۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'هلالي جغتايي، بدرالدين' به 'هلالی جغتايی، بدرالدين') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
[[نفیسی، سعید]] (مصحح) | [[نفیسی، سعید]] (مصحح) | ||
[[ | [[هلالی جغتايی، بدرالدين]] (سراينده) | ||
| زبان =فارسي | | زبان =فارسي | ||
| کد کنگره =PIR 6187 /د9 | | کد کنگره =PIR 6187 /د9 | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او'''، مجموع غزلیات، قصاید، مقطعات، رباعیات و دو اثر شاه و درویش و صفات العاشقين [[ | '''دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او'''، مجموع غزلیات، قصاید، مقطعات، رباعیات و دو اثر شاه و درویش و صفات العاشقين [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی استرآبادی]] است که در یک جلد، گرد آمده است. تصحیح، مقابله، مقدمه و فهرست این اثر از [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] است. | ||
در میان اشعار [[ | در میان اشعار [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی]] «غزلیات او درخور آن است که بیشتر در میان فارسىزبانان منتشر شود. دو مثنوى شاه و درویش و صفات العاشقين از نظر سخنسرایى و لطایف شعرى بیشتر درخور تحسین است تا از نظر مضامین و عشق را در آنها بهصورت خاصى بیان کرده که چندان پسندیده اهل ادب نیست و از سیاق طبیعت منحرف و خارج است»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیستودو</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه مصحح از [[ | در مقدمه مصحح از [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی]] و شعر او سخن به میان آمده؛ از جمله خاطرنشان شده که: «هلالى استرابادى قطعا یکى از بهترین غزلسرایان ایران و یکى از بزرگترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنج</ref>. | ||
«در کتاب شاه و درویش این بیت در صفت تیر انداختن شاه گفته: | «در کتاب شاه و درویش این بیت در صفت تیر انداختن شاه گفته: | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
و مثل این ابیات خوب او بسیار است...»<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref>. | و مثل این ابیات خوب او بسیار است...»<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref>. | ||
تخلص [[ | تخلص [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی]] در این ابیات واقع شده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
{{ب|''هرگز بهجانب مه نو راست ننگرم''|2=''کز شوق ابرویت چو هلالى خمیدهام''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه نه</ref>.''' | {{ب|''هرگز بهجانب مه نو راست ننگرم''|2=''کز شوق ابرویت چو هلالى خمیدهام''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه نه</ref>.''' | ||
[[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در مقدمه خویش، از قول عباس اقبال آشتیانی در مقدمه صفات العاشقين چاپ 1324ش، در تهران درباره دیوان و ابیات [[ | [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در مقدمه خویش، از قول عباس اقبال آشتیانی در مقدمه صفات العاشقين چاپ 1324ش، در تهران درباره دیوان و ابیات [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی]] مینویسد: «دیوان وى نزدیک 2800 بیت دارد که بار نخست در 1281ق، به خط نستعلیق در کاپنور و بعد از آن مکرر در همان شهر به طبع رسیده است. مثنوى شاه و درویش او به ضمیمه سحر حلال اهلى شیرازى و یک عده رباعیات و اشعار از دیگران (در حاشیه) در سال 1321ق، در طهران چاپ شده. شاه و درویش هلالى را حمدى از شعراى عثمانى به ترکى ترجمه کرده و در سال 1870م، اته مستشرق معروف آلمانى آن را به زبان آلمانى نقل نموده و در لیپزیگ به طبع رسانده است. اختصاص عمده هلالى در شعر به غزلیات او بوده؛ به همین جهت ظاهرا وقتى عبداللّه هاتفى (متوفى به سال 927) خواهرزاده جامى و ناظم ظفرنامه تیمورى و فتوحات شاهى شاعر معاصر او به تعریض گفته بوده است که هلالى غزلگوست و از نظم مثنوى عاجز است، هلالى در مقدمه مثنوى شاه و درویش (بدون بردن اسم هاتفى که علىقلى خان داغستانى در رياض الشعراء به آن تصریح کرده)، به این نکته اشاره میکند... از این تاریخ است که هلالى به نظم مثنوى پرداخته و ابتدا قصه شاه و درویش و پس از آن لیلى و مجنون و صفات العاشقين را ساخته است. صفات العاشقين او به بحر هزج مسدس است...»<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref>. | ||
[[ | [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی جغتایی]]، «از اقسام مختلف شعر قطعا غزل را بهتر مىسرود و بیان بسیار لطیف و شورانگیز و روان و سلیس دارد. پس از آن در مثنوى بیش از اقسام دیگر زبردست بوده و قصاید وى چندان استادانه نیست»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستودو</ref>. | ||
«چنانکه در مقدمه مثنوى شاه و درویش (ص223-225) سروده، روزى در گردشگاهى یکى از شاعران معاصر که برخى مراد از آن هاتفى جامى شاعر معروف را دانستهاند، وى را سرزنش کرده که تنها در غزل دست دارد و در سرودن مثنوى ناتوان است. همین سبب شده است که وى به ساختن مثنویاتى آغاز کرده. نخست شاه و درویش را به وزن هفت گنبد نظامى سروده و گویا پس از آن صفات العاشقين را به وزن خسرو و شیرین نظامى نظم کرده و چنان مینماید که لیلى و مجنون را پس از آن سروده است»<ref>ر.ک: همان</ref>. | «چنانکه در مقدمه مثنوى شاه و درویش (ص223-225) سروده، روزى در گردشگاهى یکى از شاعران معاصر که برخى مراد از آن هاتفى جامى شاعر معروف را دانستهاند، وى را سرزنش کرده که تنها در غزل دست دارد و در سرودن مثنوى ناتوان است. همین سبب شده است که وى به ساختن مثنویاتى آغاز کرده. نخست شاه و درویش را به وزن هفت گنبد نظامى سروده و گویا پس از آن صفات العاشقين را به وزن خسرو و شیرین نظامى نظم کرده و چنان مینماید که لیلى و مجنون را پس از آن سروده است»<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش