تاریخ فتح اندلس: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    خط ۶: خط ۶:
    [[شیخی، حمیدرضا]] (مترجم)
    [[شیخی، حمیدرضا]] (مترجم)


    [[ابن قوطیه، محمد بن عمر]] (نويسنده)
    [[ابن قوطیه، محمد بن عمر]] (نویسنده)


    [[ابیاری، ابراهیم]] (مصحح)
    [[ابیاری، ابراهیم]] (مصحح)
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    كتاب با دو مقدمه از مترجم و مصحح، آغاز و مطالب در يازده بخش، به صورتى مختصر، به شكل بيان وقايع تاريخى، به بيان انگيزه‌ها و نحوه فتح اندلس به دست مسلمانان پرداخته است.
    كتاب با دو مقدمه از مترجم و مصحح، آغاز و مطالب در يازده بخش، به صورتى مختصر، به شكل بيان وقايع تاريخى، به بيان انگيزه‌ها و نحوه فتح اندلس به دست مسلمانان پرداخته است.


    شهرت عمده نويسنده، مرهون اين اثر مى‌باشد؛ هرچند در اينكه كتاب را وى شخصاً نوشته باشد، ترديد وجود دارد. ترديد از آنجا ناشى شده كه كتاب با جمله «اخبرنا ابوبكر محمد بن عبدالعزيز قال...» آغاز شده است و اين حكايت از آن دارد كه كتاب به انشاى خود وى نيست؛ اينكه ابن فرضى، شاگرد نويسنده در «تاريخ العلماء» اين كتاب را به او نسبت نداده، مؤيد اين نظر است.
    شهرت عمده نویسنده، مرهون اين اثر مى‌باشد؛ هرچند در اينكه كتاب را وى شخصاً نوشته باشد، ترديد وجود دارد. ترديد از آنجا ناشى شده كه كتاب با جمله «اخبرنا ابوبكر محمد بن عبدالعزيز قال...» آغاز شده است و اين حكايت از آن دارد كه كتاب به انشاى خود وى نيست؛ اينكه ابن فرضى، شاگرد نویسنده در «تاريخ العلماء» اين كتاب را به او نسبت نداده، مؤيد اين نظر است.


    احتمالا كتاب را ابن قوطيه املا كرده و يكى از شاگردان و يا دوستانش آن را نوشته است.
    احتمالا كتاب را ابن قوطيه املا كرده و يكى از شاگردان و يا دوستانش آن را نوشته است.
    خط ۴۳: خط ۴۳:
    مترجم در مقدمه ضمن بيان اهميت كتاب، به چند نكته پيرامون تصحيح آن اشاره كرده است. از جمله اين كه وى معتقد است مصحح بايد در مقدمه خود، به نسخه‌هاى مورد استفاده و ارزش و اعتبار هر يك و اين‌كه كداميك از آنها اساس كار او بوده، اشاره مى‌كرد و موارد اختلاف نسخه اصلى با نسخه‌هاى فرعى را، با برگزيدن رمزى براى هر يك از آنها، در پاورقى يادآورى مى‌نمود. اما وى چنين كارى نكرده است بلكه تنها به ذكر چهار نسخه خطى در كتابخانه‌هاى مختلف و چاپ‌هايى كه قبلاً از كتاب تاريخ افتتاح الاندلس صورت گرفته، بسنده كرده، بدون آن كه به كيفيت كار خود اشاره كند. علاوه بر آنكه به باور وى، تنظيم فهارس نيز خالى از اشكال نيست.
    مترجم در مقدمه ضمن بيان اهميت كتاب، به چند نكته پيرامون تصحيح آن اشاره كرده است. از جمله اين كه وى معتقد است مصحح بايد در مقدمه خود، به نسخه‌هاى مورد استفاده و ارزش و اعتبار هر يك و اين‌كه كداميك از آنها اساس كار او بوده، اشاره مى‌كرد و موارد اختلاف نسخه اصلى با نسخه‌هاى فرعى را، با برگزيدن رمزى براى هر يك از آنها، در پاورقى يادآورى مى‌نمود. اما وى چنين كارى نكرده است بلكه تنها به ذكر چهار نسخه خطى در كتابخانه‌هاى مختلف و چاپ‌هايى كه قبلاً از كتاب تاريخ افتتاح الاندلس صورت گرفته، بسنده كرده، بدون آن كه به كيفيت كار خود اشاره كند. علاوه بر آنكه به باور وى، تنظيم فهارس نيز خالى از اشكال نيست.


    مصحح در مقدمه خود، ضمن ارائه اطلاعاتى راجع به نويسنده و اثر آن، به اين نكته اشاره كرده است كه اين كتاب، مجموعه اخبار و گزارش‌هایى مى‌باشد كه نويسنده از اساتيد خود، به جز ابن حبيب، نقل كرده و سپس يكى از شاگردان او آنها را به اين صورت گردآورى كرده و آنچه را ابن حبيب، چه در كتاب خود «فتح الأندلس» آورده و چه ديگران نظير احمد رازى در تاريخش از او نقل كرده‌اند، نيز بر اين اخبار و روايات افزوده است.
    مصحح در مقدمه خود، ضمن ارائه اطلاعاتى راجع به نویسنده و اثر آن، به اين نكته اشاره كرده است كه اين كتاب، مجموعه اخبار و گزارش‌هایى مى‌باشد كه نویسنده از اساتيد خود، به جز ابن حبيب، نقل كرده و سپس يكى از شاگردان او آنها را به اين صورت گردآورى كرده و آنچه را ابن حبيب، چه در كتاب خود «فتح الأندلس» آورده و چه ديگران نظير احمد رازى در تاريخش از او نقل كرده‌اند، نيز بر اين اخبار و روايات افزوده است.


    اين متن كهن تاريخى، بيشتر بدان سبب ارزشمند است كه اولاً: مؤلف، خود، اندلسى است و طبيعاً به اوضاع و احوال تاريخى و جغرافيايى اين سرزمين آشناتر و آگاهتر است. ثانياً: معاصر با امويان اندلس است و اين خود، بر اعتبار گفته‌هاى تاريخى او مى‌افزايد. ثالثاً: در اين كتاب، گاه و بيگاه مطالبى به چشم مى‌خورد كه به ندرت مى‌توان آنها را در ديگر آثار تاريخى يافت. تنها كتابى كه ممكن است از اين لحاظ با آن برابرى كند، شايد «اخبار مجموعه» باشد.نويسنده در ابتداى كتاب، به بيان انگيزه‌هاى اوليه حمله و فتح اندلس پرداخته و سپس، چگونگى پيشروى مسلمان‌ها در اروپا و توقف ناگهانى فتوحات كه ظاهراً بدليل اختلاف نظر موجود در مركز خلافت اسلامى بوده را به اختصار شرح داده است.نيروهايى كه براى فتح بخش غربى اروپا بسيج شده بودند، از ملل و عواملى تشكيل شده بودند كه عمدتاًً شامل اعراب مركز خلافت- كه به شمال آفريقا مهاجرت كرده بودند- و بربرهاى آفريقا مى‌شدند.
    اين متن كهن تاريخى، بيشتر بدان سبب ارزشمند است كه اولاً: مؤلف، خود، اندلسى است و طبيعاً به اوضاع و احوال تاريخى و جغرافيايى اين سرزمين آشناتر و آگاهتر است. ثانياً: معاصر با امويان اندلس است و اين خود، بر اعتبار گفته‌هاى تاريخى او مى‌افزايد. ثالثاً: در اين كتاب، گاه و بيگاه مطالبى به چشم مى‌خورد كه به ندرت مى‌توان آنها را در ديگر آثار تاريخى يافت. تنها كتابى كه ممكن است از اين لحاظ با آن برابرى كند، شايد «اخبار مجموعه» باشد.نویسنده در ابتداى كتاب، به بيان انگيزه‌هاى اوليه حمله و فتح اندلس پرداخته و سپس، چگونگى پيشروى مسلمان‌ها در اروپا و توقف ناگهانى فتوحات كه ظاهراً بدليل اختلاف نظر موجود در مركز خلافت اسلامى بوده را به اختصار شرح داده است.نيروهايى كه براى فتح بخش غربى اروپا بسيج شده بودند، از ملل و عواملى تشكيل شده بودند كه عمدتاًً شامل اعراب مركز خلافت- كه به شمال آفريقا مهاجرت كرده بودند- و بربرهاى آفريقا مى‌شدند.


    نويسنده علاوه بر توضيح و بررسى اينكه طارق چرا حمله كرد و انگيزه و اهداف حمله چه بوده است، به چگونگى رفتار مسلمانان با ملل مغلوب اسپانيا و مدت توقف و وسعت تصرفات نيز اشاره كرده است.  
    نویسنده علاوه بر توضيح و بررسى اينكه طارق چرا حمله كرد و انگيزه و اهداف حمله چه بوده است، به چگونگى رفتار مسلمانان با ملل مغلوب اسپانيا و مدت توقف و وسعت تصرفات نيز اشاره كرده است.  


    موضوع دفاعى مردم غرب اروپا در برابر مسلمان‌ها و اختلافات قومى آن سرزمين و يا اختلاف نظرهاى مسلمين در قبال چگونگى و حدود نفوذ و فتح اروپا، از ديگر مطالبى است كه نويسنده توضيح داده است.  
    موضوع دفاعى مردم غرب اروپا در برابر مسلمان‌ها و اختلافات قومى آن سرزمين و يا اختلاف نظرهاى مسلمين در قبال چگونگى و حدود نفوذ و فتح اروپا، از ديگر مطالبى است كه نویسنده توضيح داده است.  


    كتاب از جهت اينكه مربوط به ايام فتوحات آن سرزمين و از طرف نويسندهاى محقق، مسلمان و مورد اعتماد تأليف شده است، مى‌تواند به عنوان يك سند تاريخى مورد استفاده محققین مسلمان قرار گيرد.
    كتاب از جهت اينكه مربوط به ايام فتوحات آن سرزمين و از طرف نویسندهاى محقق، مسلمان و مورد اعتماد تأليف شده است، مى‌تواند به عنوان يك سند تاريخى مورد استفاده محققین مسلمان قرار گيرد.


    نويسنده، تعصب ملى و قومى و حتى تفاخر به شاهزاده بودنش را، با ستايش‌هايى كه از پادشاهان قوط مى‌كند، نشان داده است. از اين‌كه وى گاه از افسانه‌ها و داستان‌هاى عاميانه‌اى چون كشتن اسيران اندلسى به امر طارق بن زياد و پختن و خوردن گوشت آنان به منظور ارعاب مردم بومى استفاده مى‌كند، به نظر مى‌رسد تحت تأثير عصبيت ملّى بوده است.
    نویسنده، تعصب ملى و قومى و حتى تفاخر به شاهزاده بودنش را، با ستايش‌هايى كه از پادشاهان قوط مى‌كند، نشان داده است. از اين‌كه وى گاه از افسانه‌ها و داستان‌هاى عاميانه‌اى چون كشتن اسيران اندلسى به امر طارق بن زياد و پختن و خوردن گوشت آنان به منظور ارعاب مردم بومى استفاده مى‌كند، به نظر مى‌رسد تحت تأثير عصبيت ملّى بوده است.




    شكل درسى و تقريرى كتاب، موجب شده است تا مباحث، در پاره‌اى موارد هم انسجام و هماهنگى تأليف را نداشته و هم دچار نوعى ابهام باشد كه عمدتاًً ناشى از روشن نبودن مرجع ضماير و فاعل فعلها و... است. شايد بتوان علت اين امر را اين‌گونه توجيه كرد كه ظاهراً مطالب و شخصيت‌هاى تاريخى براى شاگردان و مستمعان نويسنده روشن بوده و او نيازى به بيان تفصيلى آنها نمى‌ديده، لذا سخنان خود را به اختصار برگزار مى‌كرده است.
    شكل درسى و تقريرى كتاب، موجب شده است تا مباحث، در پاره‌اى موارد هم انسجام و هماهنگى تأليف را نداشته و هم دچار نوعى ابهام باشد كه عمدتاًً ناشى از روشن نبودن مرجع ضماير و فاعل فعلها و... است. شايد بتوان علت اين امر را اين‌گونه توجيه كرد كه ظاهراً مطالب و شخصيت‌هاى تاريخى براى شاگردان و مستمعان نویسنده روشن بوده و او نيازى به بيان تفصيلى آنها نمى‌ديده، لذا سخنان خود را به اختصار برگزار مى‌كرده است.