اب‍وش‍ج‍اع‌ روذراوری، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ح‍س‍ین‌

ابوشجاع محمد بن حسین روذراوری (437-‌488ق)، وزیر مقتدی (خلیفه عباسی) و مورخ و صاحب کتاب «ذيل كتاب تجارب الأمم».

ابوشجاع محمد بن حسین روذراوری
نام ابوشجاع محمد بن حسین روذراوری
نام‎های دیگر
نام پدر حسین
متولد 437ق
محل تولد اهواز
رحلت 488ق
اساتید
برخی آثار تجارب الأمم و تعاقب الهمم
کد مؤلف AUTHORCODE50919AUTHORCODE

زادروز و زادگاه

ابوشجاع محمد بن حسین روذراوری، ملقب به ظهیرالدین، مؤیدالدوله و صفی امیرالمؤمنین، در اصل اهل روذراور، از نواحی همدان بود و در 437ق، در اهواز به دنیا آمد[۱].

وزارت

ابوشجاع روذراوری به اعتبار جایگاه پدرش نزد خلیفه عباسی، به دربار عباسیان راه یافت و مصدر امور مهمی گردید تا جایی که نزد مقتدی، پسر قائم، تقرب یافت و صاحب سر او و در 471ق، به وزارت وی منصوب شد[۲].

عزل از وزارت

این امر چندان طول نکشید و با مداخله نظام‌الملک طوسی، وزیر سلجوقیان، وی از وزارت عزل شد. با این‌حال، روذراوری مأمور پاره‌ای مراسلات دربار گردید[۳].

اعزام به اصفهان

در 474ق نیز، بنا به علل نامعلوم، دربار سلجوقیان بر وی خشم گرفت و نظام‌الملک از خلیفه خواست تا او را به اصفهان (نزد ملک‌شاه سلجوقی) بفرستد. خلیفه به‌ناچار روذراوری را به اصفهان فرستاد، اما هم‌زمان نامه‌ای به خط خود نیز فرستاد که در آن از شخصیت و منزلت وی تمجید شده بود. ظاهرا همین نامه در تغییر موضع دربار سلجوقی مؤثر واقع شد و ابوشجاع را با احترام به بغداد بازگرداندند[۴].

بازگشت به وزارت

در 476ق، مقتدی پس از خلع عمیدالدوله ابن جهیر (فرزند فخرالدوله ابن جهیر) و سپس ابوالفتح مظفر بن رئیس‌الرؤسا از وزارت، روذراوری را با لقب ظهیرالدوله یا ظهیرالدین، وزارت داد[۵].

اقدامات

این دوره از وزارت وی به سبب اقدامات مؤثرش در برقراری نظم، امنیت و عدالت اجتماعی و اقتصادی، که به‌ویژه تحت‌الشعاع شخصیت فرهیخته وی قرار داشت، انعکاس جالب توجهی در منابع یافته است؛ چنان‌که از این دوره با تعابیری چون عمران و آبادانی عراق، رونق اقتصادی، بهترین و زیباترین ایام وزارت، دوران خوشبختی و سعادت و امنیت و شکوه خلافت عباسی یاد شده است. گفته شده است روذراوری هر روز، ساعاتی را به دادخواهی مردم اختصاص می‌داد و با سخت‌گیری بر عمال حکومتی، آنان را از ظلم بازمی‌داشت[۶].

او منصب قضای بغداد را به قاضی‌القضات شامی، که عادل و صالح بود، سپرد. فقها را در دیوان خود حاضر می‌کرد تا چنانچه امری دشوار پیش آمد، به فتوای آنها عمل کند[۷].

رسم اخذ مالیات و عوارض گمرکی از مال‌التجاره را لغو کرد و از باج‌خواهی برخی سودجویان که کسبه بازار بغداد را به تنگ آورده بودند، جلوگیری نمود. به آسایش مردم اهتمام بسیار داشت و از قتل افراد مگر به حکم شریعت و از تخریب خانه‌های مردم پرهیز می‌کرد[۸].

عزل از وزارت

روذراوری در کمال استقلال و کفایت امور خلافت را انجام می‌داد، تاآنکه در صفر یا ربیع‌الاول 484ق، از وزارت عزل شد[۹].

به‌رغم برکناری روذراوری، محبوبیتش نزد مردم به‌گونه‌ای بود که دشمنانش بار دیگر از وی نزد خلیفه و سلطان سعایت کردند؛ تا جایی که دستور داده شد وی دیگر از منزل خارج نشود و با مردم ملاقات نکند. روذراوری پس از آن در دهلیز خانه خود مسجدی ساخت و همان جا اذان می‌گفت و نماز می‌خواند. به‌رغم این محدودیت‌ها، باز هم نامه‌ای از نظام‌‌الملک به خلیفه رسید و از وی خواست روذراوری را از بغداد اخراج کند؛ بنابراین وی به موطن خود، روذراور، رفت. پس از مدتی، با کسب اجازه برای حج، از روذراور به حله و نیل (در نزدیکی کوفه) رفت و در آنجا به عبادت مشغول شد. سپس، چندی را هم در نجف به سر برد. در همین ایام، نظر نظام‌الملک درباره وی تغییر کرد و از او خواست تا در سفر حج وی را همراهی کند، که روذراوری نپذیرفت. پس از ادای مناسک حج (سال 487ق)، او به مدینه رفت و در آنجا مجاور شد[۱۰].

وفات

روذراوری سرانجام در جمادی‌الآخره 488ق، در مدینه درگذشت و در بقیع، به خاک سپرده شد[۱۱].

خلقیات

روذراوری را عالم، باتقوا، دین‌دار و بسیار مأنوس با قرآن وصف کرده‌اند. مجلس رسیدگی به مظالم برپا می‌کرد، متواضع بود و همه را به حضور می‌پذیرفت و با فقها و عامه مردم می‌نشست. به رسیدگی به حال فقرا توجه داشت. از جمله موقوفات او، مدرسه‌ای بود که برای شافعیان ساخت[۱۲].

آثار

روذراوری در تاریخ، فقه، حدیث و ادبیات نیز دست داشت و گفته شده دیوان شعری به عربی داشته است. در خوش‌نویسی چیره‌دست بود و کتابت قرآن در زمره کارهای روزانه وی بشمار می‌رفت[۱۳].

اثر مهم به‌جای‌مانده از وی، «ذيل كتاب تجارب الأمم» است که گزارش وقایع تاریخی «تجارب الأمم» ابوعلی مسکویه را تا سال 389ق، ادامه داده است[۱۴].

پانویس

  1. ر.ک: خان‌احمدی، لیلا
  2. ر.ک: همان
  3. ر.ک: همان
  4. ر.ک: همان
  5. ر.ک: همان
  6. ر.ک: همان
  7. ر.ک: همان
  8. ر.ک: همان
  9. ر.ک: همان
  10. ر.ک: همان
  11. ر.ک: همان
  12. ر.ک: همان
  13. ر.ک: همان
  14. ر.ک: همان

منابع مقاله

خان‌احمدی، لیلا، برگرفته از سایت «دانشنامه جهان اسلام»، یک‌شنبه 6 مهر 1399

وابسته‌ها