البني الأساسية في علم الأخلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
    جز (جایگزینی متن - '<references/>↵==منابع مقاله==↵' به '<references/> ==منابع مقاله== ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR018689J1.jpg|بندانگشتی|‏البنی الأساسیة في علم الأخلاق]]
    | تصویر =NUR018689J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =‏البنی الأساسیة في علم الأخلاق
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|‏البنی الأساسیة في علم الأخلاق
    [[جبر، محمد]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |نام‌های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏SAB‎‏ ‎‏3454*
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =
    |-
    اخلاق اسلامی
    |پدیدآورندگان
    | ناشر =
    |data-type='authors'|[[جبر، محمد]] (نويسنده)
    دار المعرفة
    |-
    | مکان نشر =دمشق - سوریه
    |زبان  
    | سال نشر = 1414 ‌‎ق یا 1994 م
    |data-type='language'|عربی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏SAB‎‏ ‎‏3454*
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|اخلاق اسلامی
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|دار المعرفة
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|دمشق - سوریه
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1414 هـ.ق یا 1994 م
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE18689AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


     
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18689AUTOMATIONCODE
     
    | چاپ =1
    '''البنى الأساسية في العلم الأخلاق''' اثر عربى دكتر محمد جبر، در موضوع فلسفه اخلاق و مبانى اساسى آن مى‌باشد.
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18689
    | کتابخوان همراه نور =18689
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    '''البنى الأساسية في العلم الأخلاق''' اثر عربى دكتر [[جبر، محمد|محمد جبر]]، در موضوع فلسفه اخلاق و مبانى اساسى آن مى‌باشد.


    == ساختار==
    == ساختار==
    كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب بدون تبويب يا تفصيل خاصى، ارائه شده است.
    كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب بدون تبويب يا تفصيل خاصى، ارائه شده است.


    == گزارش محتوا==
    == گزارش محتوا==
    در مقدمه، مطالبى پيرامون فلسف اخلاق و مبانى آن مطرح شده است. نویسنده معتقد است كه مشكلات گذشتگان پيرامون شناخت اخلاق، با مشكلات ما بسيار تفاوت دارد و تغييرات و دگرگونى‌ها در تعابير اخلاقى در عصر ما بسيار وسيع‌تر از گذشته مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/6 متن، ص6]</ref>


    متن، پيرامون فلسفه اخلاق و مبانى اساسى در علم اخلاق است. نویسنده، سه مطلب اساسى را پيرامون فلسفه اخلاق ذكر نموده و شرح داده است. اين موارد بدين ترتيب است: سياق تاريخى اخلاق؛ اخلاق و علم؛ معيارى واحد برای اخلاق.


    در مقدمه، مطالبى پيرامون فلسف اخلاق و مبانى آن مطرح شده است. نويسنده معتقد است كه مشكلات گذشتگان پيرامون شناخت اخلاق، با مشكلات ما بسيار تفاوت دارد و تغييرات و دگرگونى‌ها در تعابير اخلاقى در عصر ما بسيار وسيع‌تر از گذشته مى‌باشد.<ref>متن، ص6</ref>
    نویسنده، در ابتدا به توضيح و شرح پيرامون سير تحولات اخلاق پرداخته و بيان نموده است كه علم اخلاق با ساير علوم تفاوت دارد. به نظر وى، ماده اساسى اخلاق مدرک ات حسى نيست و اساس اخلاق در ذات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/13 متن، ص13]</ref>
     
    متن، پيرامون فلسفه اخلاق و مبانى اساسى در علم اخلاق است. نويسنده، سه مطلب اساسى را پيرامون فلسفه اخلاق ذكر نموده و شرح داده است. اين موارد بدين ترتيب است: سياق تاريخى اخلاق؛ اخلاق و علم؛ معيارى واحد براى اخلاق.
     
    نويسنده، در ابتدا به توضيح و شرح پيرامون سير تحولات اخلاق پرداخته و بيان نموده است كه علم اخلاق با ساير علوم تفاوت دارد. به نظر وى، ماده اساسى اخلاق مدركات حسى نيست و اساس اخلاق در ذات است.<ref>متن، ص13</ref>


    مؤلف بر اين نظر و عقيده است كه اخلاقى كه با دين مرتبط باشد، قائم بر وصاياى دينى و الهى و قوانين اخلاقى مى‌باشد و هم‌چنين قوانين دينى، اخلاقى و مدنى دائماً از طرف خداوند به انسان رسيده است، هر چند انسان اين مطالب را نداند و به آن آگاهى نداشته باشد. وى بيان نموده كه قوانين دينى و الهى كه از خداوند به انسان رسيده، داراى حكمت‌هايى است و ادراكات بشرى قادر بر دريافت تمامى حكمت‌ها نيستند.<ref>متن، ص17</ref>
    مؤلف بر اين نظر و عقيده است كه اخلاقى كه با دين مرتبط باشد، قائم بر وصاياى دينى و الهى و قوانين اخلاقى مى‌باشد و هم‌چنين قوانين دينى، اخلاقى و مدنى دائماً از طرف خداوند به انسان رسيده است، هر چند انسان اين مطالب را نداند و به آن آگاهى نداشته باشد. وى بيان نموده كه قوانين دينى و الهى كه از خداوند به انسان رسيده، داراى حكمت‌هایى است و ادراكات بشرى قادر بر دريافت تمامى حكمت‌ها نيستند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/17 متن، ص17]</ref>


    نويسنده در بخشى ديگر، پيرامون رابطه اخلاق و علم مطالبى را ذكر نموده و شرح و توضيح داده است.<ref>متن، ص24</ref>
    نویسنده در بخشى ديگر، پيرامون رابطه اخلاق و علم مطالبى را ذكر نموده و شرح و توضيح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/24 متن، ص24]</ref>


    وى ذكر كرده كه وقتى كه اخلاق مشروط به رابطه‌هاى اجتماعى است، اين سوال پيش مى‌آيد كه آيا اين روابط اجتماعى مختلف مستدعى راه‌هاى مختلفى از براى اخلاق است يا يك راه واحد براى اين روابط مختلف وجود دارد.
    وى ذكر كرده كه وقتى كه اخلاق مشروط به رابطه‌هاى اجتماعى است، اين سؤال پيش مى‌آيد كه آيا اين روابط اجتماعى مختلف مستدعى راه‌هاى مختلفى از برای اخلاق است يا يك راه واحد برای اين روابط مختلف وجود دارد.


    نويسنده، براى توضيح اين مطلب چهار راه از روابط اجتماعى را بيان نموده. نظر نهايى مؤلف در اين مورد وجود راه واحد و پابت است.<ref>متن، ص35</ref>
    نویسنده، برای توضيح اين مطلب چهار راه از روابط اجتماعى را بيان نموده. نظر نهایى مؤلف در اين مورد وجود راه واحد و پابت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/35 متن، ص35]</ref>


    مطلب بعدى در مورد محتويات بنيادى و اساسى اخلاق است. مؤلف، پيرامون مقوله «ضمير» توضيحاتى ذكر نموده و معتقد است ضمير در واقع، ضوابط شخصى مى‌باشد كه براى سير و سلوك انسان، محبوب و مطلوب است. ضمير، عبارت است از معرفت و شناخت خير و شر و چيزى است كه براى انسان، مسؤليت اخلاقى را در پى دارد.<ref>متن، ص54</ref>
    مطلب بعدى در مورد محتويات بنيادى و اساسى اخلاق است. مؤلف، پيرامون مقوله «ضمير» توضيحاتى ذكر نموده و معتقد است ضمير در واقع، ضوابط شخصى مى‌باشد كه برای سير و سلوك انسان، محبوب و مطلوب است. ضمير، عبارت است از معرفت و شناخت خير و شر و چيزى است كه برای انسان، مسؤليت اخلاقى را در پى دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/54 متن، ص54]</ref>


    نويسنده، نظرات مختلف را در زمينه ضمير اخلاقى ذكر نموده كه بدين ترتيب است: تفسير تجربى؛ تفسير تطورى و تفسير وضعى.
    نویسنده، نظرات مختلف را در زمينه ضمير اخلاقى ذكر نموده كه بدين ترتيب است: تفسير تجربى؛ تفسير تطورى و تفسير وضعى.


    از ديگر مطالبى كه نويسنده پيرامون آن توضيح داده، در مورد معتزله و اصول فكرى و اخلاقى آنان است.<ref>متن، ص83</ref>
    از ديگر مطالبى كه نویسنده پيرامون آن توضيح داده، در مورد معتزله و اصول فكرى و اخلاقى آنان است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/83 متن، ص83]</ref>


    يكى از نظرات مهم معتزله در زمينه اخلاق، اعتقاد به همراه بودن ايمان با عمل صالح است. نويسنده، عمل صالح را در حقيقت يك فعل انسان دانسته و آن را يك مقوله اجتماعى معرفى نموده است. ايمان داشتن به اين عمل نيز فعل انسان به شمار مى‌آيد. وى پيرامون اين مطالب توضيحات مختصرى را ذكر نموده است.<ref>متن، ص90</ref>
    يكى از نظرات مهم معتزله در زمينه اخلاق، اعتقاد به همراه بودن ايمان با عمل صالح است. نویسنده، عمل صالح را در حقيقت يك فعل انسان دانسته و آن را يك مقوله اجتماعى معرفى نموده است. ايمان داشتن به اين عمل نيز فعل انسان به شمار مى‌آيد. وى پيرامون اين مطالب توضيحات مختصرى را ذكر نموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/90 متن، ص90]</ref>


    آخرين مطلبى كه بيان شده، در مورد اين است كه آيا امر به معروف و نهى از منكر در نزد معتزله داراى مقياس واحد و ثابتى است يا معيار ثابتى را نمى‌توان براى آن در نظر گرفت.
    آخرين مطلبى كه بيان شده، در مورد اين است كه آيا امر به معروف و نهى از منكر در نزد معتزله داراى مقياس واحد و ثابتى است يا معيار ثابتى را نمى‌توان برای آن در نظر گرفت.


    نويسنده نظر معتزله را اين گونه بيان نموده كه امر به معروف تابع مامورٌ به است. اگر مامورٌ به واجب باشد، امر به معروف، واجب است و اگر مستحب باشد، امر به معروف مستحب است. اما نهى از منكر به صورت كلى و در هر صورت، واجب است و علت آن، اين است كه تمام منكرات تركش واجب و لازم است، چون منكرات، همراه با قبح و زشتى است.<ref>متن، ص104</ref>
    نویسنده نظر معتزله را اين گونه بيان نموده كه امر به معروف تابع مامورٌ به است. اگر مامورٌ به واجب باشد، امر به معروف، واجب است و اگر مستحب باشد، امر به معروف مستحب است. اما نهى از منكر به صورت كلى و در هر صورت، واجب است و علت آن، اين است كه تمام منكرات تركش واجب و لازم است، چون منكرات، همراه با قبح و زشتى است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18755/1/104 متن، ص104]</ref>


    == وضعيت كتاب==
    == وضعيت كتاب==
    فهرست مطالب و موضوعات و اسامى عربى، در پایان كتاب آورده شده و توضيحات و منابع و مصادر، در پاورقى ذكر شده است.


    ==پانويس ==
    <references/>


    فهرست مطالب و موضوعات و اسامى عربى، در پايان كتاب آورده شده و توضيحات و منابع و مصادر، در پاورقى ذكر شده است.
    ==پانويس ==
    <references />
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==


    مقدمه و متن كتاب؛
    مقدمه و متن كتاب؛


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18755 مطالعه کتاب ‏البنی الأساسیة في علم الأخلاق در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۶

    ‏البنی الأساسیة في علم الأخلاق
    البني الأساسية في علم الأخلاق
    پدیدآورانجبر، محمد (نویسنده)
    ناشردار المعرفة
    مکان نشردمشق - سوریه
    سال نشر1414 ‌‎ق یا 1994 م
    چاپ1
    موضوعاخلاق اسلامی
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏SAB‎‏ ‎‏3454*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    البنى الأساسية في العلم الأخلاق اثر عربى دكتر محمد جبر، در موضوع فلسفه اخلاق و مبانى اساسى آن مى‌باشد.

    ساختار

    كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب بدون تبويب يا تفصيل خاصى، ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، مطالبى پيرامون فلسف اخلاق و مبانى آن مطرح شده است. نویسنده معتقد است كه مشكلات گذشتگان پيرامون شناخت اخلاق، با مشكلات ما بسيار تفاوت دارد و تغييرات و دگرگونى‌ها در تعابير اخلاقى در عصر ما بسيار وسيع‌تر از گذشته مى‌باشد.[۱]

    متن، پيرامون فلسفه اخلاق و مبانى اساسى در علم اخلاق است. نویسنده، سه مطلب اساسى را پيرامون فلسفه اخلاق ذكر نموده و شرح داده است. اين موارد بدين ترتيب است: سياق تاريخى اخلاق؛ اخلاق و علم؛ معيارى واحد برای اخلاق.

    نویسنده، در ابتدا به توضيح و شرح پيرامون سير تحولات اخلاق پرداخته و بيان نموده است كه علم اخلاق با ساير علوم تفاوت دارد. به نظر وى، ماده اساسى اخلاق مدرک ات حسى نيست و اساس اخلاق در ذات است.[۲]

    مؤلف بر اين نظر و عقيده است كه اخلاقى كه با دين مرتبط باشد، قائم بر وصاياى دينى و الهى و قوانين اخلاقى مى‌باشد و هم‌چنين قوانين دينى، اخلاقى و مدنى دائماً از طرف خداوند به انسان رسيده است، هر چند انسان اين مطالب را نداند و به آن آگاهى نداشته باشد. وى بيان نموده كه قوانين دينى و الهى كه از خداوند به انسان رسيده، داراى حكمت‌هایى است و ادراكات بشرى قادر بر دريافت تمامى حكمت‌ها نيستند.[۳]

    نویسنده در بخشى ديگر، پيرامون رابطه اخلاق و علم مطالبى را ذكر نموده و شرح و توضيح داده است.[۴]

    وى ذكر كرده كه وقتى كه اخلاق مشروط به رابطه‌هاى اجتماعى است، اين سؤال پيش مى‌آيد كه آيا اين روابط اجتماعى مختلف مستدعى راه‌هاى مختلفى از برای اخلاق است يا يك راه واحد برای اين روابط مختلف وجود دارد.

    نویسنده، برای توضيح اين مطلب چهار راه از روابط اجتماعى را بيان نموده. نظر نهایى مؤلف در اين مورد وجود راه واحد و پابت است.[۵]

    مطلب بعدى در مورد محتويات بنيادى و اساسى اخلاق است. مؤلف، پيرامون مقوله «ضمير» توضيحاتى ذكر نموده و معتقد است ضمير در واقع، ضوابط شخصى مى‌باشد كه برای سير و سلوك انسان، محبوب و مطلوب است. ضمير، عبارت است از معرفت و شناخت خير و شر و چيزى است كه برای انسان، مسؤليت اخلاقى را در پى دارد.[۶]

    نویسنده، نظرات مختلف را در زمينه ضمير اخلاقى ذكر نموده كه بدين ترتيب است: تفسير تجربى؛ تفسير تطورى و تفسير وضعى.

    از ديگر مطالبى كه نویسنده پيرامون آن توضيح داده، در مورد معتزله و اصول فكرى و اخلاقى آنان است.[۷]

    يكى از نظرات مهم معتزله در زمينه اخلاق، اعتقاد به همراه بودن ايمان با عمل صالح است. نویسنده، عمل صالح را در حقيقت يك فعل انسان دانسته و آن را يك مقوله اجتماعى معرفى نموده است. ايمان داشتن به اين عمل نيز فعل انسان به شمار مى‌آيد. وى پيرامون اين مطالب توضيحات مختصرى را ذكر نموده است.[۸]

    آخرين مطلبى كه بيان شده، در مورد اين است كه آيا امر به معروف و نهى از منكر در نزد معتزله داراى مقياس واحد و ثابتى است يا معيار ثابتى را نمى‌توان برای آن در نظر گرفت.

    نویسنده نظر معتزله را اين گونه بيان نموده كه امر به معروف تابع مامورٌ به است. اگر مامورٌ به واجب باشد، امر به معروف، واجب است و اگر مستحب باشد، امر به معروف مستحب است. اما نهى از منكر به صورت كلى و در هر صورت، واجب است و علت آن، اين است كه تمام منكرات تركش واجب و لازم است، چون منكرات، همراه با قبح و زشتى است.[۹]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب و موضوعات و اسامى عربى، در پایان كتاب آورده شده و توضيحات و منابع و مصادر، در پاورقى ذكر شده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب؛