تمهیدات عین القضاة همدانی (به اهتمام زهرا عسلی)
تمهیدات عین القضاة همدانی عنوان اثری است از ابوالمعالی عبدالله بن ابوبکر محمد بن علی بن حسن بن علی میانجی (متولد 492 هجری در همدان)، معروف به عینالقضات همدانی یکی از گنجینههای ادب فارسی در زمینه عرفان اسلامی در زمینه عرفان اسلامی است که براساس نسخه عفیف عسیران، به همراه ترجمه آیات، احادیث و عبارات عربی متن کتاب نگاشته و به اهتمام زهرا عسلی به چاپ رسیده است.
تمهیدات عین القضاة همدانی | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد (نویسنده) عسلی، زهرا (محقق) |
ناشر | لوح فکر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1397 |
شابک | 9ـ79ـ8578ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب در ده تمهید تدوین یافته است که به همراه زندگینامه عین القضات همدانی در ابتدای کتاب به چاپ رسیده است.
گزارش کتاب
زندگی عینالقضات همچون زندگی دیگر شهیدان عشق چنان مکتوم و پنهان از دیدههاست که کمتر میتوان در باب کم و کیف آن صحبت به میان آورد. آنچه ظاهر است و عیان، چنانکه تذکرهنویسان نوشته یا محققان استنباط کردهاند، صورتی است بسیار ساده از زندگی بزرگمردی که مانند همه ما روزی به دنیا آمد و روزی از دنیا رفت. تمام مورخان او را اهل همدان شمردهاند و لقبش چنانکه در تمام تذکرههای متصوفه ذکر شده عینالقضات است. عینالقضات در حدود سال 492 هجری قمری در خانه پدری قاضی، فقیه و صوفیمآب همدان به دنیا آمد و عبدالله نام گرفت. گرچه اصلیت وی به میانه باز میگردد، لیکن زادگاهش همدان را بسیار دوست داشته و دوری از آن برایش دشوار بوده است، تا جایی که وقتی به اضطرار از همدان دور شده دوری از آن شهر را فراق اضطراری خوانده و به خاطر آن غمگین شده است. وی دوران کودکی و نوجوانی خود را در همدان با خوشی و در رفاه نسبی گذراند. از کودکی دارای هوش و ذکاوتی سرشار بود و مهمترین کتب زمان خود را خوانده بود.
به درستی روشن نیست که او در چه سنی پدرش را از دست داد و آیا شغل پدری خود ـ قضاوت ـ را پیگرفت یا نه؛ اما آنچه مسلم است از کودکی با همسالان خود فرق داشت و در جوانی علومی چون تفسیر، حدیث، فقه و کلام خوانده بود. چنانچه از نگارشهایش در باب عرفان، فلسفه و ادبیات پیداست، وی در 24 سالگی به مراتبی از علوم دست یافت که حیرتبرانگیز بود. در همین دوره از زندگی با علم کلام آشنا شد و میپنداشت آگاهی از این امر میتواند او را از تقلید رهانیده و به بصیرت برساند. اما نگارشهای کلامی مقصود وی را برآورده نساخت و حتی نظر او را درباره اصول اعتقادی نیز دچار تردید و لغزش ساخت، تا آنجا که متحیر شد. شاید بتوان گفت این حیرت و سرگشتگی یکی از عوامل اساسی در گرایش وی به تصوف و معارف خانقاهی بود. او پس از آنکه به معرفت خانقاهی رسید به شدت علم کلام را رد کرد و آن را بدعت و ضلالت خواند. از همین دوره با آثار ابوحامد محمد غزالی آشنا شده و به مطالعه جدی نگارشهای وی پرداخت. چهار سال را صرف مطالعه آثار محمد غزالی کرد و به گفته خودش از مولفات او نکتههای بسیار آموخت، از سرگشتگی نجاب یافت و به بصیرت رسید.
