترجمه در سدههای میانی یعنی زمانی است که «خداینامگ» از پهلوی به زبان عربی ترجمه شده است. همچنین مروری کلی بر آنچه از فارسی میانه به عربی ترجمه شده بود، انجام میدهد. فصل سوم به ترجمههای عربی «خداینامگ» میپردازد و فصل چهارم به روایات مختلف تاریخ ملی ایرانیان به زبان فارسی (شاهنامههای فارسی) تا عصر فردوسی و کمی پس از آن میپردازد. فصل پنجم شامل دو مطالعۀ موردی است که در آن محتوای بالقوۀ «خداینامگ» از طریق تجزیه و تحلیل آثاری که به گونهای با «خداینامگ» ساسانی ارتباط دارند، مورد مطالعه قرار گرفته است. فصل ششم به سؤالات مطرحشده در فصل اول بازگشته و مباحث مطرحشده در این کتاب را خلاصه میکند. این کتاب با فصل هفتم به پایان رسیده که در آن مهمترین روایات از منابع عربی و فارسی در اختیار خواننده قرار داده شده است.
در این کتاب به طور عمده از متون سه زبان مختلف پهلوی، عربی و فارسی کلاسیک استفاده شده که یک بازۀ زمانی هفتصدساله را دربر میگیرد. در آوانویسی واژگان پهلوی، نویسنده از سیستم دیوید مککنزی استفاد کرده که در مطالعات فارسی میانه روش استاندارد است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات