۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ==' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'دانشگاه' به 'دانشگاه') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
كتابهاى تاريخ ادبيات به معناى امروزى آن، در ايران پيشينه درازى ندارد. چنين آثارى بيشتر در تذكرههاى شاعران مىآمد كه گويى نخستينِ آنها در قلمرو زبان فارسى، لباب الالباب (618 ه) سديدالدين عوفى است. گلچين معانى، 529 اثر تذكرهاى و تاريخ ادبياتى را تا 1350 خورشيدى ياد مىكند كه بيشتر آنها پس از قرن دهم در شبه قاره هند نوشته شدهاند. نخستين آثار پژوهشى و تحليلى درباره «تاريخ ادبيات فارسى» را خاور شناسان سده نوزدهم نوشتند كه تاريخ ادبيات فارسى هرمان اته آلمانى (1842 - 1917)، ترجمه صادق رضازاده شفق (تهران 1337ش) و تاريخ شعر فارسى به ايتاليايى، نوشته ايتالوپيتزى (1894م) از آنهايند، اما مهمترين اثر در اين باره، تاريخ ادبى ايران [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] است و كتاب كوچك پاول هرن (1909) در اين باره، پس از آن جاى مىگيرد. نوشتههاى يان ريپكا از چكسلواكى، برتلس و براگنيسكى روسى و باوزانى ايتاليايى و شبلى نعمانى از شبه قاره هند، از ديگر كتابهاى غير ايرانيان در اين زمينه به شمار مىروند. | كتابهاى تاريخ ادبيات به معناى امروزى آن، در ايران پيشينه درازى ندارد. چنين آثارى بيشتر در تذكرههاى شاعران مىآمد كه گويى نخستينِ آنها در قلمرو زبان فارسى، لباب الالباب (618 ه) سديدالدين عوفى است. گلچين معانى، 529 اثر تذكرهاى و تاريخ ادبياتى را تا 1350 خورشيدى ياد مىكند كه بيشتر آنها پس از قرن دهم در شبه قاره هند نوشته شدهاند. نخستين آثار پژوهشى و تحليلى درباره «تاريخ ادبيات فارسى» را خاور شناسان سده نوزدهم نوشتند كه تاريخ ادبيات فارسى هرمان اته آلمانى (1842 - 1917)، ترجمه صادق رضازاده شفق (تهران 1337ش) و تاريخ شعر فارسى به ايتاليايى، نوشته ايتالوپيتزى (1894م) از آنهايند، اما مهمترين اثر در اين باره، تاريخ ادبى ايران [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] است و كتاب كوچك پاول هرن (1909) در اين باره، پس از آن جاى مىگيرد. نوشتههاى يان ريپكا از چكسلواكى، برتلس و براگنيسكى روسى و باوزانى ايتاليايى و شبلى نعمانى از شبه قاره هند، از ديگر كتابهاى غير ايرانيان در اين زمينه به شمار مىروند. | ||
بارى، ايرانيان نوشتن تاريخ ادبيات را به معناى تازهاش در سده اخير و به پيروى از اروپاييان به ويژه [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] آغاز كردند. نخستين كتاب تاريخ ادبيات فارسى، از آن محمدحسين خان فروغى (ذكاء الملك) بود كه براى تدريس در مدرسه سياسى پيشين نوشته و پس از درگذشت نويسنده به كوشش فرزندانش در 1335 در تهران چاپ شد. كسانى، نوشتن تاريخ ادبيات فارسى را براى تدريس در مدرسهها و دانشسراها پس از آن نيز دنبال كردند كه صادق رضازاده شفق، بديعالزمان فروزانفر و جلالالدين همايى از آن جرگهاند. نوشتن تاريخ ادبيات در قلمرو زبان فارسى تاجيكى را نيز خاور شناسان روس و تاجيك، همزمان با يكديگر پى گرفتند. بارى، نوشتن تاريخ ادبيات فارسى به شيوه اروپايى و در قالبى پژوهشى و مبسوط، با قلم ورزىهاى ذبيح اللّه صفا، استاد | بارى، ايرانيان نوشتن تاريخ ادبيات را به معناى تازهاش در سده اخير و به پيروى از اروپاييان به ويژه [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] آغاز كردند. نخستين كتاب تاريخ ادبيات فارسى، از آن محمدحسين خان فروغى (ذكاء الملك) بود كه براى تدريس در مدرسه سياسى پيشين نوشته و پس از درگذشت نويسنده به كوشش فرزندانش در 1335 در تهران چاپ شد. كسانى، نوشتن تاريخ ادبيات فارسى را براى تدريس در مدرسهها و دانشسراها پس از آن نيز دنبال كردند كه صادق رضازاده شفق، بديعالزمان فروزانفر و جلالالدين همايى از آن جرگهاند. نوشتن تاريخ ادبيات در قلمرو زبان فارسى تاجيكى را نيز خاور شناسان روس و تاجيك، همزمان با يكديگر پى گرفتند. بارى، نوشتن تاريخ ادبيات فارسى به شيوه اروپايى و در قالبى پژوهشى و مبسوط، با قلم ورزىهاى ذبيح اللّه صفا، استاد دانشگاه تهران بنياد يافت. | ||
بر عنوان كتاب صفا، خرده گيرى و يادآورى شده است كه با توجه به تقسيمات جغرافيايى سياسى سدههاى اخير، ياد كردن از نويسندگان شهرهاى افغانستان، ما وراء النهر، شبه قاره هند، آسياى صغير و آذربايجان درست نيست. از همين روى، نويسنده عنوان آخرين چاپ كتاب را به تاريخ ادبيات در ايران و در قلمرو زبان پارسى تغيير داد. همچنين گفتهاند چرا در اين كتاب از لهجهها و ادبيات عاميانه استانها و اقليتهاى نژادى و مذهبى مانند كرد و لُر و ترك و يهود، ياد نشده يا چرا با نقل گزيده شعرهاى شاعران و نمونه آثار نويسندگان بر گستره كتاب افزوده شده است؟ اما برخى از پژوهندگان، آن را در سنجش با ده كتاب برگزيده هفتاد سال اخير از «نخستينها» برشمردهاند. | بر عنوان كتاب صفا، خرده گيرى و يادآورى شده است كه با توجه به تقسيمات جغرافيايى سياسى سدههاى اخير، ياد كردن از نويسندگان شهرهاى افغانستان، ما وراء النهر، شبه قاره هند، آسياى صغير و آذربايجان درست نيست. از همين روى، نويسنده عنوان آخرين چاپ كتاب را به تاريخ ادبيات در ايران و در قلمرو زبان پارسى تغيير داد. همچنين گفتهاند چرا در اين كتاب از لهجهها و ادبيات عاميانه استانها و اقليتهاى نژادى و مذهبى مانند كرد و لُر و ترك و يهود، ياد نشده يا چرا با نقل گزيده شعرهاى شاعران و نمونه آثار نويسندگان بر گستره كتاب افزوده شده است؟ اما برخى از پژوهندگان، آن را در سنجش با ده كتاب برگزيده هفتاد سال اخير از «نخستينها» برشمردهاند. |
ویرایش