ابن باجه، محمد بن یحیی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR00727.jpg|بندانگشتی|ابن‌باجه، محمد بن یحیی]]
[[پرونده:NUR00727.jpg|بندانگشتی|ابن‌باجه، محمد بن یحیی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|ابن‌باجه، محمد بن یحیی
! نام!! data-type="authorName" |ابن‌باجه، محمد بن یحیی
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| ابن‌ باجه، ابوبکر بن صائغ
| data-type="authorOtherNames" | ابن‌ باجه، ابوبکر بن صائغ
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|
| data-type="authorbirthDate" |
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|533 هـ.ق
| data-type="authorDeathDate" |533 هـ.ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[‏شرح السماع الطبیعی لارسطوطالیس]]  
| data-type="authorWritings" |[[‏شرح السماع الطبیعی لارسطوطالیس]]  


[[‏تعالیق ابن‌باجه علی منطق الفارابی]]  
[[‏تعالیق ابن‌باجه علی منطق الفارابی]]  


[[النفس]]  
[[النفس]]  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE727AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE727AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۳۸: خط ۳۸:
'''ابن باجه، ابوبكر محمد بن يحيى بن الصائغ التُجيبى'''، مشهور به ابن باجه (د 533ق)، فيلسوف، دانشمند، شاعر و دولتمرد اندلسى و يكى از چند چهره فلسفى درخشان جهان اسلام است.
'''ابن باجه، ابوبكر محمد بن يحيى بن الصائغ التُجيبى'''، مشهور به ابن باجه (د 533ق)، فيلسوف، دانشمند، شاعر و دولتمرد اندلسى و يكى از چند چهره فلسفى درخشان جهان اسلام است.


«باجه»، در گويش اندلسيان به معناى نقره بوده است. پدر ابن باجه ظاهراً زرگر بوده است. [[ابن خلدون]]، هنگامى كه از فيلسوفان بزرگ اسلامى سخن مى‌گويد، نام او را در كنار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] مى‌آورد. زادگاه وى شهر سرقسطه (ساراگوسا) است، ولى تاريخ تولد وى شناخته نيست؛ بااين‌همه، چون به گواهى بيشتر تاريخ‌نگارانى كه به زندگى و سرگذشت ابن باجه پرداخته‌اند، وى در 533ق، در شهر فاس مراكش درگذشته است و بنا بر گزارش [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]، ابن باجه هنگام مرگ، جوان بوده است، پس مى‌توان گفت كه وى نزديك به پايان سده 5ق زاده شده است. اين تاريخ را مى‌توان احتمالاً در حدود 478ق دانست كه هم‌زمان با پايان حكومت و نيز مرگ ابوعامر يوسف بن احمد اول فرزند هود ملقب به المؤتمن (474 - 478ق)، از ملوك‌الطوايف بنو هود در شهر سرقسطه بوده است.
«باجه»، در گويش اندلسيان به معناى نقره بوده است. پدر ابن باجه ظاهراً زرگر بوده است. [[ابن خلدون]]، هنگامى كه از فيلسوفان بزرگ اسلامى سخن مى‌گويد، نام او را در كنار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] مى‌آورد.


== زادگاه ابن باجه ==
زادگاه وى شهر سرقسطه (ساراگوسا) است، ولى تاريخ تولد وى شناخته نيست؛ بااين‌همه، چون به گواهى بيشتر تاريخ‌نگارانى كه به زندگى و سرگذشت ابن باجه پرداخته‌اند، وى در 533ق، در شهر فاس مراكش درگذشته است و بنا بر گزارش [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]، ابن باجه هنگام مرگ، جوان بوده است، پس مى‌توان گفت كه وى نزديك به پايان سده 5ق زاده شده است. اين تاريخ را مى‌توان احتمالاً در حدود 478ق دانست كه هم‌زمان با پايان حكومت و نيز مرگ ابوعامر يوسف بن احمد اول فرزند هود ملقب به المؤتمن (474 - 478ق)، از ملوك‌الطوايف بنو هود در شهر سرقسطه بوده است.
== تحصیل ==
از دوران كودكى تا جوانى ابن باجه، از سرگذشت وى هيچ‌گونه آگاهى نداريم، جز اينكه مى‌توانيم تصور كنيم كه وى، با استعداد شگفت‌انگيز خود، سرگرم آموختن دانش‌هاى گوناگون زمان خود بوده است كه به‌ويژه در دوران فرمانروايى ملوك‌الطوايف در اندلس، رواج فراوان داشته است؛ چنان‌كه مدرسه رياضيات و نجوم، به‌ويژه در زمان حكومت ابوجعفر مقتدر بن هود (438 - 475ق) و پسرش ابوعامر يوسف المؤتمن از شكوفايى برخوردار بوده است. پس از گذشت دورانى از جوانى ابن باجه، تاريخ - در سال 508 يا 509ق، آغاز امارت ابن تفلويت بر سرقسطه - مرحله‌اى از سرگذشت وى را روشن مى‌كند.
از دوران كودكى تا جوانى ابن باجه، از سرگذشت وى هيچ‌گونه آگاهى نداريم، جز اينكه مى‌توانيم تصور كنيم كه وى، با استعداد شگفت‌انگيز خود، سرگرم آموختن دانش‌هاى گوناگون زمان خود بوده است كه به‌ويژه در دوران فرمانروايى ملوك‌الطوايف در اندلس، رواج فراوان داشته است؛ چنان‌كه مدرسه رياضيات و نجوم، به‌ويژه در زمان حكومت ابوجعفر مقتدر بن هود (438 - 475ق) و پسرش ابوعامر يوسف المؤتمن از شكوفايى برخوردار بوده است. پس از گذشت دورانى از جوانى ابن باجه، تاريخ - در سال 508 يا 509ق، آغاز امارت ابن تفلويت بر سرقسطه - مرحله‌اى از سرگذشت وى را روشن مى‌كند.


خط ۵۶: خط ۶۰:
مقرى نيز گزارش وزارت 20 ساله ابن باجه را چنين نقل مى‌كند: «امير ركن‌الدين بيبرس در تأليف خود، «زبدة الفكرة في تاريخ الهجرة»، مى‌گويد كه ابن صائغ دانشمندى بود فاضل، تصانيفى دارد در رياضيات و منطق. وى وزير ابوبكر صحراوى فرماندار سرقسطه و نيز 20 سال وزير يحيى بن يوسف بن تاشفين در مغرب بود». مقرى سپس همان عبارات پايانى گزارش قبلى را تكرار مى‌كند. گزارش ابن بشرون را كه احتمالاً معاصر جوان‌تر ابن باجه بوده است، مى‌توان منبع گزارش‌هاى قفطى و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و نيز ركن‌الدين بيبرس منصورى دانست.
مقرى نيز گزارش وزارت 20 ساله ابن باجه را چنين نقل مى‌كند: «امير ركن‌الدين بيبرس در تأليف خود، «زبدة الفكرة في تاريخ الهجرة»، مى‌گويد كه ابن صائغ دانشمندى بود فاضل، تصانيفى دارد در رياضيات و منطق. وى وزير ابوبكر صحراوى فرماندار سرقسطه و نيز 20 سال وزير يحيى بن يوسف بن تاشفين در مغرب بود». مقرى سپس همان عبارات پايانى گزارش قبلى را تكرار مى‌كند. گزارش ابن بشرون را كه احتمالاً معاصر جوان‌تر ابن باجه بوده است، مى‌توان منبع گزارش‌هاى قفطى و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و نيز ركن‌الدين بيبرس منصورى دانست.


== وفات ==
ابن باجه سرانجام در رمضان 533 / مه 1139، در شهر فاس درگذشت و همان جا به خاك سپرده شد. در برخى منابع گفته مى‌شود كه ابن باجه در اثر خوردن خوراك بادنجان كه از سوى دشمنانش در آن زهر ريخته شده بود، مسموم گرديد و اين دشمن همان عبدالملك بن زهر معرفى مى‌شود.
ابن باجه سرانجام در رمضان 533 / مه 1139، در شهر فاس درگذشت و همان جا به خاك سپرده شد. در برخى منابع گفته مى‌شود كه ابن باجه در اثر خوردن خوراك بادنجان كه از سوى دشمنانش در آن زهر ريخته شده بود، مسموم گرديد و اين دشمن همان عبدالملك بن زهر معرفى مى‌شود.


خط ۶۸: خط ۷۳:
#مجموعه برلين؛
#مجموعه برلين؛
#مجموعه کتابخانه اسكوريال؛
#مجموعه کتابخانه اسكوريال؛
#مجموعه تاشكند.
#مجموعه تاشكند<ref>خراسانی، شرف الدین، ج3، ص66</ref>.
 
==پانویس==
<references />


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


 
خراسانی، شرف الدین، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص66، شرف‌الدين خراسانى (شرف).




۶۱٬۱۸۹

ویرایش