ابن جزار، احمد بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
    جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    '''ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن ابى خالد جزار''' معروف به اِبن جزّار، پزشك و مورخ مشهور مغربى است. نخستين گزارش‌گر زندگى این دانشمند، ابن جلجل است كه گزاش او با اندكى كاستى و افزودگى منشأ نوشته‌هاى بعدى شده است. ابن جلجل با این كه معاصر ابن جزار بود، تاريخ تولد و وفات او را ياد نكرده و منابع بعدى نيز غالباً متذكر آن نشده‌اند، اما ابن عذارى كه حدود 3 قرن پس از ابن جزار مى‌زيسته، تاريخ مرگ او را ضبط كرده است و از آنجا كه به اخبار مغرب دسترسى داشته، گفته او دور از اعتبار به نظر نمى‌رسد.
    '''ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن ابى خالد جزار''' معروف به اِبن جزّار، پزشك و مورخ مشهور مغربى است. نخستين گزارش‌گر زندگى این دانشمند، ابن جلجل است كه گزاش او با اندكى كاستى و افزودگى منشأ نوشته‌هاى بعدى شده است. ابن جلجل با این كه معاصر ابن جزار بود، تاريخ تولد و وفات او را ياد نكرده و منابع بعدى نيز غالباً متذكر آن نشده‌اند، اما ابن عذارى كه حدود 3 قرن پس از ابن جزار مى‌زيسته، تاريخ مرگ او را ضبط كرده است و از آنجا كه به اخبار مغرب دسترسى داشته، گفته او دور از اعتبار به نظر نمى‌رسد.


    به هر حال ابن جزار در قيروان زاده شد. از تاريخ تولد او اطلاعى در دست نيست، اما با توجه به این كه در هنگام مرگ كمى بيش از 80 سال از عمر او مى‌گذشت، مى‌بايست چند سال پيش از 289ق (902م) متولد شده باشد. پدر و عمویش طبيب بودند. ظاهراً او نيز پزشكى را از آنان و احتمالاً نزد استادان ديگر آموخت و سپس نزد اسحاق بن سليمان اسرائيلى، طبيب مشهور عبيدالله المهدى (296ق-322ق)، به تكميل دانش خود پرداخت.
    به هر حال ابن جزار در قيروان زاده شد. از تاريخ تولد او اطلاعى در دست نيست، اما با توجه به این كه در هنگام مرگ كمى بيش از 80 سال از عمر او مى‌گذشت، مى‌بايست چند سال پيش از 289ق (902م) متولد شده باشد. پدر و عمویش طبيب بودند. ظاهراً او نيز پزشكى را از آنان و احتمالاً نزد استادان ديگر آموخت و سپس نزد اسحاق بن سليمان اسرائيلى، طبيب مشهور عبيدالله المهدى (296ق-322ق)، به تكمیل دانش خود پرداخت.


    بر پايه برخى شواهد تاريخى، مى‌توان دريافت كه ارتباط ابن جزار با اسحاق بن سليمان، فراتر از رابطه شاگردى و استادى بوده است؛ مثلاًً ابن جزار در کتاب از ميان رفته‌اش، «اخبار الدوله»، از اسحاق ابن سليمان سخنى نقل كرده كه از فحواى آن چنين برمى‌آيد كه آن دو را دوستى و مصاحبتى در بين بوده است.
    بر پايه برخى شواهد تاريخى، مى‌توان دريافت كه ارتباط ابن جزار با اسحاق بن سليمان، فراتر از رابطه شاگردى و استادى بوده است؛ مثلاًً ابن جزار در کتاب از میان رفته‌اش، «اخبار الدوله»، از اسحاق ابن سليمان سخنى نقل كرده كه از فحواى آن چنين برمى‌آيد كه آن دو را دوستى و مصاحبتى در بين بوده است.


    ابن جزار پيرو یکى از مذاهب تسنن و به احتمال بسيار زياد مالكى بود. زيرا از یک سو ابن صاعد او را نیکو مذهب شمرده و از سوى ديگر قاضى عياض مالكى مكرر به نقل از آثار او پرداخته است. افزون بر اين‌ها، رواج كامل مذهب مالكى در افريقيه به روزگار ابن جزار و بى‌اعتنايى او به اميران و خلفاى فاطمى شيعى مذهب، كه در بيشتر منابع به آن اشاره شده است مى‌تواند مؤيد این نظر باشد.
    ابن جزار پيرو یکى از مذاهب تسنن و به احتمال بسيار زياد مالكى بود. زيرا از یک سو ابن صاعد او را نیکو مذهب شمرده و از سوى ديگر قاضى عياض مالكى مكرر به نقل از آثار او پرداخته است. افزون بر اين‌ها، رواج كامل مذهب مالكى در افريقيه به روزگار ابن جزار و بى‌اعتنايى او به امیران و خلفاى فاطمى شيعى مذهب، كه در بيشتر منابع به آن اشاره شده است مى‌تواند مؤيد این نظر باشد.


    ابن جزار از ویژگى‌هاى رفتارى برجسته‌اى برخوردار بود. هيچ گاه با بزرگان و وابستگان دولت انس نگرفت. داستانى از او نقل شده است كه بى‌اعتنايى او را به دولتمردان مى‌رساند: فرزند بيمار قاضى نعمان را كه از مردان برجسته دستگاه خلافت المعزلدين الله (341ق- 365ق) بود، بى آن كه به ديدار بيمار رود، تنها با مشاهده تفسره‌اش معالجه كرد. چون قاضى نعمان پس از بهبود فرزند، برای وى نامه تشكرآميزى همراه با چندين جامه و 300 دينار زر فرستاد، ابن جزار نپذيرفت و گفت: به خدا هيچ یک از دولتمردان معد (المعز لدين الله) را بر من نعمتى نيست. به گفته ياقوت و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، داروهايش را به رايگان مى‌داد. در هنگام مرگ ثروت هنگفتى شامل پول نقد و کتاب‌هاى طبى و غير طبى بسيار از او به جاى ماند. ابوحفص عمر بن بريق اندلسى كه 6 ماه نزد وى شاگردى كرده بود، کتاب «زاد المسافر» او را به اندلس برد و از این طريق نام ابن جزار را به آن ديار رسانيد. گفته‌اند خود ابن جزار نيز در زمان حيات، قصد سفر به اندلس داشت، اما هرگز بدان اقدام نكرد.
    ابن جزار از ویژگى‌هاى رفتارى برجسته‌اى برخوردار بود. هيچ گاه با بزرگان و وابستگان دولت انس نگرفت. داستانى از او نقل شده است كه بى‌اعتنايى او را به دولتمردان مى‌رساند: فرزند بيمار قاضى نعمان را كه از مردان برجسته دستگاه خلافت المعزلدين الله (341ق- 365ق) بود، بى آن كه به ديدار بيمار رود، تنها با مشاهده تفسره‌اش معالجه كرد. چون قاضى نعمان پس از بهبود فرزند، برای وى نامه تشكرآمیزى همراه با چندين جامه و 300 دينار زر فرستاد، ابن جزار نپذيرفت و گفت: به خدا هيچ یک از دولتمردان معد (المعز لدين الله) را بر من نعمتى نيست. به گفته ياقوت و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، داروهايش را به رايگان مى‌داد. در هنگام مرگ ثروت هنگفتى شامل پول نقد و کتاب‌هاى طبى و غير طبى بسيار از او به جاى ماند. ابوحفص عمر بن بريق اندلسى كه 6 ماه نزد وى شاگردى كرده بود، کتاب «زاد المسافر» او را به اندلس برد و از این طريق نام ابن جزار را به آن ديار رسانيد. گفته‌اند خود ابن جزار نيز در زمان حيات، قصد سفر به اندلس داشت، اما هرگز بدان اقدام نكرد.


    ==تأليفات==
    ==تأليفات==