تهامی، ابوالحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۱: خط ۹۱:
از تاریخ تولد و احوال زندگی او در دوران کودکی چیزی دانسته نیست. او از زادگاه خود تهامه به شام مهاجرت کرد و بیشتر عمر خود را در آنجا گذراند.  
از تاریخ تولد و احوال زندگی او در دوران کودکی چیزی دانسته نیست. او از زادگاه خود تهامه به شام مهاجرت کرد و بیشتر عمر خود را در آنجا گذراند.  


وی که به قول باخرزی از طبقات پایین اجتماع برخاسته بود، در شام به آل جراح پیوست و آنان را مدح گفت. باخرزی پنداشته است که تهامی آرزوی ریاست در دل می‌پرورانید، از این‌رو، آهنگ مصر کرد و پس از چندی توانست اعتباری کسب کند. [[حمیری، محمد بن عبدالمنعم|ابن عبدالمنعم حمیری]] می‌نویسد که وی در سرزمین‌های شام می‌گشت و والیان الحاکم، فرمانروای مصر را می‌ستود، اما در این اشعار الحاکم را به نیش انتقادهای خود می‌آزرد، چندان‌که الحاکم با وعده‌های شیرین، شاعر را به مصر کشانید و در زندان خزانهالبنود قاهره محبوس کرد تا درگذشت؛ اما روایت رفتن به مصر و اسیری و سپس مرگ او، بسیار پراکنده و گاه ضد و نقیض است:  
وی که به قول [[باخرزی، علی بن حسن|باخرزی]] از طبقات پایین اجتماع برخاسته بود، در شام به آل جراح پیوست و آنان را مدح گفت. باخرزی پنداشته است که تهامی آرزوی ریاست در دل می‌پرورانید، از این‌رو، آهنگ مصر کرد و پس از چندی توانست اعتباری کسب کند. [[حمیری، محمد بن عبدالمنعم|ابن عبدالمنعم حمیری]] می‌نویسد که وی در سرزمین‌های شام می‌گشت و والیان الحاکم، فرمانروای مصر را می‌ستود، اما در این اشعار الحاکم را به نیش انتقادهای خود می‌آزرد، چندان‌که الحاکم با وعده‌های شیرین، شاعر را به مصر کشانید و در زندان خزانه البنود قاهره محبوس کرد تا درگذشت؛ اما روایت رفتن به مصر و اسیری و سپس مرگ او، بسیار پراکنده و گاه ضد و نقیض است:  


[[باخرزی، یحیی بن احمد|باخرزی‌]] می‌نویسد که تهامی بر اثر خیانت یکی از یارانش در محلی به‌نام مَنسی در قاهره محبوس شد و در همان‌جا درگذشت. نیز گویند به حیلۀ آل جراح روانۀ مصر گردید و در خزانه البنود زندانی شد. عده‌ای هم به آزادی او از زندان اشاره کرده‌اند. مظفر بن فضل علوی در بیان علت مرگ تهامی می‌نویسد که انتقادهای وی از جرجرایی وزیر(د 436ق) و مدح ابن مغربی، وزیر مخلوع موجب شد که جرجرایی با حیله او را به مصر کشاند و زندانی کرد و آنگاه توسط غلامش لبیب به قتل رساند. برخی دیگر پنداشته اند که تهامی مخفیانه به مصر درآمد و قصد داشت که نامه‌های حسّان بن مفرّج بن دَغفَل [حاکم فلسطین] را به اعراب بنی قُرّه[مخالفان فاطمیان] تحویل دهد که در 416ق دستگیر، و در خزانه البنود زندانی شد و همان سال در آنجا به قتل رسید.  
[[باخرزی، یحیی بن احمد|باخرزی‌]] می‌نویسد که تهامی بر اثر خیانت یکی از یارانش در محلی به‌نام مَنسی در قاهره محبوس شد و در همان‌جا درگذشت. نیز گویند به حیلۀ آل جراح روانۀ مصر گردید و در خزانه البنود زندانی شد. عده‌ای هم به آزادی او از زندان اشاره کرده‌اند. مظفر بن فضل علوی در بیان علت مرگ تهامی می‌نویسد که انتقادهای وی از جرجرایی وزیر(د 436ق) و مدح ابن مغربی، وزیر مخلوع موجب شد که جرجرایی با حیله او را به مصر کشاند و زندانی کرد و آنگاه توسط غلامش لبیب به قتل رساند. برخی دیگر پنداشته اند که تهامی مخفیانه به مصر درآمد و قصد داشت که نامه‌های حسّان بن مفرّج بن دَغفَل [حاکم فلسطین] را به اعراب بنی قُرّه[مخالفان فاطمیان] تحویل دهد که در 416ق دستگیر، و در خزانه البنود زندانی شد و همان سال در آنجا به قتل رسید.  
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
==شعر==  
==شعر==  


شعر تهامی: تهامی را بزرگ‌ترین شاعر گذشته و حال سرزمین مکه خوانده‌اند. دانشمندان و محققان کهن چون باخرزی و ابن بسام و نیز متأخران، نسبت به اشعار او شیفتگی شدیدی از خود نشان داده‌اند؛  
شعر تهامی: تهامی را بزرگ‌ترین شاعر گذشته و حال سرزمین مکه خوانده‌اند. دانشمندان و محققان کهن چون [[باخرزی، علی بن حسن|باخرزی]] و [[ابن بسام، علی بن بسام|ابن بسام]] و نیز متأخران، نسبت به اشعار او شیفتگی شدیدی از خود نشان داده‌اند؛  


==آثار==  
==آثار==