حکمت برین: از بیتوتگی در فلسفه تا منزل‌گزینی در حکمت

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    حکمت برین: از بیتوتگی در فلسفه تا منزل‌گزینی در حکمت
    حکمت برین: از بیتوتگی در فلسفه تا منزل‌گزینی در حکمت
    پدیدآورانبنیانی، محمد (نویسنده)
    ناشرنگاه معاصر
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک9ـ064ـ290ـ622ـ978
    موضوعفلسفه‌ اسلامی‌,hilosophyB Islamic
    کد کنگره
    ‏BBR۱۴/ب۹ح۸ ۱۴۰۰

    حکمت برین: از بیتوتگی در فلسفه تا منزل‌گزینی در حکمت تألیف محمد بنیانی، در این کتاب کوشیده شده افکار فلسفی به صورتی صحیح و مناسب در کنار هم قرار داده شود و در راه تبیین مطالب، از افکار فیلسوفان بزرگ در جای خود و به تناسب زمین بازی نگارنده استفاده شده است. بنابراین هدف این کتاب بیان و آشکارکردن امکانی از امکان‌های فکری در فیلسوفان مسلمان است.

    ساختار

    کتاب در هفت فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    فلاسفه و متفکران مختلف به گونه‌های مستقیم یا غیرمستقیم در کشف و تبیین حقیقت مشارکت داشته‌اند؛ چه آنان که شاهراه‌ها را گشوده‌اند و چه آنها که با بیراهه‌رفتن‌ها، راه‌های کژ و غلط را بر جویندگان آشکار نموده‌اند. در فلسفه دلبستگی به فیلسوف یا فلسفه‌ای خاص مذموم نیست؛ اما نه به هزینۀ چشم بستن بر نقد و بررسی و گفتگو در باب آن؛ بایدی و اجباری در پذیرش نظریه و فلسفه‌ای خاص نیست؛ اما در مقام رد و پذیرش به حکم انسان بودن و اخلاقی زیستن باید به بحث و گفتگو نشست تا هم‌دلی و هم‌زبانی صورت گیرد و از این رهگذر، گزینشی رخ دهد و فهم ارتقا یابد.

    در این کتاب کوشیده شده افکار فلسفی به صورتی صحیح و مناسب در کنار هم قرار داده شود و در راه تبیین مطالب، از افکار فیلسوفان بزرگ در جای خود و به تناسب زمین بازی نگارنده استفاده شده است. بنابراین هدف این کتاب بیان و آشکارکردن امکانی از امکان‌های فکری در فیلسوفان مسلمان است. نقطۀ نهایی و کمال موردنظر فیلسوفان مسلمان و به تعبیری ادامۀ سیر فلسفه و تفکر آنان چه بوده است؟ با توجه به پتانسیل‌های نهفته در تفکر فیلسوفان مسلمان، اندیشۀ فلسفی آنها باید به چه منزلگاهی برسد؟ به دوگونه می‌توان به آثار گذشتگان نظر نمود: یکی اینکه صرفاً نظرات متأخران را از دل آثار گذشتگان بیرون کشید که این رویکرد به لحاظ فلسفی از ارزش کمی برخوردار است و به طور معمول تا حدی بر اساس علایق و سلیقه‌هاست؛ رویکرد دیگر آن است که در گفتگوی با گذشتگان و از رهگذر نظر به آثار آنان بتوان افق‌های فکری جدیدی گشود و مطالب و نظرات جدیدی را پایه‌گذاری نمود که این کار را می‌توان فلسفه‌ورزی و تفکر اصیل نامید.

    عدم تقریر محل نزاع دربارۀ اصالت وجود به نحو نظام‌مند در آثار ملاصدرا سبب سردرگمی و برداشت‌های متفاوت متأخران از این بحث شده است؛ به گونه‌ای که این برداشت‌ها با هم ناسازگار بوده و غیرقابل جمع‌اند. در اولین فصل کتاب دربارۀ اصالت وجود ملاصدرا بحث شده است.

    تقدم فلسفه بر طبیعیات و پالایش منطق از مباحث متافیزیکی به صورت جدی پیگیری نگردید که اگر پیگیری می‌شد، می‌توانست اتفاقات بزرگی را در عرصۀ منطق و فلسفه رقم زند. با توجه به اهمیت مباحث وجود، ابتدا باید موضع وجودشناسی مشخص گردد و سپس مبتنی بر آن به جهان‌شناسی پرداخت. ملاصدرا در باب اهمیت وجود معتقد است که وجود محور و اساس مباحث فلسفی است و جهل به وجود، جهل به اصول و مبادی علم را به دنبال دارد و با وجود، همه چیز شناخته می‌شود؛ با توجه به همین نکته آثار فلسفی ملاصدرا با بحث وجود آغاز می‌شود. در فصل دوم کتاب دربارۀ تبیین وجودی از اصل امتناع تناقض بحث شده است.

    مسئلۀ عالم خارج از ذهن یکی از مباحث مهم و بحث‌برانگیز تاریخ فلسفه بوده است؛ به گونه‌ای که برخی وجود چنین عالمی را به لحاظ فلسفی نمی‌پذیرند و برخی قائل به اثبات و برخی دیگر معتقد به بداهت آن گردیده‌اند. آنچه دربارۀ عالم خارج از ذهن مهم است، این است که بدانیم چگونه به آن نزدیک شویم و نحوۀ راهیابی ما به آن چگونه است؟ فصل سوم دربارۀ مسئلۀ عالم خارج از ذهن است.

    بر اساس آنچه در فصول گذشته پذیرفته شد مبنی بر اینکه فاعل شناسا از دریچۀ وجود به همه چیز می‌نگرد و همه چیز را ذیل وجود یا عدم می‌برد، این سؤال مطرح می‌گردد که این نگاه چه تأثیری بر شبکه‌بندی مفاهیم فلسفی می‌گذارد؟ آیا می‌توان از مفهوم سومی غیر از وجود و عدم سخن گفت؟ تقسیم‌بندی مفاهیم و شبکه‌بندی آن از مهم‌ترین مسائل تأثیرگذار در فلسفه است که در فصل چهارم بدان پرداخته شده است.

    عالم واقعیت و عالم هستی از هویت‌های گوناگون و متفاوتی تشکیل شده است. دربارۀ چگونگی شناخت و دریافتن معنای آنها نظریات متفاوتی مطرح شده است. در نگاه فیلسوفان مسلمان تمییز و تمایز موجودات حقیقی از غیرحقیقی از اهداف و غایات فلسفه به شمار می‌آید. در فصل پنجم بحث دربارۀ هویت‌های عالم هستی است.

    از مهم‌ترین مسائلی که ذهن فلاسفه را از ابتدای پیدایش فلسفه به خود مشغول داشته، مسئلۀ علیت است. اهمیت این اصل به گونه‌ای است که برخی فلسفه را علم به علل دانسته‌اند. بحث علیت در مسائل مهمی از فلسفه تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم دارد و اتخاذ هر موضع در باب آن، بر مسائل دیگر فلسفی نیز تأثیر خود را می‌گذارد. انسان‌ها از دیرباز به دنبال کشف علل وقوع پدیده‌ها بوده و اعتقاد داشته‌اند که میان حوادث و اتفاقات عالم تأثیر و تأثر است. چه برداشتی از علیت در فضای فکری فیلسوفان مسلمان قابل دفاع‌تر است؟ این بحث در فصل ششم پیگیری شده است.

    در فصل پایانی کتاب نیز دربارۀ ساحت حکمت گفتگو شده است. در این فصل موضوعاتی چون وحدت در مقام ثبوت، شناخت خداوند، صدق غائی و آرامش مطرح شده‌اند.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها