البغال
البغال، اثر ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ، كتابى است در زمينه جانورشناسى و معرفى قاطر و اشاره به منافع و معايب آن كه به زبان عربى و در قرن سوم هجرى نوشته شده است.
البغال | |
---|---|
پدیدآوران | بو ملحم، علی (مقدمه نویس و مصحح) جاحظ، عمرو بن بحر (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | کتاب البغال |
ناشر | دار و مکتبة الهلال |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1997 م |
چاپ | 2 |
موضوع | ادبیات عربی - قرن 3ق. - مجموعهها
حیوانها در ادبیات - متون قدیمی تا قرن 14 قاطر در ادبیات |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PJA 3714 /ب7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با دو مقدمه از محقق و نويسنده آغاز و مطالب در يازده باب تنظيم شده است.
نويسنده در ابتدا، به بيان محبوبيت قاطر نزد برخى از اشراف و نوادر آن پرداخته و در ادامه، به طبيعت اين حيوان، انتفاع از آن در نامهرسانى، عمر و خوبىها و بدىهاى آن، اشاره كرده است.
مؤلف يكى از برجستهترين مؤلفان آثار عربى در موضوعات مربوط به جانوران است، هرچند كه وى در درجه اول، اديب محسوب مىشود. علاقه او به جانورشناسى و اصولا تمايل او به علوم طبيعى، ناشى از بستگى او به معتزله است كه با الهيات خاص خود - كه مبتنى بر حكمت طبيعى است - مىكوشيدند با افكار مانوى و كيش آتشپرستى به مقابله برخيزند. انديشه آشتى الهيات و حكمت طبيعى نقطه بنيادين جاحظ در آثارش به شمار مىرود. جاحظ اثر حاضر را بهمنظور انضمام به «كتاب الحيوان» تأليف نمود، بهنحوى كه بخشى از بخشهاى آن را تشكيل دهد، اما به هر دليل، به اين كار توفيق نيافت.
وى در اين كتاب، بين علم و ادب، جدى و شوخى، فلسفه و دين و لغت و كلام جمع كرده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، توضيحات مفيدى پيرامون مطالب كتاب، داده شده است.[۱]
در مقدمه نويسنده، به انضمام اين اثر به «كتاب الحيوان» اشاره شده است.[۲]
در باب اول، به محبوبيت اين حيوان نزد برخى از بزرگان و اشراف و استفاده ايشان از اين حيوان، اشاره شده است.[۳]
باب دوم، اختصاص يافته است به حكايات نادرى كه در مورد قاطر بيان شده و در اين رابطه، حدود بيست حكايت، نقل شده است.[۴]
در باب سوم، به طبيعت قاطر و رنگ، شكل ظاهرى، نژاد و... پرداخته شده و در باب چهارم، به بهرهورى از اين حيوان در نامهرسانى در جاهليت و اسلام اشاره شده است. در اين باب، از باب استطراد، مطالبى نيز در مورد تفسير و تعبير خواب ديدن اين حيوان و اشتقاق نام آن، بيان شده است.[۵]
در باب پنجم، از خلقت قاطر و حيواناتى كه شبيه آن هستند بحث شده است.[۶]و در باب ششم، عمر قاطر و ساير مخلوقات، مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده، معتقد است از تمام حيواناتى كه در نزدیک ى انسان زندگى مىكنند، قاطر طولانىترين عمر و گنجشك، كوتاهترين عمر را دارد.[۷]
در ابواب پايانى، مطالبى پيرامون سواركارى با قاطر، تأثير محيط بر حيوانات، مجامعت قاطر و ساير حيوانات و مدح و ذم اين حيوان، بيان شده است.
نويسنده در اين اثر، از جهت علمى به توصيف طبيعت بغل (قاطر) و منافع آن پرداخته و قاطر را مركب از الاغ و اسب معرفى مىكند و معتقد است در بغل، ويژگىهاى هر دو (الاغ و اسب) على التساوى يافت مىشود. وى در اين كتاب، رويكردى انتقادى نيز نسبت به اخبار اتخاذ كرده كه درخور اهميت و توجه است. وى هيچ خبرى را بدون امتحان و آزمايش و اطمينان از صحتش نمىپذيرد و شك را راهى براى رسيدن به تعيين مىداند؛ ازاينرو اخبار را دقيقا نقّادى مىكند و بهطور كلى نسبت به اخبار و راويان اخبار در زمان خودش قائل است كه: راويان كذّابى هستند كه با دواعى و انگيزههاى مختلف اعم از مذهبى، دينى و يا سياسى، اخبارى را ساخته و يا تحريف مىكنند.
نويسنده، متفكرى اعتزالى است؛ ازاينرو، عقل را در همه امور حاكم مىكند و جايگاهى ميانه در بين فرقههاى دينى و صحابه اتخاذ مىكند. از جهت لغوى هم مباحث ارزشمندى در اين كتاب مطرح مىشود و اساسا وى به دنبال پىريزى فلسفه لغت مىباشد. از نظر ادبى نيز، كتاب مشتمل بر اخبار و اشعار طنزآميز است؛ ازآنرو كه خود او نسبت به طنز، علاقه شديدى دارد.
نكتهاى در اين اثر هست كه به اعتبار و ارزش علمى آن خدشه وارد مىكند و آن پراكندگى و بىنظمى موجود در كتاب است. اين ايرادى است كه بر دو كتاب مهم و بزرگ نويسنده؛ يعنى «الحيوان» و «البيان و التبيين» نيز وارد است. وى در موارد متعددى از اين كتاب، بحثهاى استطرادى و خارج از موضوع را مطرح كرده است؛ مثلا كتاب را با ذكر حرص و ولع اشراف نسبت به اين نوع از حيوانات آغاز كرده و نام عدهاى از اشراف كه اين حيوان را بر ساير حيوانات (مركبها) ترجيح دادهاند ذكر مىكند، نظير روح بن عبدالملك بن مروان، عبدالرحمن بن عباس بن ربيعة بن الحارث بن عبدالمطلب كه به «رواض البغال»؛ يعنى مربى قاطرها شهرت يافته بود و نيز پيامبر(ص)، على بن ابىطالب(ع)، عثمان بن عفان و عايشه.
نويسنده وقتى به يادكرد عايشه و قاطرى كه بر آن براى آشتى بين دو گروه از قريش سوار شد مىرسد، به بررسى موضوعى كه هيچ ارتباطى به بغال ندارد، منحرف شده و از موضوع اصلى فاصله مىگيرد و آن موضوع استطرادى، گزارش اخبار و آنچه بر اخبار از ساختن و پرداختن عارض مىشود و نيز يادكرد دروغپردازان و نيز راويان راستگو، مىباشد، سپس به موضوع اصلى بازمىگردد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب و اعلام، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها، كلمات دشوار متن، توضيح و تشريح شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.