۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مدرك' به 'مدرک ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مدرک ه' به 'مدرکه') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
| تعداد جلد =3 | | تعداد جلد =3 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور = | ||
| کتابخوان همراه نور =01817 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۵: | ||
بوعلى، در قسم دوم از آثار علويه، به توضيح هاله و رنگين كمان و خيالى بودن آنها مىپردازد و شارح ادله خيالى بودن آنها را در ضمن چند مسئله و مقدمه آورده است. قسم سوم آثارعلويه، امورى است كه در روى زمين حادث مىشود، مانند زلزله و آتشفشان كه از بخارات زير زمينى به وجود مىآيند. ابن سينا، اجسام معدنى را نيز از آثار اين بخارات مىداند. امام رازى، در اينجا نيز مانند اكثر بخشهاى كتاب، غير از توضيحى كه راجع به مطالب ارائه مىكند، اقدام به تفسير الفاظ به كار برده شده توسط ماتن مىنمايد. | بوعلى، در قسم دوم از آثار علويه، به توضيح هاله و رنگين كمان و خيالى بودن آنها مىپردازد و شارح ادله خيالى بودن آنها را در ضمن چند مسئله و مقدمه آورده است. قسم سوم آثارعلويه، امورى است كه در روى زمين حادث مىشود، مانند زلزله و آتشفشان كه از بخارات زير زمينى به وجود مىآيند. ابن سينا، اجسام معدنى را نيز از آثار اين بخارات مىداند. امام رازى، در اينجا نيز مانند اكثر بخشهاى كتاب، غير از توضيحى كه راجع به مطالب ارائه مىكند، اقدام به تفسير الفاظ به كار برده شده توسط ماتن مىنمايد. | ||
فصل دوازدهم، در مورد گياهان است كه چگونگى به وجود آمدن آنها همراه با آثارشان در اين فصل مورد تحليل و بررسى قرار گرفته است. در فصل سيزدهم كه راجع به حيوان است، ويژگىهاى حيوان از بابت مزاج و قوه دراكهاش مطرح گرديده و تغاير نفس و روح به همين مناسبت، توسط شارح، همراه با سه دليل بيان گرديده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، نفس را متشكل از دو قوه | فصل دوازدهم، در مورد گياهان است كه چگونگى به وجود آمدن آنها همراه با آثارشان در اين فصل مورد تحليل و بررسى قرار گرفته است. در فصل سيزدهم كه راجع به حيوان است، ويژگىهاى حيوان از بابت مزاج و قوه دراكهاش مطرح گرديده و تغاير نفس و روح به همين مناسبت، توسط شارح، همراه با سه دليل بيان گرديده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، نفس را متشكل از دو قوه مدرکه و محركه مىداند. او قوىترين و مهمترين حواس حيوانات را لامسه مىداند و براى اين كلام، شارح، به سه دليل تمسك نموده است كه همراه است با توضيحات مفصلترى راجع به قوه لمس و مختصات آن. | ||
دومين حسى كه مورد بررسى قرار گرفته، عبارت است از ذائقه كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] آمدن ذائقه بعد از لامسه را حمل بر قرار گرفتن ذائقه در درجه دوم اهميت ميان حواس حيوانات، كرده است. شامّه، سومين قوه مورد بحث حيوانات است كه طبيعتاً بعد از لامسه و ذائقه مهمترين حواس حيوانات مىباشد. اينكه شنوايى از كجاست و چه اعضايى در شنيدن تأثير دارند، مسائل مورد بحث در چهارمين حس از حواس پنجگانه است و نهايتاً قوه بينايى مورد بررسى واقع گرديده است. | دومين حسى كه مورد بررسى قرار گرفته، عبارت است از ذائقه كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] آمدن ذائقه بعد از لامسه را حمل بر قرار گرفتن ذائقه در درجه دوم اهميت ميان حواس حيوانات، كرده است. شامّه، سومين قوه مورد بحث حيوانات است كه طبيعتاً بعد از لامسه و ذائقه مهمترين حواس حيوانات مىباشد. اينكه شنوايى از كجاست و چه اعضايى در شنيدن تأثير دارند، مسائل مورد بحث در چهارمين حس از حواس پنجگانه است و نهايتاً قوه بينايى مورد بررسى واقع گرديده است. | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۷: | ||
بوعلى، جايگاه قوه مفكره را در وسط مغز مىداند و مىگويد: حس مشترك، غير از خيال است، زيرا حافظ با قابل فرق مىكند؛ حس مشترك، قابل اين ادراكات است و خيال، حافظ آنها مىباشد. | بوعلى، جايگاه قوه مفكره را در وسط مغز مىداند و مىگويد: حس مشترك، غير از خيال است، زيرا حافظ با قابل فرق مىكند؛ حس مشترك، قابل اين ادراكات است و خيال، حافظ آنها مىباشد. | ||
قواى محركه حيوانى، عنوان پانزدهين فصل، است. بوعلى، قوه محركه را به عنوان مبدأ انتقال اعضا توسط عضلات و عصب مىداند و براى آن اعوانى را تصوير مىنمايد كه | قواى محركه حيوانى، عنوان پانزدهين فصل، است. بوعلى، قوه محركه را به عنوان مبدأ انتقال اعضا توسط عضلات و عصب مىداند و براى آن اعوانى را تصوير مىنمايد كه مدرکه يا عاقله يا متخيله اولين آنها مىباشند. | ||
شانزدهمين فصل، درباره نفس ناطقه مىباشد. بوعلى، مىگويد: نفس ناطقه، مختص انسان مىباشد و مشهورترين فعل و روشنترين اثر آن نطق است، نه اينكه فقط مبدأ نطق باشد. اينكه حكما در تعريف انسان «حيوان ناطق» را مىآورند، مورد بررسى اجمالى واقع گرديده و خواص نفس ناطقه به لحاظ فعلش در بدن و همچنين ادراك و انفعالش توضيح داده شده است. | شانزدهمين فصل، درباره نفس ناطقه مىباشد. بوعلى، مىگويد: نفس ناطقه، مختص انسان مىباشد و مشهورترين فعل و روشنترين اثر آن نطق است، نه اينكه فقط مبدأ نطق باشد. اينكه حكما در تعريف انسان «حيوان ناطق» را مىآورند، مورد بررسى اجمالى واقع گرديده و خواص نفس ناطقه به لحاظ فعلش در بدن و همچنين ادراك و انفعالش توضيح داده شده است. |
ویرایش