مصابيح الظلام في شرح مفاتيح الشرائع: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== معرفى اجمالى | == معرفى اجمالى== | ||
«مصابيح الظلام فى شرح مفاتيح الشرائع»، شرح استدلالى علامه [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] (متوفى 1205) بر مفاتيح الشرائع [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] است. اين مجموعه 11جلدى؛ مشتمل بر امهات مسائل احكام شرعى با ذكر اقوال در آن مسئله و نقد و تحليل آن است. | «مصابيح الظلام فى شرح مفاتيح الشرائع»، شرح استدلالى علامه [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] (متوفى 1205) بر مفاتيح الشرائع [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] است. اين مجموعه 11جلدى؛ مشتمل بر امهات مسائل احكام شرعى با ذكر اقوال در آن مسئله و نقد و تحليل آن است. | ||
== ساختار | == ساختار== | ||
كتاب با مقدمه مفصلى در شرح حال و آثار و آراء [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] و [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]]، در قريب به 100 صفحه به قلم محققين كتاب آغاز شده است. متن كتاب داراى 11 جزء است كه هر يك از اجزاء داراى مقدمه و ابواب مشتمل بر مفاتيحى است. شيوه نگارش نويسنده بدين سبك است كه ابتدا كلام فيض را ذكر و سپس به - صورت «قوله-قوله» به شرح آن پرداخته است. | كتاب با مقدمه مفصلى در شرح حال و آثار و آراء [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] و [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]]، در قريب به 100 صفحه به قلم محققين كتاب آغاز شده است. متن كتاب داراى 11 جزء است كه هر يك از اجزاء داراى مقدمه و ابواب مشتمل بر مفاتيحى است. شيوه نگارش نويسنده بدين سبك است كه ابتدا كلام فيض را ذكر و سپس به - صورت «قوله-قوله» به شرح آن پرداخته است. | ||
== گزارش محتوا | == گزارش محتوا== | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
گروهى تصور كردهاند كه شارح خود را به دفاع از شهرت منقول و اجماعات وارده الزام مىكرده است، و اگر برايش ثابت مىشده كه حكمى مخالف با اجماع است، ولو اين كه با روح شريعت ناسازگار باشد، از دليل تبعيت مىكرده است. ديدگاه اين گروه ناصواب است و نويسنده به آنچه معتقد بوده و در استنباط فقهى موافق با شريعت مىديده فتوا مىداده است، ولو اين كه مخالف با اجماع و اتفاق فقها بوده باشد؛ مثلاً در مبحث مستحقين زكات (الغارمون) مىگويد كه فقها متفقند كه مديون بايد مئونه سالش را براى اداى دينش بپردازد؛ اما اين موضوع باعث فقير شدن مديون مىشود و خداوند متعال راضى نيست كه مؤمن نفسش را به ذلت بيندازد و فقير كند. | گروهى تصور كردهاند كه شارح خود را به دفاع از شهرت منقول و اجماعات وارده الزام مىكرده است، و اگر برايش ثابت مىشده كه حكمى مخالف با اجماع است، ولو اين كه با روح شريعت ناسازگار باشد، از دليل تبعيت مىكرده است. ديدگاه اين گروه ناصواب است و نويسنده به آنچه معتقد بوده و در استنباط فقهى موافق با شريعت مىديده فتوا مىداده است، ولو اين كه مخالف با اجماع و اتفاق فقها بوده باشد؛ مثلاً در مبحث مستحقين زكات (الغارمون) مىگويد كه فقها متفقند كه مديون بايد مئونه سالش را براى اداى دينش بپردازد؛ اما اين موضوع باعث فقير شدن مديون مىشود و خداوند متعال راضى نيست كه مؤمن نفسش را به ذلت بيندازد و فقير كند. | ||
== وضعيت | == وضعيت== | ||
محقق در تصحيح كتاب از نه نسخه استفاده كرده كه آنها را در مقدمه معرفى كرده است. در تحقيق كتاب شيخ محمد جعفر احمدى و ديگران مشاركت داشته و در پاورقى آدرس منابع و اختلاف نسخ و توضيحات لازم را ذكر كردهاند. | محقق در تصحيح كتاب از نه نسخه استفاده كرده كه آنها را در مقدمه معرفى كرده است. در تحقيق كتاب شيخ محمد جعفر احمدى و ديگران مشاركت داشته و در پاورقى آدرس منابع و اختلاف نسخ و توضيحات لازم را ذكر كردهاند. | ||
== منابع | == منابع== | ||