از آغاز جوانی در پی آن بود که تقلید از عقاید موروث را پشت سربگذارد و به جاده حقیقتجویی و روشنبینی واقعی برسد. او گرچه به صراحت خود را شاگرد کتب غزالی معرفی میکند، اما پیرو سست و سادهای نیست، چرا که در بعضی از تألیفاتش به وضوح نظر غزالی را نقد کرده و محل تردید داشته است. برخی دلیل اقامت وی در شهر قزوین را نزدیکی به همدان و عینالقضات دانستهاند. از آن پس عینالقضات به وسیله نامه از مرشد خود، احمد غزالی، سؤالاتی میکرد و حل مشکلاتش را خواستار بود. آنچه مراد و مرید را به هم پیوند میداد، نامههای عرفانی بود که قاضی به قزوین میفرستاد و غزالی به همدان، و بدین ترتیب دلبستگی و پایداری عجیبی نسبت به استاد خود پیدا کرد که تا آخر عمر او نیز ادامه داشت. خود عینالقضات گفته که صمیمیت عرفانی و پایههای عرفان مستانه را از غزالی به ارث برده است. جرأت و دلیریی در سرشت او موج میزد، و گرچه طرح مباحث اسرارآمیز عرفانی از سوی او به روش منصور حلاج شباهت دارد، اما شاید بتوان گفت در حوزه عادتستیزی و جدال با عادت پرستان و علمای عوام نظیری ندارد.
عینالقضات نزدیک به هفت سال به او ارادت میورزید و مردانه در محضر او مینشست. آموختههای وی در این مدت از خدمت شیخ برکه در سرگذشت و حیات عرفانی او اهمیت بسیاری دارد. آنچه بیش از همه در تألیفات او به چشم میخورد عشق است. چنانکه پس از مجالست 20 روزه با احمد غزالی راه خود را بازیافت و به پیر عشق رسید که استاد حقیقی اوست و به گفته خودش هیچ شیخی از کمال او برخوردار نیست. عشق به عنوان یکی از موضوعات اساسی عرفان اسلامی رکن اصلی فکری وی به شمار میرود و به همین خاطر است که صوفیه از او با تعابیر چون شیخ العاشقین، سلطان العشاق و امثال آن یاد کردهاند.
او معتقد بود رموز تصوف را تنها صوفیان حقیقی درک میکنند و اگر غیر صوفی بخواهد به دیدۀ عیبجویی و انکار به ظاهر سخنان آنان بنگرد، میتواند انتقادات فراوانی بر آنان وارد آورد. با وجود احساس تنهایی در چنین فتنهای او هرگز از اخلاق عرفانی فاصله نگرفت. بالاخره شب چهارشنبه ششم جمادی الاخر سال 525 هجری قمری عینالقضات را به دستور ابوالقاسم درگزینی به سرعت به همدان بازگردانده و به دار آوریختند. سپس پوست از تنش کشیدند و در بوریای آلوده به نفت پیچیده سوزاندند و خاکسترش را به باد دادند.
کتاب تهمیدات یکی از گنجینههای ادب فارسی در زمینه عرفان اسلامی است که توسط ابوالمعالی عبدالله بن محمد بن علی بن الحسن علی المیانجی المهدانی ملقب به عین القضاة در سال 521 هجری به رشته تحریر درآمده است.
اگر چه این کتاب را قبلاً عفیف عسیران به همراه مقدمه، تصحیح، تحشیه و تعلیق به چاپ رسانده بودند؛ لیکن به علت تعدد آیات، احادیث و عبارات عربی در متن کهن فهم آن برای کسانی که با زبان عربی آشنایی ندارد، قدری مشکل به نظر میرسید. در متن این کتاب تصحیح جدیدی براساس نسخ خطی انجام نشده، تنها برای سهولت در خواندن رسمالخط آن طبق رسمالخط امروزی اصلاح گردیده است. برای مثال کلماتی مانند «ترا» و «تورا» و «اینست» به «این است» و کلماتی از این دست در حروفچینی تغییر یافتهاند. همچنین در هر صفحه عبارات عربی در متن کتاب علامتگذاری شده و در پانویس ترجمه آن عبارت به همراه ذکر منبع، سوره و شماره آیه و سایر اطلاعات تکمیلی آورده شده است. در ترجمه آیات قرآن از دو ترجمه آقای محمدمهدی فولادوند و آیتالله مکارم شیرازی استفاده شده که در پایان هر ترجمه با علامت (ف) و (م) مشخص گردیده است. در بخش پایانی کتاب نیز که مربوط به فهرست آیات، احادیث و اقوال بزرگان میباشد، سعی شده متن آیات و احادیث به صورت کامل قید شود. برای مثال اگر در متن اصلی تمهیدات بخشی از یک آیه ذگر شده، در فهرست آیات متن کامل آن آیه آورده شده است. [۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات