ترتیب السلوك في طریق اللّٰه تعالی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر| ترتیب السلوك (ابهام زدایی)}}


    '''ترتیب السلوك في طریق اللّٰه تعالی،''' نوشته  صوفی و عارف مشهور؛ [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|عبدالکریم قشیری]] (حدود ۳۷۶-۴۶۵ق) در باب عرفان عملی و سیر و سلوک به سوی حضرت حقّ است.  
    '''ترتیب السلوك في طریق اللّٰه تعالی،''' نوشته  صوفی و عارف مشهور؛ [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|عبدالکریم قشیری]] (حدود ۳۷۶-۴۶۵ق) در باب عرفان عملی و سیر و سلوک به سوی حضرت حقّ است.  
    خط ۳۱: خط ۳۳:
    به گفته مصحح کتاب؛ [[بسیونی، ابراهیم|ابراهیم بسیونی]]، این اثر تجربه شخصی و شورانگیز [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|یکی از بزرگان اهل سنت و اشاعره]] و چگونگی رسیدن به حقیقت از راه یاد خدا و تصوف و عرفان عملی  را  نمایش می‌دهد.<ref>مقدمه محقق، ص9.</ref> محقق کتاب همدلانه افزوده است که از نخستین سطرهای این کتاب، همه -چه دشمنان چه مدعیان تصوف- می‌خوانند که تأکید بر علم‌آموزی اولین قدم در راه سلوک است و همان گونه که [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن| شیخ قشیری]] می‌گوید مرید باید از استادی مورد وثوق ادب بیاموزد و همچنین محافظت بر شریعت و انجام دادن فرائض و سنن و طهارت نفس و بدن و لباس، شرط اساسی سلوک است و در سرتاسر این اثر سخنی از حلول و اتحاد و تناسخ نیست و بنده، بنده است و خدا، خدا. و هر اندازه که بنده در عبودیتش بالا رود، باز هم خدا در ربوبیتش متعالی است.<ref>مقدمه محقق، ص10.</ref>  
    به گفته مصحح کتاب؛ [[بسیونی، ابراهیم|ابراهیم بسیونی]]، این اثر تجربه شخصی و شورانگیز [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|یکی از بزرگان اهل سنت و اشاعره]] و چگونگی رسیدن به حقیقت از راه یاد خدا و تصوف و عرفان عملی  را  نمایش می‌دهد.<ref>مقدمه محقق، ص9.</ref> محقق کتاب همدلانه افزوده است که از نخستین سطرهای این کتاب، همه -چه دشمنان چه مدعیان تصوف- می‌خوانند که تأکید بر علم‌آموزی اولین قدم در راه سلوک است و همان گونه که [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن| شیخ قشیری]] می‌گوید مرید باید از استادی مورد وثوق ادب بیاموزد و همچنین محافظت بر شریعت و انجام دادن فرائض و سنن و طهارت نفس و بدن و لباس، شرط اساسی سلوک است و در سرتاسر این اثر سخنی از حلول و اتحاد و تناسخ نیست و بنده، بنده است و خدا، خدا. و هر اندازه که بنده در عبودیتش بالا رود، باز هم خدا در ربوبیتش متعالی است.<ref>مقدمه محقق، ص10.</ref>  


    نویسنده بدون مقدمه وارد بحث اصلی شده و سخنش را با ضرورت ادب‌آموزی از استاد شروع کرده<ref>متن کتاب، ص25- 27.</ref> و آنگاه به مسأله مهمّ ذکر خدا و استمرار و گستره آن پرداخته<ref>متن کتاب، ص27- 29.</ref> و سپس ذکر زبانی و قلبی را مطرح کرده<ref>متن کتاب، ص30- 33.</ref> و در ادامه وارد بحث ذکر جوارح<ref>متن کتاب، ص34.</ref> ، حال شُرب و جمع الجمع و ... شده است.<ref>متن کتاب، ص38- 49.</ref>   
    نویسنده بدون مقدمه وارد بحث اصلی شده و سخنش را با ضرورت ادب‌آموزی از استاد شروع کرده<ref>متن کتاب، ص25- 27.</ref> و آنگاه به مسأله مهمّ ذکر خدا و استمرار و گستره آن پرداخته<ref>متن کتاب، ص27- 29.</ref> و سپس ذکر زبانی و قلبی را مطرح کرده<ref>متن کتاب، ص30- 33.</ref> و در ادامه وارد بحث ذکر جوارح<ref>متن کتاب، ص34.</ref>، حال شُرب و جمع الجمع و... شده است.<ref>متن کتاب، ص38- 49.</ref>   




    خط ۵۱: خط ۵۳:


    [[نحو القلوب الصغیر]]  
    [[نحو القلوب الصغیر]]  
    [[نحو القلوب الكبير]]


    [[لطائف الإشارات]]  
    [[لطائف الإشارات]]  

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۱۱

    ترتیب السلوك في طریق اللّٰه تعالی
    ترتیب السلوك في طریق اللّٰه تعالی
    موضوعتصوف و عرفان
    زبانعربی
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ترتیب السلوك في طریق اللّٰه تعالی، نوشته صوفی و عارف مشهور؛ عبدالکریم قشیری (حدود ۳۷۶-۴۶۵ق) در باب عرفان عملی و سیر و سلوک به سوی حضرت حقّ است.

    به گفته مصحح کتاب؛ ابراهیم بسیونی، این اثر تجربه شخصی و شورانگیز یکی از بزرگان اهل سنت و اشاعره و چگونگی رسیدن به حقیقت از راه یاد خدا و تصوف و عرفان عملی را نمایش می‌دهد.[۱] محقق کتاب همدلانه افزوده است که از نخستین سطرهای این کتاب، همه -چه دشمنان چه مدعیان تصوف- می‌خوانند که تأکید بر علم‌آموزی اولین قدم در راه سلوک است و همان گونه که شیخ قشیری می‌گوید مرید باید از استادی مورد وثوق ادب بیاموزد و همچنین محافظت بر شریعت و انجام دادن فرائض و سنن و طهارت نفس و بدن و لباس، شرط اساسی سلوک است و در سرتاسر این اثر سخنی از حلول و اتحاد و تناسخ نیست و بنده، بنده است و خدا، خدا. و هر اندازه که بنده در عبودیتش بالا رود، باز هم خدا در ربوبیتش متعالی است.[۲]

    نویسنده بدون مقدمه وارد بحث اصلی شده و سخنش را با ضرورت ادب‌آموزی از استاد شروع کرده[۳] و آنگاه به مسأله مهمّ ذکر خدا و استمرار و گستره آن پرداخته[۴] و سپس ذکر زبانی و قلبی را مطرح کرده[۵] و در ادامه وارد بحث ذکر جوارح[۶]، حال شُرب و جمع الجمع و... شده است.[۷]




    پانویس

    1. مقدمه محقق، ص9.
    2. مقدمه محقق، ص10.
    3. متن کتاب، ص25- 27.
    4. متن کتاب، ص27- 29.
    5. متن کتاب، ص30- 33.
    6. متن کتاب، ص34.
    7. متن کتاب، ص38- 49.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها