۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فلسفه اسلامي' به 'فلسفه اسلامی') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR13834J1.jpg|بندانگشتی|شرح السماع الطبيعي لأرسطوطاليس (ابن باجه)]] | [[پرونده:NUR13834J1.jpg|بندانگشتی|شرح السماع الطبيعي لأرسطوطاليس (ابن باجه)]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |شرح السماع الطبيعي لأرسطوطاليس (ابن باجه) | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |السماع الطبيعي. شرح | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[ابن باجه، محمد بن یحیی]](شارح) | ||
[[ارسطو]] (نويسنده) | [[ارسطو]] (نويسنده) | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |Q 151 /الف4 س8022 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |ارسطو، 384 - 322ق. م. السماع الطبيعي - نقد و تفسير | ||
علوم قديم - متون قدیمی تا 1800م. | علوم قديم - متون قدیمی تا 1800م. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار النهار | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |لبنان - بيروت | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1991م , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE13834AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''شرح السماع الطبيعي لأرسطوطاليس'''، نوشته ابن باجه، شرح و تعلیقات وی است بر طبیعیات ارسطو. این کتاب به همان روال کتاب طبیعیات در هشت مقاله ارائه شده است. دکتر ماجد فخری، این اثر را تحقیق کرده و بر آن مقدمه نوشته است. | '''شرح السماع الطبيعي لأرسطوطاليس'''، نوشته [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]]، شرح و تعلیقات وی است بر طبیعیات [[ارسطو]]. این کتاب به همان روال کتاب طبیعیات در هشت مقاله ارائه شده است. دکتر ماجد فخری، این اثر را تحقیق کرده و بر آن مقدمه نوشته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
رساله سماع طبیعی ارسطو بر محور مباحث بنیادین و اصلی علم طبیعت قرار گرفته است؛ مباحثی مانند حرکت و سکون و زمان و مکان و بینهایت و اتصال و علت اولی برای حرکت و... ازاینرو، این کتاب با سایر کتابهایی که مثلا به تقسیم موجودات طبیعی به عناصر و مرکبات و نبات و حیوان و انسان و... میپردازند، تفاوت بنیادین دارد؛ یعنی همان گونه که ابن باجه این کتاب را در ردیف فلسفه اولی قرار داده، میتوان گفت این کتاب، به مباحث متافیزیک علم طبیعت میپردازد و بهنوعی کتابی است درباره فلسفه طبیعت<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9</ref>. | رساله سماع طبیعی [[ارسطو]] بر محور مباحث بنیادین و اصلی علم طبیعت قرار گرفته است؛ مباحثی مانند حرکت و سکون و زمان و مکان و بینهایت و اتصال و علت اولی برای حرکت و... ازاینرو، این کتاب با سایر کتابهایی که مثلا به تقسیم موجودات طبیعی به عناصر و مرکبات و نبات و حیوان و انسان و... میپردازند، تفاوت بنیادین دارد؛ یعنی همان گونه که [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] این کتاب را در ردیف فلسفه اولی قرار داده، میتوان گفت این کتاب، به مباحث متافیزیک علم طبیعت میپردازد و بهنوعی کتابی است درباره فلسفه طبیعت<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9</ref>. | ||
قدیمیترین ترجمههای این اثر به دوران هارونالرشید برمیگردد. ترجمههای متعددی از طبیعیات ارسطو به زبان عربی وجود دارد و شروح زیادی بر آن نوشته شده که بسیاری از آنها از بین رفته است. نص این کتاب، متن اثری است که برای اولین بار در شرح طبیعیات ارسطو به زبان عربی به چاپ رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>. | قدیمیترین ترجمههای این اثر به دوران هارونالرشید برمیگردد. ترجمههای متعددی از طبیعیات [[ارسطو]] به زبان عربی وجود دارد و شروح زیادی بر آن نوشته شده که بسیاری از آنها از بین رفته است. نص این کتاب، متن اثری است که برای اولین بار در شرح طبیعیات [[ارسطو]] به زبان عربی به چاپ رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>. | ||
ابن باجه در این شرح، به توضیح و شرح مقالات سماع طبیعی ارسطو میپردازد و بر این اثر تعلیقه میزند. او در این کار، به سه مقاله اول و مقالات هفتم و هشتم عنایت ویژهای دارد و در شرح آنها بیشتر قلم زده است. وی خود را به ترتیبی که ارسطو برای بیان مطالب پی گرفته، پایبند نمیبیند. مخالفت او با نصی که تعلیقاتش را بر آن بنا نهاده، بر این دلالت میکند که وی در تمامی موارد به ترجمه اسحاق بن حنین اعتماد نکرده (هرچند از آن هم استفاده کرده اما از ترجمههای دیگر هم بهره برده است) <ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] در این شرح، به توضیح و شرح مقالات سماع طبیعی [[ارسطو]] میپردازد و بر این اثر تعلیقه میزند. او در این کار، به سه مقاله اول و مقالات هفتم و هشتم عنایت ویژهای دارد و در شرح آنها بیشتر قلم زده است. وی خود را به ترتیبی که [[ارسطو]] برای بیان مطالب پی گرفته، پایبند نمیبیند. مخالفت او با نصی که تعلیقاتش را بر آن بنا نهاده، بر این دلالت میکند که وی در تمامی موارد به ترجمه اسحاق بن حنین اعتماد نکرده (هرچند از آن هم استفاده کرده اما از ترجمههای دیگر هم بهره برده است) <ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
یکی از مسائلی که از قدیم الایام میان شارحان این اثر ارسطو مطرح بوده، بحث میان مقاله هفتم و هشتم است؛ اختلاف شارحان در این مسئله بر سر این است که آیا مقاله هشتم تکرار مقاله سابق است یا مقاله دیگری است غیر از آن یا تکرار به معنی است (مثلا ثامسطیوس، مطالب آغازین این مقاله (هفتم) را با این استدلال حذف کرده که مطالب مطرحشده در این مقاله، با براهین اختصاصی در مقاله هشتم تبیین شده است). ابن باجه هم در شرحش متعرض این مطلب (ارتباط میان مقاله هفتم و هشتم در کتاب طبیعیات ارسطو) شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | یکی از مسائلی که از قدیم الایام میان شارحان این اثر [[ارسطو]] مطرح بوده، بحث میان مقاله هفتم و هشتم است؛ اختلاف شارحان در این مسئله بر سر این است که آیا مقاله هشتم تکرار مقاله سابق است یا مقاله دیگری است غیر از آن یا تکرار به معنی است (مثلا ثامسطیوس، مطالب آغازین این مقاله (هفتم) را با این استدلال حذف کرده که مطالب مطرحشده در این مقاله، با براهین اختصاصی در مقاله هشتم تبیین شده است). [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] هم در شرحش متعرض این مطلب (ارتباط میان مقاله هفتم و هشتم در کتاب طبیعیات [[ارسطو]]) شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
از نظر ابن باجه مقالات هفتم و هشتم با هم یکی نیستند. وی اینگونه به شرح این ادعا میپردازد: محرکات اول به سه قسم تقسیم میشوند: محرکی که بدون اینکه به حرکت دربیاید حرکت دارد، محرکی که باید به حرکت دربیاید و اطلاق متحرک بر آن بالعرض خواهد بود و محرکی که به حرکت درمیآورد بدون اینکه به حرکت دربیاید (نه بالذات و نه بالعرض). محرک اول، حدّ است؛ زیرا مبیّن وجود است. محرک دوم، معنایی است موجود... و وجود سومی را نمیتوان تبیین کرد مگر با برهان. از نظر ابن باجه اختلاف این محرکات، مقتضی اختلاف وجوه فحص از آنهاست؛ یعنی فحص از محرک بهصورت اول، در مقاله هفتم و بهصورت دوم، در اوایل مقاله هشتم مطرح میشود و صورت سوم، هم در آخر مقاله هشتم مطرح شده است. پس مقاله هفتم، تکرار مقاله هشتم نیست؛ زیرا مطلوب در هرکدام از این مقالات (چنانکه توضیح آن گذشت) غیر از دیگری است<ref>ر.ک: همان، ص10-11</ref>. | از نظر [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] مقالات هفتم و هشتم با هم یکی نیستند. وی اینگونه به شرح این ادعا میپردازد: محرکات اول به سه قسم تقسیم میشوند: محرکی که بدون اینکه به حرکت دربیاید حرکت دارد، محرکی که باید به حرکت دربیاید و اطلاق متحرک بر آن بالعرض خواهد بود و محرکی که به حرکت درمیآورد بدون اینکه به حرکت دربیاید (نه بالذات و نه بالعرض). محرک اول، حدّ است؛ زیرا مبیّن وجود است. محرک دوم، معنایی است موجود... و وجود سومی را نمیتوان تبیین کرد مگر با برهان. از نظر [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] اختلاف این محرکات، مقتضی اختلاف وجوه فحص از آنهاست؛ یعنی فحص از محرک بهصورت اول، در مقاله هفتم و بهصورت دوم، در اوایل مقاله هشتم مطرح میشود و صورت سوم، هم در آخر مقاله هشتم مطرح شده است. پس مقاله هفتم، تکرار مقاله هشتم نیست؛ زیرا مطلوب در هرکدام از این مقالات (چنانکه توضیح آن گذشت) غیر از دیگری است<ref>ر.ک: همان، ص10-11</ref>. | ||
محقق کتاب، ماجد فخری، در برخی موارد، در ترتیب مقالات هشتگانه تصرفانی را همان گونه که در نسخه خطی آکسفورد آمده، اعمال کرده است. وی همچنین اقوالی را که ظاهرا ارسطو به آنها معتقد بوده و سپس از آن عدول کرده، به تعلیقات افزوده است. اهمیت افزودن این اقوال را در مواردی که به مخالفت یحیای نحوی با ارسطو در ازلیت حرکت و رد فارابی بر آن در کتاب «الموجودات المتغيّرة» پرداخته، میتوان مشاهده کرد<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | محقق کتاب، ماجد فخری، در برخی موارد، در ترتیب مقالات هشتگانه تصرفانی را همان گونه که در نسخه خطی آکسفورد آمده، اعمال کرده است. وی همچنین اقوالی را که ظاهرا [[ارسطو]] به آنها معتقد بوده و سپس از آن عدول کرده، به تعلیقات افزوده است. اهمیت افزودن این اقوال را در مواردی که به مخالفت یحیای نحوی با [[ارسطو]] در ازلیت حرکت و رد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] بر آن در کتاب «الموجودات المتغيّرة» پرداخته، میتوان مشاهده کرد<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
در ارائه متون این کتاب، از تنها نسخه خطی آثار ابن باجه که در کتابخانه بودلیانای آکسفورد نگهداری میشود، استفاده شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | در ارائه متون این کتاب، از تنها نسخه خطی آثار [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] که در کتابخانه بودلیانای آکسفورد نگهداری میشود، استفاده شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش