۱۰۷٬۰۹۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شرح كفاية الأصول (ابهام زدایی)' به 'شرح كفاية الأصول (ابهامزدایی)') |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1387 ش | | سال نشر = 1387 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13569AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13569AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =978-964-2955-00-8 | | شابک =978-964-2955-00-8 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13569 | |||
| کتابخوان همراه نور =13569 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|شرح كفاية الأصول (ابهامزدایی)}} | |||
'''استصحاب، شرح كفاية الاصول'''، اثر آيتالله [[موسوی بجنوردی، محمد| | '''استصحاب، شرح كفاية الاصول'''، اثر آيتالله [[موسوی بجنوردی، محمد|سيد محمد موسوى بجنوردى]]، تشريح و نقد و بررسى علمى مبحث استصحاب از کتاب «كفاية الاصول» [[آخوند خراسانى]] مىباشد كه به زبان فارسی و در سال 1387ش، نوشته شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، با دو مقدمه از مؤلف و مصحح، ابوالفضل احمدزاده، در اشاره به جايگاه علم اصول و روش تدوین کتاب، آغاز و مطالب، بدون فصلبندى خاصى، ارائه شده است. | کتاب، با دو مقدمه از مؤلف و مصحح، ابوالفضل احمدزاده، در اشاره به جايگاه علم اصول و روش تدوین کتاب، آغاز و مطالب، بدون فصلبندى خاصى، ارائه شده است. | ||
تلاش عمده نویسنده، بر | تلاش عمده نویسنده، بر این بوده كه ابتدا بر مبانى اصولى مرحوم آخوند، وقوف پيدا كرده و سپس آن را نقد كند. | ||
کتاب، حاصل درس خارج اصول آیتالله بجنوردى مىباشد كه در طول تدريس هفت سالهاش، توسط خانم فرحناز افضلى قادى، تقرير يافته است. | کتاب، حاصل درس خارج اصول آیتالله بجنوردى مىباشد كه در طول تدريس هفت سالهاش، توسط خانم فرحناز افضلى قادى، تقرير يافته است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده، پس از تعريف استصحاب در لغت و اصطلاح و تعريف اصل عملى، در پى اثبات | نویسنده، پس از تعريف استصحاب در لغت و اصطلاح و تعريف اصل عملى، در پى اثبات این امر است كه استصحاب، یک اصل عملى است و ضمن بررسى جريان آن در شبهات حكمیه و موضوعيه، به بيان اجمالى ادله حجيت استصحاب پرداخته است. | ||
وى، ضمن نقد و بررسى نظر آخوند پيرامون مسئله اصولى يا قاعده فقهى بودن استصحاب، اتحاد قضيه متيقنه و مشکوک | وى، ضمن نقد و بررسى نظر آخوند پيرامون مسئله اصولى يا قاعده فقهى بودن استصحاب، اتحاد قضيه متيقنه و مشکوک ه در استصحاب موضوعى و حكمى و نظريه عدم جريان استصحاب در احكام كلى را مورد بحث قرار داده است. | ||
در ادامه، ادله «حجيت استصحاب بهطور مطلق»، بهصورت تفصيلى مورد نقد و بررسى قرار گرفته است. | در ادامه، ادله «حجيت استصحاب بهطور مطلق»، بهصورت تفصيلى مورد نقد و بررسى قرار گرفته است. این ادله عبارتند از: | ||
الف) بناى تعبدى عقلا بر بقاى حالت سابقه: | الف) بناى تعبدى عقلا بر بقاى حالت سابقه: این دليل، مشتمل بر دو مقدمه زير بوده كه پس از بيان، توسط آخوند رد شده است و شارح نيز دليل دوم او را رد مىكند: | ||
#همه عقلاى عالم، عملاً پاىبند به حالت سابقه هستند؛ يعنى اگر به چيزى در گذشته يقين داشته باشند و بعد، در بقاى آن شك كنند، به شك خود اعتنايى نكرده و به همان يقين سابق، ترتيب اثر مىدهند؛ | #همه عقلاى عالم، عملاً پاىبند به حالت سابقه هستند؛ يعنى اگر به چيزى در گذشته يقين داشته باشند و بعد، در بقاى آن شك كنند، به شك خود اعتنايى نكرده و به همان يقين سابق، ترتيب اثر مىدهند؛ | ||
#هر بناى عقلايى، حجت نيست، بلكه بناى عقلا بايد مورد تأييد شارع مقدس قرار گرفته باشد؛ | #هر بناى عقلايى، حجت نيست، بلكه بناى عقلا بايد مورد تأييد شارع مقدس قرار گرفته باشد؛ | ||
ب) ظن به بقاء: اگر چيزى قبلا متيقن بوده و بعد نسبت به بقاى آن شك شود، ملازمه با ظن به بقاء داشته و نوعى | ب) ظن به بقاء: اگر چيزى قبلا متيقن بوده و بعد نسبت به بقاى آن شك شود، ملازمه با ظن به بقاء داشته و نوعى اطمینان به بقاى آن حاصل مىشود؛ | ||
ج) اجماع: [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] اجماع را دليل حجيت استصحاب دانسته و معتقد است كه در صورت حجت ندانستن استصحاب، اگر حكم به بقاى متيقن سابق شود، ترجيح بلا مرجح خواهد بود، اما آخوند، | ج) اجماع: [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] اجماع را دليل حجيت استصحاب دانسته و معتقد است كه در صورت حجت ندانستن استصحاب، اگر حكم به بقاى متيقن سابق شود، ترجيح بلا مرجح خواهد بود، اما آخوند، این دليل را نپذيرفته و با طرح اشكالاتى، صغرى و كبرای مسئله را زير سؤال برده است؛ | ||
د) روايات: [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]]پس از اشكالاتى كه بر ادله سابق اقامه مىكنند، دليل روايات را ذكر كرده و با تمسك به آن، قائل به «حجيت استصحاب بهطور مطلق» مىشوند. | د) روايات: [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]]پس از اشكالاتى كه بر ادله سابق اقامه مىكنند، دليل روايات را ذكر كرده و با تمسك به آن، قائل به «حجيت استصحاب بهطور مطلق» مىشوند. این روايات، عبارتند از: | ||
#صحيحه زراره كه در آن، از امام(ع)، در مورد مراتب مختلفى از خواب و اينكه آيا موجب بطلان وضو مىشوند يا نه؟، سؤال مىشود. | #صحيحه زراره كه در آن، از امام(ع)، در مورد مراتب مختلفى از خواب و اينكه آيا موجب بطلان وضو مىشوند يا نه؟، سؤال مىشود. | ||
#:اين روايت، از دو جنبه سند و دلالت، بررسى شده است. شارح، معتقد است كه اگر دلالت | #:اين روايت، از دو جنبه سند و دلالت، بررسى شده است. شارح، معتقد است كه اگر دلالت این روايت ثابت شود، ساير روايات، كمتر قابل مناقشه خواهند بود، زيرا اخبارىها بيشتر در مورد همین روايت بحث و نظر دارند؛ | ||
#روايت ديگرى از زراره كه در مورد طهارت از خُبث و نجاست ظاهرى لباس مصلى، سؤال شده است. | #روايت ديگرى از زراره كه در مورد طهارت از خُبث و نجاست ظاهرى لباس مصلى، سؤال شده است. | ||
#:اين روايت، داراى شش فقره بوده كه عبارتند از: اشاره به يقين و علم تفصيلى؛ مطرح شدن علم اجمالى؛ سخن از ظن و احتمال اصابت نجاست به لباس؛ آمدن علم اجمالى؛ شبهه موضوعيه و ديدن نجاست در اثناء نماز؛ | #:اين روايت، داراى شش فقره بوده كه عبارتند از: اشاره به يقين و علم تفصيلى؛ مطرح شدن علم اجمالى؛ سخن از ظن و احتمال اصابت نجاست به لباس؛ آمدن علم اجمالى؛ شبهه موضوعيه و ديدن نجاست در اثناء نماز؛ | ||
#روايتى كه در آن، از امام(ع) در مورد كسى كه بين اتيان ركعت سوم و چهارم نماز شك كند، سؤال مىشود. | #روايتى كه در آن، از امام(ع) در مورد كسى كه بين اتيان ركعت سوم و چهارم نماز شك كند، سؤال مىشود. | ||
#:[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]، معتقد است كه | #:[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]، معتقد است كه این روايت، نمىتواند مدرک استصحاب باشد، زيرا مخالف شيوه همه فقها و موافق نظر عامه است كه آخوند، به آن پاسخ داده است؛ | ||
#روايتى است مبنى بر اينكه اگر كسى يقين به حكم شرعى يا موضوع داراى حكم شرعى داشته باشد و سپس در بقاى | #روايتى است مبنى بر اينكه اگر كسى يقين به حكم شرعى يا موضوع داراى حكم شرعى داشته باشد و سپس در بقاى این حكم يا موضوع شك كند، به این شك اعتنا نمىشود و بايد يقين سابق، ادامه پيدا كند. | ||
#:[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]، معتقد است كه | #:[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]، معتقد است كه این روايت، ظهور در «قاعده يقين و شك سارى» دارد، نه استصحاب، ولى آخوند نظر ايشان آن را نپذيرفته و آن را رد مىكند؛ | ||
#مكاتبهاى با امام(ع) است كه در آن شخصى مىنویسد: من شك مىكنم كه آيا | #مكاتبهاى با امام(ع) است كه در آن شخصى مىنویسد: من شك مىكنم كه آيا این روز، هنوز شعبان است يا رمضان داخل شده و امام(ع) مىفرمايند: به آن چيزى كه يقين داريد عمل كنيد. | ||
[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] معتقد است كه | [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] معتقد است كه این روايت، قوىترين روايتى است كه دلالت بر استصحاب مىكند، ولى آخوند بر این باور است كه هيچ ربطى به استصحاب و شك در بقاى يقين سابق ندارد. | ||
در ادامه، ضمن بررسى جريان استصحاب در احكام وضعى و تكليفى، تنبيهات استصحاب بيان شده است كه پارهاى از آنها عبارتند از: | در ادامه، ضمن بررسى جريان استصحاب در احكام وضعى و تكليفى، تنبيهات استصحاب بيان شده است كه پارهاى از آنها عبارتند از: | ||
#بررسى فعلى بودن يقين سابق و شك لاحق در استصحاب؛ | #بررسى فعلى بودن يقين سابق و شك لاحق در استصحاب؛ | ||
#جريان | #جريان این اصل در مؤديات امارات؛ | ||
#استصحاب كلى قسم اول، دوم و سوم؛ | #استصحاب كلى قسم اول، دوم و سوم؛ | ||
#جريان استصحاب در امور قاره و غير قاره؛ | #جريان استصحاب در امور قاره و غير قاره؛ | ||
خط ۸۰: | خط ۸۱: | ||
#حجيت يا عدم حجيت مثبتات اصول و امارات. | #حجيت يا عدم حجيت مثبتات اصول و امارات. | ||
در پایان، تعارض اصول عمليه با | در پایان، تعارض اصول عمليه با یکديگر، در دو مقام، بررسى شده است: | ||
#تعارض استصحاب با ساير اصول عمليه غير تنزيليه نقليه و عقليه؛ | #تعارض استصحاب با ساير اصول عمليه غير تنزيليه نقليه و عقليه؛ | ||
#تعارض دو استصحاب كه بر دو گونه است: | #تعارض دو استصحاب كه بر دو گونه است: | ||
الف) علم اجمالى نسبت به كذب | الف) علم اجمالى نسبت به كذب یکى از دو استصحاب و نقض حالت سابقه موجود نيست، بلكه نسبت به هر دو مستصحب، جداگانه يقين سابق و شك لاحق وجود دارد و مناط برای جريان استصحاب در هر دو مورد موجود است؛ | ||
ب) علم اجمالى به كذب | ب) علم اجمالى به كذب یکى از دو استصحاب موجود است؛ يعنى يقيناً نسبت به یکى از دو حالت سابقه، يقين بر خلاف، وجود دارد كه گاهى دو استصحاب در طول یکديگر بوده و یکى از آن دو، مسبب از ديگرى و اثر آن است و گاهى نيز چنين نيست. | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== |