قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کسب علم و دانش' به 'تحصیلات')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR00369.jpg|بندانگشتی|قائم مقام، ابوالقاسم بن عیسی]]
[[پرونده:NUR00369.jpg|بندانگشتی|قائم مقام، ابوالقاسم بن عیسی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|قائم مقام، ابوالقاسم بن عیسی
! نام!! data-type="authorName" |قائم مقام، ابوالقاسم بن عیسی
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| ث‍ن‍ای‌ ف‍راه‍ان‍ی
| data-type="authorOtherNames" | ث‍ن‍ای‌ ف‍راه‍ان‍ی


ث‍ن‍ای‍ی‌
ث‍ن‍ای‍ی‌
خط ۲۱: خط ۲۱:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|ميرزا بزرگ قائم‌مقام
| data-type="authorfatherName" |ميرزا بزرگ قائم‌مقام
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|1193ق
| data-type="authorbirthDate" |1193ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|هزاوه اراك
| data-type="authorBirthPlace" |هزاوه اراک
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|1251 ق
| data-type="authorDeathDate" |1251 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[رساله جهادیه]]  
| data-type="authorWritings" |[[رساله جهادیه]]  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE00369AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE00369AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


'''ميرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانى'''، فرزند ميرزا بزرگ قائم‌مقام، در سال 1193ق، در هزاوه اراك، به دنيا آمد.
'''ميرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانى  '''(1193-1251ق)، مشهور به قائم مقام، وزیر، دیوانی، و صدراعظم دورة قاجار، ادیب، سیاستمدار
 
== ولادت ==
او فرزند ميرزا بزرگ قائم‌مقام، در سال 1193ق، در هزاوه  فراهان اراک، به دنيا آمد.


==تحصیلات==
==تحصیلات==


وی زير نظر پدر دانشمند خود تربيت يافت و در تهران كارهاى پدر را انجام داد و در آغاز جوانى علوم متداوله را آموخت.
وی زير نظر پدر دانشمند خود تربيت يافت و در تهران کارهاى پدر را انجام داد و در آغاز جوانى علوم متداوله را آموخت.


وى سپس به تبريز نزد پدرش كه وزير آذربايجان بود، رفت. چندى در دفتر عباس ميرزا وليعهد، به نويسندگى اشتغال ورزيد و در سفرهاى جنگى با او همراه شد و پس از آنكه پدرش انزوا گزيد، پيشكارى شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامى را كه پدرش آغاز كرده بود، تعقيب و با كمك مستشاران فرانسوى و انگليسى سپاهيان ايران را منظم كرد و در بسيارى از جنگ‌هاى ايران و روس شركت داشت.
وى سپس به تبريز نزد پدرش که وزير آذربايجان بود، رفت. چندى در دفتر عباس ميرزا وليعهد، به نويسندگى اشتغال ورزيد و در سفرهاى جنگى با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزيد، پيشکارى شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامى را که پدرش آغاز کرده بود، تعقيب و با کمک مستشاران فرانسوى و انگليسى سپاهيان ايران را منظم کرد و در بسيارى از جنگ‌هاى ايران و روس شرکت داشت.


در سال 1237ق، پدرش درگذشت و او به امر فتحعلى شاه، به جانشينى پدر با تمام امتيازات او نائل آمد و لقب «سيد الوزراء» و «قائم‌مقام» يافت و به وزارت نايب‌السلطنه وليعهد ايران رسيد.
در سال 1237ق، پدرش درگذشت و او به امر فتحعلى شاه، به جانشينى پدر با تمام امتيازات او نائل آمد و لقب «سيد الوزراء» و «قائم‌مقام» يافت و به وزارت نايب‌السلطنه وليعهد ايران رسيد.


وى كه ذاتا مردى بينا و مغرور بود و با بعضى از كارهاى وليعهد مخالفت مى‌كرد، پس از يك‌سال وزارت، در اثر تفتين بدخواهان به اتهام دوستى با روس‌ها از كار بركنار شد و سه سال در تبريز به بيكارى گذراند، اما پس از سه سال، در سال 1241ق، دوباره به پيشكارى آذربايجان و وزارت نايب‌السلطنه منصوب شد.
وى که ذاتا مردى بينا و مغرور بود و با بعضى از کارهاى وليعهد مخالفت مى‌کرد، پس از يک‌سال وزارت، در اثر تفتين بدخواهان به اتهام دوستى با روس‌ها از کار برکنار شد و سه سال در تبريز به بيکارى گذراند، اما پس از سه سال، در سال 1241ق، دوباره به پيشکارى آذربايجان و وزارت نايب‌السلطنه منصوب شد.


در سال 1242ق، فتحعلى شاه به آذربايجان رفت و مجلسى ترتيب داد، تا درباره صلح يا ادامه جنگ با روس‌ها، به مشورت پردازند. در اين مجلس تقريبا عقيده عموم به ادامه جنگ بود، اما قائم‌مقام با مقايسه نيروى مالى و نظامى طرفين، اظهار داشت كه ناچار بايد با روس‌ها از در صلح درآمد. اين نظر كه صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌اى در مجلس انداخت و جمعى بر وى تاختند و او را به داشتن روابط نهانى با روس‌ها متهم كردند.
در سال 1242ق، فتحعلى شاه به آذربايجان رفت و مجلسى ترتيب داد، تا درباره صلح يا ادامه جنگ با روس‌ها، به مشورت پردازند. در اين مجلس تقريبا عقيده عموم به ادامه جنگ بود، اما قائم‌مقام با مقايسه نيروى مالى و نظامى طرفين، اظهار داشت که ناچار بايد با روس‌ها از در صلح درآمد. اين نظر که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌اى در مجلس انداخت و جمعى بر وى تاختند و او را به داشتن روابط نهانى با روس‌ها متهم کردند.


پس دوباره از كار بركنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه يافت و به شكست ايران انجاميد.
پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه يافت و به شکست ايران انجاميد.


شاه، قائم‌مقام را از خراسان خواست و دلجويى كرد و با دستورهاى لازم و اختيارنامه عقد صلح به نام وليعهد، به تبريز روانه نمود.
شاه، قائم‌مقام را از خراسان خواست و دلجويى کرد و با دستورهاى لازم و اختيارنامه عقد صلح به نام وليعهد، به تبريز روانه نمود.


وى در كار صلح و عقد معاهده با روس، جديت فراوان كرد و در ضمن معاهده، تزار را حامى خانواده عباس ميرزا ساخت و پادشاهى را با وجود برادران بزرگ و مقتدر ديگر در فرزندان او مستقر كرد.
وى در کار صلح و عقد معاهده با روس، جديت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامى خانواده عباس ميرزا ساخت و پادشاهى را با وجود برادران بزرگ و مقتدر ديگر در فرزندان او مستقر کرد.


عهدنامه تركمنچاى در پنجم شعبان 1243ق، به خط او تنظيم و امضا شد و وى كه خود حامل نسخه عهدنامه بود، به تهران آمد و درباره آن توضيحات لازم داد و شش كرور تومان غرامت را كه مطابق عهدنامه بايستى به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار ديگر به پيشكارى آذربايجان و وزارت وليعهد به تبريز مراجعت كرد.
عهدنامه ترکمنچاى در پنجم شعبان 1243ق، به خط او تنظيم و امضا شد و وى که خود حامل نسخه عهدنامه بود، به تهران آمد و درباره آن توضيحات لازم داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهدنامه بايستى به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار ديگر به پيشکارى آذربايجان و وزارت وليعهد به تبريز مراجعت کرد.


در اوايل سال 1249ق، نايب‌السلطنه براى دفع فتنه ياغيان افغانى عازم هرات شد و قائم‌مقام را نيز همراه برد. عباس ميرزا كه بيمارى سل داشت، در مشهد بسترى شد و فرزند خود، محمد ميرزا، را مامور فتح هرات كرد. هرات در محاصره بود كه عباس ميرزا درگذشت و قائم‌مقام كه جنگ را صلاح نمى‌دانست، با يارمحمدخان افغانى عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد ميرزا در ماه صفر 1250ق، به تهران وارد شد و در همان ماه، جشن وليعهدى او به جاى پدر برپا شد و وليعهد ايران به فرمانروايى آذربايجان و قائم‌مقام به وزارت او عازم تبريز شدند.
در اوايل سال 1249ق، نايب‌السلطنه براى دفع فتنه ياغيان افغانى عازم هرات شد و قائم‌مقام را نيز همراه برد. عباس ميرزا که بيمارى سل داشت، در مشهد بسترى شد و فرزند خود، محمد ميرزا، را مامور فتح هرات کرد. هرات در محاصره بود که عباس ميرزا درگذشت و قائم‌مقام که جنگ را صلاح نمى‌دانست، با يارمحمدخان افغانى عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد ميرزا در ماه صفر 1250ق، به تهران وارد شد و در همان ماه، جشن وليعهدى او به جاى پدر برپا شد و وليعهد ايران به فرمانروايى آذربايجان و قائم‌مقام به وزارت او عازم تبريز شدند.


چندى نگذشت كه فتحعلى شاه در جمادى‌الآخر سال 1250ق، در اصفهان درگذشت. اين خبر به آذربايجان رسيد و محمد شاه قصد عزيمت به پايتخت را كرد. قائم‌مقام، جهانگير ميرزا و خسرو ميرزا، دو برادر شاه را كه در قلعه اردبيل زندانى بودند، نابينا كرد و وسايل جلوس او را فراهم آورد. در ماه رجب، در تبريز، خطبه به نام او خوانده شد و شاه به‌زودى به همراهى قائم‌مقام به تهران حركت كرد و روز 14 شعبان به تهران وارد شد و مجدداً تاج‌گذارى برگزار و قائم‌مقام در منصب صدارت مشغول مملكت‌دارى شد، اما با اين همه خدمت، صدارت محمد شاه ديرى نپاييد و سخت‌گيرى‌هاى او در رابطه با انگلستان كه به دنبال ايجاد تجارت‌خانه و اخذ امتياز از دولت ايران بود، باعث دشمنى آن‌ها با وى گرديد.
چندى نگذشت که فتحعلى شاه در جمادى‌الآخر سال 1250ق، در اصفهان درگذشت. اين خبر به آذربايجان رسيد و محمد شاه قصد عزيمت به پايتخت را کرد. قائم‌مقام، جهانگير ميرزا و خسرو ميرزا، دو برادر شاه را که در قلعه اردبيل زندانى بودند، نابينا کرد و وسايل جلوس او را فراهم آورد. در ماه رجب، در تبريز، خطبه به نام او خوانده شد و شاه به‌زودى به همراهى قائم‌مقام به تهران حرکت کرد و روز 14 شعبان به تهران وارد شد و مجدداً تاج‌گذارى برگزار و قائم‌مقام در منصب صدارت مشغول مملکت‌دارى شد، اما با اين همه خدمت، صدارت محمد شاه ديرى نپاييد و سخت‌گيرى‌هاى او در رابطه با انگلستان که به دنبال ايجاد تجارت‌خانه و اخذ امتياز از دولت ايران بود، باعث دشمنى آن‌ها با وى گرديد.


==وفات==


سرجان کمپبل، سفير انگليس و ميرزا ابوالحسن خان ايلچى، موفق به بدبين کردن شاه و مردم نسبت به قائم‌مقام شدند و سرانجام شاه در سال دوم سلطنت خود، در سال 1251ق / 1835م، دستور داد او را زندانى و پس از چند روز در 30 صفر 1251ق  او را خفه کردند.  او را در حرم عبدالعظیم(ع) دفن کردند.
==آثار==
==آثار==


وى از خوشنويسان صاحب‌نام و از تأثيرگذاران در روند خط فارسى است. او نثر فارسى را به نثر فصيح و روان برگردانيد و پس از او بسيارى از منشيان دوره قاجار سبک او را تقليد كردند. او در شعر نيز استعدادى شگفت‌آور داشت، اما اثر جاويدان وى، «منشآت» اوست.
وى از خوشنويسان صاحب‌نام و از تأثيرگذاران در روند خط فارسى است. او نثر فارسى را به نثر فصيح و روان برگردانيد و پس از او بسيارى از منشيان دوره قاجار سبک او را تقليد کردند. او در شعر نيز استعدادى شگفت‌آور داشت، اما اثر جاويدان وى، «منشآت» اوست.
 
«مجموعه رسائل» و منشآت وى كه حاوى چند رساله، نامه‌هاى دوستانه، عهدنامه‌ها و وقف‌نامه‌هاست و محمود خان ملك الشعراء مقدمه‌اى بر آن نوشته، به اهتمام شاهزاده فرهاد ميرزا، در سال 1280ق، در تهران چاپ شده است.
 
==وفات==
 
سرجان كمپبل، سفير انگليس و ميرزا ابوالحسن خان ايلچى، موفق به بدبين كردن شاه و مردم نسبت به قائم‌مقام شدند و سرانجام شاه در سال دوم سلطنت خود، در سال 1251ق / 1835م، دستور داد او را زندانى و پس از چند روز خفه كردند.


«مجموعه رسائل» و منشآت وى که حاوى چند رساله، نامه‌هاى دوستانه، عهدنامه‌ها و وقف‌نامه‌هاست و محمود خان ملک الشعراء مقدمه‌اى بر آن نوشته، به اهتمام شاهزاده فرهاد ميرزا، در سال 1280ق، در تهران چاپ شده است.


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


 
[https://markazi.farhang.gov.ir/fa/person/detail/750 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مرکزی]
سايت ويكى‌پديا، چهارشنبه 24 فروردين 1390ش.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش