۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
معاوضه ميته، حرمت كسب با خمر و هر گونه مسكر مايع و فقاع و حرمت معاوضه بر اعيان متنجسه، مسائل اين بخش را تشكيل مىدهند. لكن همان گونه كه در عنوان بحث آمده، مواردى با وجود نجاستشان استثنا شدهاند كه كلب هراش و روغن نجس از آن جمله مىباشند. | معاوضه ميته، حرمت كسب با خمر و هر گونه مسكر مايع و فقاع و حرمت معاوضه بر اعيان متنجسه، مسائل اين بخش را تشكيل مىدهند. لكن همان گونه كه در عنوان بحث آمده، مواردى با وجود نجاستشان استثنا شدهاند كه كلب هراش و روغن نجس از آن جمله مىباشند. | ||
نوع دوم مكاسب محرمه، كسب با | نوع دوم مكاسب محرمه، كسب با چيزهایى است كه از آنها قصد حرام مىشود، مانند آلات قمار، فروش انگور براى ساختن شراب، فروش اسلحه به دشمنان دين و... | ||
نوع سوم مكاسب محرمه كسب با | نوع سوم مكاسب محرمه كسب با چيزهایى است كه منفعت حلالى از آنها به دست نمىآيد؛ مؤلف مىگويد: بهتر بود اين بحث، در شرايط صحت بيع عنوان مىگرديد كما اينكه شهيد در [[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (2 جلدی)|لمعه]] نيز چنين عمل كرده است. | ||
نوع چهارم هم در رابطه با اعمالى است كه ذاتا حرام مىباشند؛ اولين چيزى كه مؤلف به نقل از [[شيخ انصارى]] آورده عمل ماشطهگرى است كه براى تزويج يك زن يا بيع يك كنيز انجام مىگردد، تزيين مرد با لباسها و پوششهاى حرام، تشبيب زن محترمه مؤمنه كه البته مؤلف حكم را روى مطلق فحشا برده است، تصوير موجودات ذى روح، تطفيف يا همان كم فروشى، كتب ضلال، رشوه، سب مؤمنين، غش، غنا، غيبت، قمار، قيافه، و... از جمله مصاديق نوع چهارم از مكاسب محرمه مىباشند. | نوع چهارم هم در رابطه با اعمالى است كه ذاتا حرام مىباشند؛ اولين چيزى كه مؤلف به نقل از [[شيخ انصارى]] آورده عمل ماشطهگرى است كه براى تزويج يك زن يا بيع يك كنيز انجام مىگردد، تزيين مرد با لباسها و پوششهاى حرام، تشبيب زن محترمه مؤمنه كه البته مؤلف حكم را روى مطلق فحشا برده است، تصوير موجودات ذى روح، تطفيف يا همان كم فروشى، كتب ضلال، رشوه، سب مؤمنين، غش، غنا، غيبت، قمار، قيافه، و... از جمله مصاديق نوع چهارم از مكاسب محرمه مىباشند. | ||
نوع پنجم كسب با | نوع پنجم كسب با چيزهایى است كه بر انسان واجب مىباشند. | ||
در اينجا مؤلف بحثى دارد راجع به اينكه آيا فقط در واجبات عينى اين بحث جارى است يا در واجبات كفايى نيز جارى مىباشد؟ در ذيل اين بحث كسب با اعمال مستحب و مباح و نيز گرفتن اجرت براى اذان گفتن و امامت جماعت كردن، مطرح شده است. | در اينجا مؤلف بحثى دارد راجع به اينكه آيا فقط در واجبات عينى اين بحث جارى است يا در واجبات كفايى نيز جارى مىباشد؟ در ذيل اين بحث كسب با اعمال مستحب و مباح و نيز گرفتن اجرت براى اذان گفتن و امامت جماعت كردن، مطرح شده است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نخستين مبحث اين قسمت معاطات است. | نخستين مبحث اين قسمت معاطات است. | ||
مؤلف اولين چيزى را كه در اينجا مورد اشاره قرار داده، اختلافى است كه اصحاب در لزوم و عدم لزوم به كار بردن لفظ در بيع دارند. اينكه حصول ملك با چه | مؤلف اولين چيزى را كه در اينجا مورد اشاره قرار داده، اختلافى است كه اصحاب در لزوم و عدم لزوم به كار بردن لفظ در بيع دارند. اينكه حصول ملك با چه راههایى ممكن است و اينكه آيا معاطات لازم است يا جايز؟ ديگر مباحث اين بخش مىباشند. | ||
مرحوم [[شيخ انصارى]] در پایان اين بحث تنبيهاتى را ذكر كرده است كه يكى از آنها مربوط به جريان و عدم جريان معاطات در عقودى غير از بيع مىباشد. مؤلف هم در ضمن توضيحاتى كه در ذيل اين تنبيه بيان كردهاند اصل در عقود را عدم جريان معاطات دانستهاند مگر در مواردى كه دليل خاص بر جريانش وجود داشته باشد. | مرحوم [[شيخ انصارى]] در پایان اين بحث تنبيهاتى را ذكر كرده است كه يكى از آنها مربوط به جريان و عدم جريان معاطات در عقودى غير از بيع مىباشد. مؤلف هم در ضمن توضيحاتى كه در ذيل اين تنبيه بيان كردهاند اصل در عقود را عدم جريان معاطات دانستهاند مگر در مواردى كه دليل خاص بر جريانش وجود داشته باشد. |
ویرایش