الكامل في اللغة و الأدب: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'می‎پ' به 'می‌پ')
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
    خط ۴۵: خط ۴۵:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه، پس از معرفی کتاب و توضیح موضوع آن، به تشریح معنی «فزع» و «غیث» پرداخته شده و سپس، به سخنان و کلام برخی از بزرگان، همچون ابوبکر، عمر بن خطاب، ابوموسی اشعری، عثمان بن عفان و کلمات و نامه‎های [[امام على(ع)]] که دربردارنده نکات ادبی است، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6286/1/5 ر.ک: مقدمه، ج1، ص5-‎25]</ref>.
    در مقدمه، پس از معرفی کتاب و توضیح موضوع آن، به تشریح معنی «فزع» و «غیث» پرداخته شده و سپس، به سخنان و کلام برخی از بزرگان، همچون ابوبکر، عمر بن خطاب، ابوموسی اشعری، عثمان بن عفان و کلمات و نامه‌های [[امام على(ع)]] که دربردارنده نکات ادبی است، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6286/1/5 ر.ک: مقدمه، ج1، ص5-‎25]</ref>.


    جلد نخست، ابواب اول تا چهل و پنجم را در خود جای داده است. در باب اول، به اهمیت اختصار و اطناب در زبان عرب اشاره گردیده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6286/1/29 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص29-‎56]</ref> و در باب دوم، تحت عنوان «أقوال الحكماء»، جملاتی از پیامبر(ص)، حضرت علی(ع)، خلیفه دوم، فرزدق و... آورده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6286/1/59 ر.ک: همان، ص59-‎60]</ref>.
    جلد نخست، ابواب اول تا چهل و پنجم را در خود جای داده است. در باب اول، به اهمیت اختصار و اطناب در زبان عرب اشاره گردیده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6286/1/29 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص29-‎56]</ref> و در باب دوم، تحت عنوان «أقوال الحكماء»، جملاتی از پیامبر(ص)، حضرت علی(ع)، خلیفه دوم، فرزدق و... آورده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6286/1/59 ر.ک: همان، ص59-‎60]</ref>.
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    در جلد دوم که باب چهل‎وششم تا پنجاه‎وهفت را در خود جای داده نیز موضوعات و مطالب متنوعی مطرح گردیده است که از جمله آنها، می‌توان تشابیه عرب، فنون شعر، تفاوت لام استغاثه و لام اضافه، نسب، نسبت در مضاف، اختصار در خطب، جزع در هنگام مرگ و... را نام برد.
    در جلد دوم که باب چهل‎وششم تا پنجاه‎وهفت را در خود جای داده نیز موضوعات و مطالب متنوعی مطرح گردیده است که از جمله آنها، می‌توان تشابیه عرب، فنون شعر، تفاوت لام استغاثه و لام اضافه، نسب، نسبت در مضاف، اختصار در خطب، جزع در هنگام مرگ و... را نام برد.


    از جمله مطالب مطرح‎شده در این جلد، مطالبی است که در باب چهل‎ونهم کتاب، درباره اخبار مربوط به خوارج مطرح شده است که به‎عنوان نمونه، به یکی از آنها اشاره می‌شود: «یکی از خبرهای کم‎نظیر و شگفت‎انگیز آنان این است که روزی به فردی مسلمان و فردی مسیحی برخوردند؛ پس فرد مسلمان را کشتند و مسیحی را به نیکی سفارش کردند و به او گفتند که عهد و پیمان پیامبر خود را حفظ کند! عبدالله بن خباب، در حالی با آنان روبه‎رو شد که قرآن در گردن داشت و همسر باردارش نیز به‎همراه وی بود. به او گفتند: آنچه در گردن توست به ما فرمان می‌دهد که تو را بکشیم؛ سپس پرسیدند: نظرت درباره ابوبکر و عمر چیست؟ او از آنان به‎خوبی یاد کرد. عقیده‌اش را درباره [[امام على(ع)|علی(ع)]] پیش از ماجرای حکمیت و درباره عثمان در مدت شش سال، یعنی سال‎های آغازین خلافتش سؤال کردند، باز هم به‎نیکی یاد کرد. پرسیدند: درباره حکمیت چه می‎گویی؟ گفت: من معتقدم که [[امام على(ع)|علی(ع)]] از شما به قرآن آگاه‎تر و در حفظ دینش از شما استوارتر و در بینش از شما تیزبین‎تر است. گفتند: تو هدایت و حقیقت را پیروی نمی‌کنی و تنها به دنبال عناوین و القاب اشخاص حرکت می‌کنی؛ سپس او را به کنار ساحل برده و سرش را بریدند و با مردی مسیحی در مورد خرید درخت خرمایش گفتگو می‌کردند. او به آنان گفت: این نخل از آن شما باشد. در پاسخ اظهار داشتند: ما آن را جز در برابر پرداخت وجه نخواهیم پذیرفت. مرد مسیحی گفت: این خیلی شگفت‎آور است که شخصی مانند عبدالله بن خباب را می‌کشید، ولی از ما درخت خرمایی را نمی‌پذیرید!»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6287/1/176 ر.ک: همان، ج2، ص176-‎177]</ref>.
    از جمله مطالب مطرح‎شده در این جلد، مطالبی است که در باب چهل‎ونهم کتاب، درباره اخبار مربوط به خوارج مطرح شده است که به‎عنوان نمونه، به یکی از آنها اشاره می‌شود: «یکی از خبرهای کم‎نظیر و شگفت‎انگیز آنان این است که روزی به فردی مسلمان و فردی مسیحی برخوردند؛ پس فرد مسلمان را کشتند و مسیحی را به نیکی سفارش کردند و به او گفتند که عهد و پیمان پیامبر خود را حفظ کند! عبدالله بن خباب، در حالی با آنان روبه‎رو شد که قرآن در گردن داشت و همسر باردارش نیز به‌همراه وی بود. به او گفتند: آنچه در گردن توست به ما فرمان می‌دهد که تو را بکشیم؛ سپس پرسیدند: نظرت درباره ابوبکر و عمر چیست؟ او از آنان به‎خوبی یاد کرد. عقیده‌اش را درباره [[امام على(ع)|علی(ع)]] پیش از ماجرای حکمیت و درباره عثمان در مدت شش سال، یعنی سال‎های آغازین خلافتش سؤال کردند، باز هم به‎نیکی یاد کرد. پرسیدند: درباره حکمیت چه می‎گویی؟ گفت: من معتقدم که [[امام على(ع)|علی(ع)]] از شما به قرآن آگاه‎تر و در حفظ دینش از شما استوارتر و در بینش از شما تیزبین‎تر است. گفتند: تو هدایت و حقیقت را پیروی نمی‌کنی و تنها به دنبال عناوین و القاب اشخاص حرکت می‌کنی؛ سپس او را به کنار ساحل برده و سرش را بریدند و با مردی مسیحی در مورد خرید درخت خرمایش گفتگو می‌کردند. او به آنان گفت: این نخل از آن شما باشد. در پاسخ اظهار داشتند: ما آن را جز در برابر پرداخت وجه نخواهیم پذیرفت. مرد مسیحی گفت: این خیلی شگفت‎آور است که شخصی مانند عبدالله بن خباب را می‌کشید، ولی از ما درخت خرمایی را نمی‌پذیرید!»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6287/1/176 ر.ک: همان، ج2، ص176-‎177]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==