مدنی، سید علیخان
سيد صدرالدين على بن احمد بن محمد معصوم حسينى دشتكى شيرازى، معروف به سيد على خان مدنى (متوفاى 1118 يا 1120ق).
نام | مدنی، علیخان بن احمد |
---|---|
نام های دیگر | ابن معصوم، علی بن احمد
حسنی، علی صدرالدین سید علیخان بن احمد شیرازی حسینی حسنی دشتکی، علی بن احمد حویزی، سید علی خان دشتکی، صدرالدین علی بن احمد سید علی خان کبیر سید علیخان مدنی شیرازی، علی خان صدرالدین دشتکی، علی بن احمد علیخان، کبیر کبیر، علیخان مدنی، علی صدرالدین بن احمد مدنی دشتکی شیرازی، صدرالدین علی مدنی شیرازی، علی خان |
نام پدر | |
متولد | 1021 ش یا 1642 م |
محل تولد | |
رحلت | 1087 ش یا 1120 ق یا 1709 م |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE334AUTHORCODE |
وى در نيمه جمادى الاولى سال 1052ق در مدينه منوره متولد شد. هنوز ماههاى اول زندگى را مىگذرانيد كه مادرش، دختر احمد بن محمد منوفى مصرى امام شافيعه در حجاز، وفات كرد و عمهاش تربيت او را بر عهده گرفت.
پس از مدتى به همراهى خانوادهاش به مكه مكرمه مهاجرت نمود و تا سال 1066ق دروس مقدماتى ادبيات عرب و بعضى از ابواب فقه و رياضى را از پدر بزرگوارش سيد احمد نظامالدين و شيخ جعفر بحرانى و شيخ محمد بن على شاه فرا مىگيرد.
در اين سال به همراه پدر و خانوادهاش به حيدرآباد از شهرهاى هند رفته و مورد استقبال سلطان عبدالله قطب شاه (متوفاى 1083ق) قرار مىگيرند و سلطان اداره امور مملكتى قطب شاهيه را به پدرش واگذار مىكند و پس از اين كه او را به دامادى بر مىگزيند به وليعهدى خود منصوب مىگرداند.
سيد صدرالدين كه در اين هنگام حدود پانزده سال داشته بين سالهاى 1068 تا 1083ق در درس پدر بزرگوارش كه محل حضور علما و ادبا و بزرگان از نواحى مختلف كشور بوده است شركت مىكرده است.
در سال 1083ق با مرگ سلطان عبدالله، داماد ديگر او ميرزا ابوالحسن معروف به «تاناشاه» حكومت را غصب نموده و او و پدرش را تبعيد يا زندانى مىنمايد كه در سال 1085 پدرش وفات مىنمايد. سيد صدرالدين كه متوجه شده بود زندگى او هم در خطر است از حيدرآباد به برهانپور كه تحت تسلط سلطان محمد بود فرار نموده و سربازان تاناشاه موفق به دستگيرى وى نمىشوند.
پس از رسيدن به برهانپور مورد استقبال سلطان محمد واقع شده و حدود 1300 سوار كار در اختيار او گذاشته مىشود و به نام «سيد على خان» ملقب مىگردد.
پس از شكست تاناشاه، سلطان محمد وى را والى نواحى لاهور و توابع آن كه از سرزمينهاى مسلمان نشين هند بوده است قرار داده و بعدها رياست ديوان حكومتيش را در برهانپور به او مىسپارد. بزودى بين سلطان محمد و وى رابطه مستحكمى ايجاد مىشود و تا سال 1113ق حدود 25 سال در اين منصبها باقى مىماند.
از سال 1113ق به سبب ظلم و تعدى سلطان و بدگويى حسودان و كهولت سن به بهانه زيارت خانه خدا و قبر رسول اكرم(ص) از مناصب خود كنارهگيرى مىكند و به طرف حجاز حركت مىكند. پس از رسيدن به مكه املاكى را كه در اختيار داشته تعمير و آباد مىكند و پس از وقف نمودن آنان، توليت آنها را به پسر بزرگش ميرزا حسن مىسپارد.
پس از مدتى توقف در مكه به دليل تغيير شرايط اجتماعى در مكه، آن شهر را ترك نموده و در سال 1117ق به اصفهان مىرود كه در آن زمان شاه حسين صفوى رياست آن را به عهده داشته است و مورد استقبال و تعظيم او قرار مىگيرد.
پس از اصفهان وى به شيراز شهر اجدادش رفته و در مدرسه منصوريه آن شهر به تدريس اشتغال مىورزد و تا آخر عمر در آن شهر مىماند.
مؤلف داراى القاب و كنيههاى متعددى است كه به ذكر آنان مىپردازيم. چون زادگاه وى در مدينه منوره بوده است به همين دليل به «مدنى» معروف بوده است. اين لقب از مشهورترين القابش مىباشد و به اين لقب بسيار علاقه داشته است و در كتاب رياض السالكين مكرراً خود را به اين لقب ناميده است. چون 16 جد از اجداد او در شيراز زندگى مىكردهاند بعد از لقب مدنى به شيرازى مشهور گشته است.
در حوزههاى علميه ايران به «سيد على خان كبير» يا «سيد على شارح صحيفه» نيز مشهور گشته است.
نسبت او با 26 واسطه به زيد بن على بن حسين بن ابىطالب عليهمالسلام مىرسد كه در ابتداى كتاب رياض السالكين به اين مطلب تصريح كرده است.
خاندان سادات دشتكى در تاريخ اسلام به علم و معرفت مشهور هستند و علماى بزرگى در فلسفه و ادب، فقه و اصول، در حجاز، عراق، ايران و هند از اين خاندان وجود دارند.
در اعيان الشيعة چند جا درباره اين خاندان آمده است: سادات الدشتكي من نوابغ دارالعلم شيراز و هم علماء محدثون.[۱]در مورد سيد نصيرالدين حسين شيرازى در تاريخ عالم آراى آمده است: «از اكابر مشاهير سادات و علماى با تقوا در عصر شاه عباس اول بوده است.»[۲]
نكته قابل ذكر اين كه سيد على خان دشتكى غير از معاصرش سيد على خان بن سيد خلف حويزى مشعشعى است؛ اگر چه او نيز از علماى بزرگ و فضلاى زمان خود بوده است.[۳]
اين عالم وارسته در سال 1118ق در شيراز دار فانى را وداع گفته و در حرم سيد احمد بن امام كاظم(ع) معروف به شاه چراغ در جوار سيد ماجد بحرانى به خاک سپرده شد.
آثار
- رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين(ع) يا شرح صحيفه سجاديه.
- سلافة العصر في محاسن اعيان العصر يا سلافة العصر في محاسن الشعراء بكل عصر.
- انواع الربيع فى انواع البديع.
- الدرجات الرفيعة في طبقات الامامية من الشيعة.
- الكلم الطيب و الغيث الصيب في الادعية الماثورة عن النبي و أهل البيت(ع).6 - ملحق السلافة يا ذيل السلافة.
- شرح بديعية صفيالدين حلى.
- الحدائق الندية في شرح الصمدية (شرح بزرگ صمديه).
- الفرائد البهية في شرح الصمدية، (شرح متوسط صمديه).
- رحله ابن معصوم المدنى او سلوه الغريب و اسوه الاريب.
- موضح الرشاد في شرح الارشاد، در علم نحو.
- منظومة في علم البديع و شرح آن.
- ديوان شعر.
- الطراز الاول فيما عليه من لغة العرب.
اساتيد
- سيد نظامالدين احمد بن محمد معصوم حسينى، پدر بزرگوار وى.
- شيخ جعفر بن كمالالدين بحرانى.
- شيخ على بن فخرالدين محمد بن حسن (صاحب معالم) ابن شهيد ثانى (متوفاى 1104 ق).
- شيخ حسامالدين حلى.
- شيخ محمد بن على شاه.
شاگردان
- سيد محمد صالح حسينى خاتونآبادى.
- سيد محمدحسین بن محمد صالح خاتونآبادى (متوفاى 1151 ق).
- شيخ باقر بن محمدحسین مكى.
پانويس
وابستهها
سلافة العصر في محاسن الشعراء بکل مصر
ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین صلوات الله علیه
الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة
رحلة ابن معصوم المدني أو سلوة الغريب و أُسوة الأريب
الحدائق الندیة في شرح الفوائد الصمدیة
الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول
سلافة العصر في محاسن أهل العصر
الکلم الطيب و الغيث الصيب في الأدعية المأثورة عن النبي و أهل بيته عليهمالسلام