لطائف أخبار الأول فيمن تصرف في مصر من أرباب الدول: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(') |
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م') |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
«سلطان محمد اوّل» فردى شجاع و نيرومند بود و براى گسترش قلمرو و جغرافيايى دولت عثمانى، چه در اورپا و چه در ساير نقاط ديگر تلاشهاى بسيار نمود و زمانى كه فرزندش «مراد دوّم» در 825 به تخت نشست، بلافاصله حمله به اروپا آغاز شد. «مراد دوّم» توانست سرزمينهاى زيادى از جمله آلبانى، صربستان و شهر سالونيك را به تصرف در آورد. چند سالى پس از اين پيروزىها، «مراد دوم» در 856 ق درگذشت و فرزندش «محمد» به نام «سلطان محمد دوم» به سلطنت رسيد. نام سلطنت محمد با حادثهاى بزرگ؛ يعنى فتح قسطنطنيه (857ق) پيوند خورده است. بعد از مرگ سلطان محمد 886 ق، «سلطان بايزيد دوم» برجاى او نشست. وى در ايجاد بناهاى عمومى و كارهاى خير فعاليت چشمگيرى داشت. او به مدّت 32 سال حكومت نمود. بعد از «بايزيد دوم»، سلطان سليم اول (926 918 ق) به حكومت رسيد. سلطنت وى مصادف با روى كار آمدن دولت صفوى در ايران بود. وى در طول حكومت خود با صفويان (920 ق) و مماليك (923 ق) وارد جنگ و بر هر دو پيروز شد. بعد از او، پسرش سلطان سليمان (قانونى) عهدهدار خلافت شد. (974 926 ق) و در دوره وى دولت عثمانى به اوج قدرت و گستردگى خود رسيد. او در جنگهاى بسيار شركت جست كه ليست نام اين غزوات و تاريخ آنها (13 مورد) در اثر آمده است. (ص 315). بعد از وى سلطان سليمان دوم (982 974 ق)، سلطان مراد سوم (1003 982 ق)، سلطان محمد سوم (1012 1003 ق)، سلطان احمد اول(1027 1012 ق)، سلطان مصطفى اوّل بيش از سه ماه حكومت او طول نكشيد، سلطان عثمان دوم (1013 1027 ق) و مجدداّ سلطان مصطفى اوّل در 1031 ق به سلطنت رسيد و اين درست زمانى است كه مؤلف مشغول نگارش اثر خود بوده است. به همين دليل در اين دوران، مؤلف تمام مشاهدات و اطلاعات خود را با دقّت و تفصيل بيشترى ذكر مىكند و در آخر براى سلطنت و دوام آن دعا مىنمايند. (ص 323). | «سلطان محمد اوّل» فردى شجاع و نيرومند بود و براى گسترش قلمرو و جغرافيايى دولت عثمانى، چه در اورپا و چه در ساير نقاط ديگر تلاشهاى بسيار نمود و زمانى كه فرزندش «مراد دوّم» در 825 به تخت نشست، بلافاصله حمله به اروپا آغاز شد. «مراد دوّم» توانست سرزمينهاى زيادى از جمله آلبانى، صربستان و شهر سالونيك را به تصرف در آورد. چند سالى پس از اين پيروزىها، «مراد دوم» در 856 ق درگذشت و فرزندش «محمد» به نام «سلطان محمد دوم» به سلطنت رسيد. نام سلطنت محمد با حادثهاى بزرگ؛ يعنى فتح قسطنطنيه (857ق) پيوند خورده است. بعد از مرگ سلطان محمد 886 ق، «سلطان بايزيد دوم» برجاى او نشست. وى در ايجاد بناهاى عمومى و كارهاى خير فعاليت چشمگيرى داشت. او به مدّت 32 سال حكومت نمود. بعد از «بايزيد دوم»، سلطان سليم اول (926 918 ق) به حكومت رسيد. سلطنت وى مصادف با روى كار آمدن دولت صفوى در ايران بود. وى در طول حكومت خود با صفويان (920 ق) و مماليك (923 ق) وارد جنگ و بر هر دو پيروز شد. بعد از او، پسرش سلطان سليمان (قانونى) عهدهدار خلافت شد. (974 926 ق) و در دوره وى دولت عثمانى به اوج قدرت و گستردگى خود رسيد. او در جنگهاى بسيار شركت جست كه ليست نام اين غزوات و تاريخ آنها (13 مورد) در اثر آمده است. (ص 315). بعد از وى سلطان سليمان دوم (982 974 ق)، سلطان مراد سوم (1003 982 ق)، سلطان محمد سوم (1012 1003 ق)، سلطان احمد اول(1027 1012 ق)، سلطان مصطفى اوّل بيش از سه ماه حكومت او طول نكشيد، سلطان عثمان دوم (1013 1027 ق) و مجدداّ سلطان مصطفى اوّل در 1031 ق به سلطنت رسيد و اين درست زمانى است كه مؤلف مشغول نگارش اثر خود بوده است. به همين دليل در اين دوران، مؤلف تمام مشاهدات و اطلاعات خود را با دقّت و تفصيل بيشترى ذكر مىكند و در آخر براى سلطنت و دوام آن دعا مىنمايند. (ص 323). | ||
باب دهم به ذكر وزرايى كه از طرف دولت عثمانى براى اداره مصر منسوب | باب دهم به ذكر وزرايى كه از طرف دولت عثمانى براى اداره مصر منسوب شدهاند، مىپردازد كه مىتوان از مصطفى پاشا (927 ق)، جزل پاشا (929ق)، احمد پاشا(930 ق)، ابراهيم پاشا(931 ق)، خسرو پاشا(941 ق) و تعداد زياد ديگرى كه آخرين آنها «ابراهيم پاشا سلحدار» (1031ق) مىباشد كه در زمان حيات مؤلف است، و ذكر وقايع و اقدامات را آن طور كه خود مشاهده نموده است، بازگو مىكند. در اين بخش تاريخ صدارت وزراء، مدت و اخبار آنها را ذكر مىكند. خاتمه با رواياتى از پيامبر اكرم(ص) از جمله لابدالناس من امارة برّه او فاجرة شروع مىشود و در ادامه مواعظ و نصايح چندى طى چند فايده با استناد رواياتى ذكر مىشود. سپس بعضى از آداب و رسوم كه سلاطين و حكّام بايد آنها را در ادراه امور كشور به كار ببندند با استناد آيات قرآنى، روايات و كلام حكماء ذكر مىكند. | ||
==گزارش وضعيّت == | ==گزارش وضعيّت == |