التربية و التجديد و تنمية الفاعلية عند المسلم المعاصر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURالتربية و التجديد و تنمية الفاعلية عند المسلم المعاصرJ1.jpg | عنوان =التربية و التجديد و تنمية الفاعلية عند المسلم المعاصر | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = عرسان کیلانی، ماجد (نویسنده) |زبان | زبان = | ک...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''التربية و التجديد و تنمية الفاعلية عند المسلم المعاصر''' <ref> تربیت و نوآوری و رشد کارآیی مسلمان معاصر</ref>، تألیف ماجد عرسان کیلانی؛ هنگامى كه قرآن كريم (نحل، 125)، براى تربيت و تبليغ، روش‌هاى «حكمت» و «پند نيكو» و «چالش بهتر» را مقرر مى‌دارد، به‌واقع راه پژوهندگان «فقه التربيه» را مشخص كرده است تا از اين پس با تكيه بر خرد و حواس خود، جزئيات هر راه را خود معلوم دارند. از دستاوردهاى اين فقه التربيه شكوفايى علوم حكمى، علوم پند نيكو، علوم چالش بهتر و آموزش دست‌اندركاران اين علوم بر اساس برنامه‌ها و روش‌هاى آن‌هاست.
'''التربية و التجديد و تنمية الفاعلية عند المسلم المعاصر''' <ref> تربیت و نوآوری و رشد کارآیی مسلمان معاصر</ref>، تألیف [[عرسان کیلانی، ماجد|ماجد عرسان کیلانی]]؛ هنگامى كه قرآن كريم (نحل، 125)، براى تربيت و تبليغ، روش‌هاى «حكمت» و «پند نيكو» و «چالش بهتر» را مقرر مى‌دارد، به‌واقع راه پژوهندگان «فقه التربيه» را مشخص كرده است تا از اين پس با تكيه بر خرد و حواس خود، جزئيات هر راه را خود معلوم دارند. از دستاوردهاى اين فقه التربيه شكوفايى علوم حكمى، علوم پند نيكو، علوم چالش بهتر و آموزش دست‌اندركاران اين علوم بر اساس برنامه‌ها و روش‌هاى آن‌هاست.


شارحان سيره و سنت نبوى آن‌مايه كه بايد به روشن نمودن اين نكته كه چگونه خداوند از ميان نانويسان، رسولى از خود آنان برانگيخت تا آيات خداوند را بر آنان بخواند و كتاب و حكمت يادشان دهد [جمعه، 2] نپرداخته‌اند. به ديگر سخن، محور فقه تربيتى كه نهادهاى تربيتى براى رشد و گسترش آن بايد تلاش كنند، مطالعه دقيق و درست روح انسان براى كشف قوانين و مؤلفه‌ها و عادت‌هاى پويا، و شناخت موانع و عادت‌هاى كشندۀ آن براى پرورش عادت‌هاى پويا و دور داشتن انسان از عادت‌هاى كشنده آن‌هاست (ص 6-7).
شارحان سيره و سنت نبوى آن‌مايه كه بايد به روشن نمودن اين نكته كه چگونه خداوند از ميان نانويسان، رسولى از خود آنان برانگيخت تا آيات خداوند را بر آنان بخواند و كتاب و حكمت يادشان دهد [جمعه، 2] نپرداخته‌اند. به ديگر سخن، محور فقه تربيتى كه نهادهاى تربيتى براى رشد و گسترش آن بايد تلاش كنند، مطالعه دقيق و درست روح انسان براى كشف قوانين و مؤلفه‌ها و عادت‌هاى پويا، و شناخت موانع و عادت‌هاى كشندۀ آن براى پرورش عادت‌هاى پويا و دور داشتن انسان از عادت‌هاى كشنده آن‌هاست (ص 6-7).
خط ۳۹: خط ۳۹:
عادت دوم كسانى كه به مرحله سوم راه يافته‌اند اين است كه: ديگران را درك كن سپس بگذار آنان هم تو را درك كنند؛ عادت سوم صاحبان اين مرتبه، عادت همكارى گروهى است.
عادت دوم كسانى كه به مرحله سوم راه يافته‌اند اين است كه: ديگران را درك كن سپس بگذار آنان هم تو را درك كنند؛ عادت سوم صاحبان اين مرتبه، عادت همكارى گروهى است.


تربيت آگاهانه و روزآمد به پرورش شخصيت كامل كه داراى عادت‌هاى عقلانى و روحى ورفتارى پوياست بسنده نمى‌كند، بلكه به رشد و پويايى امت هم روى مى‌كند. اين رويكردمقوله‌اى است كه در بخش سوم بدان پرداخته شده است. براى واكاوى اين موضوع درفصول هشت‌گانه باقى‌مانده كتاب از مطالب ذيل ياد شده است: صفات جامعه باز و جامعه‌بسته؛ جامعه باز حاصل نظام تربيتى‌اى است كه به آن تربيت نوگرا مى‌گويند، و جامعه بسته ناشى از نظام تربيتى‌اى است كه به آن نظام تربيتى ايستا و ثابت مى‌گويند كه در فصل پنجم از آن‌ها ياد شده است؛ نظام‌هاى تربيتى عربى و اسلامى جديد و گسترش چارچوب عقلى ثابت و آگاهى ساده و اندك؛ تربيت و پويايى و هرم نيازهاى انسان؛ به بازى و مسخره‌گرفتن نيازهاى انسان و توقف پويايى مسلمان معاصر؛ تربيت و پويايى و نيروهاى محافظه‌كار و تندرو و تجددگرا؛ قوانين تحول تاريخى و تناقضات موجود در جوامع بسته در كشورهاى عربى و اسلامى؛ نياز جوامع عربى و اسلامى به جنبش تربيتى تجددگرا كه آن را از جامعه بسته به جامعه باز منتقل سازد. در فصل فرجامين كتاب چكيده بحث و پيشنهادهايى پيش‌رو نهاده شده است.
تربيت آگاهانه و روزآمد به پرورش شخصيت كامل كه داراى عادت‌هاى عقلانى و روحى ورفتارى پوياست بسنده نمى‌كند، بلكه به رشد و پويايى امت هم روى مى‌كند. اين رويكرد مقوله‌اى است كه در بخش سوم بدان پرداخته شده است. براى واكاوى اين موضوع درفصول هشت‌گانه باقى‌مانده كتاب از مطالب ذيل ياد شده است: صفات جامعه باز و جامعه‌ بسته؛ جامعه باز حاصل نظام تربيتى‌اى است كه به آن تربيت نوگرا مى‌گويند، و جامعه بسته ناشى از نظام تربيتى‌اى است كه به آن نظام تربيتى ايستا و ثابت مى‌گويند كه در فصل پنجم از آن‌ها ياد شده است؛ نظام‌هاى تربيتى عربى و اسلامى جديد و گسترش چارچوب عقلى ثابت و آگاهى ساده و اندك؛ تربيت و پويايى و هرم نيازهاى انسان؛ به بازى و مسخره‌گرفتن نيازهاى انسان و توقف پويايى مسلمان معاصر؛ تربيت و پويايى و نيروهاى محافظه‌كار و تندرو و تجددگرا؛ قوانين تحول تاريخى و تناقضات موجود در جوامع بسته در كشورهاى عربى و اسلامى؛ نياز جوامع عربى و اسلامى به جنبش تربيتى تجددگرا كه آن را از جامعه بسته به جامعه باز منتقل سازد. در فصل فرجامين كتاب چكيده بحث و پيشنهادهايى پيش‌رو نهاده شده است.


گفتنى است در فصل سوم از عادت هفتم ياد شده است، حال آن‌كه تا آنجا تنها از سه عادت سخن رفته است نه شش عادت (ص 57).
گفتنى است در فصل سوم از عادت هفتم ياد شده است، حال آن‌كه تا آنجا تنها از سه عادت سخن رفته است نه شش عادت (ص 57).