۱۰۱٬۷۰۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
تاريخ التربية عند الامامية و اسلافهم من الشيعة بين عهدى الصادق (ع) و الطوسى(تاريخ تربيتى شيعه اماميه از زمان امام صادق (ع) تا شيخ طوسى) پاياننامه دكتراى نويسنده عبدالله | '''تاريخ التربية عند الامامية و اسلافهم من الشيعة بين عهدى الصادق (ع) و الطوسى''' (تاريخ تربيتى شيعه اماميه از زمان [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] تا [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]])، پاياننامه دكتراى نويسنده [[عبدالله فياض]]، در رشته فلسفه با موضوع تربیت اسلامی در بین شیعه از زمان [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق«علیهالسلام»]] تا [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
در زبان فارسى، كتابى كه به موضوع اين كتاب پرداخته باشد نداريم. البته دو - سه كتاب دربارۀ تاريخ تعلیموتربیت شيعه و حوزههاى علمى شيعى در دست است؛ اما، اينها با كتاب عبدالله فيّاض تفاوت موضوعى دارد. در اين كتاب كوشش شده است گوشههايى از تاريخ تربيتى شيعه از امام صادق علیهالسلام تا شيخ طوسى بررسى شود. گزينش اين دوره به لحاظ شكوفايى علمى آن | در زبان فارسى، كتابى كه به موضوع اين كتاب پرداخته باشد نداريم. البته دو - سه كتاب دربارۀ تاريخ تعلیموتربیت شيعه و حوزههاى علمى شيعى در دست است؛ اما، اينها با كتاب [[عبدالله فياض|عبدالله فيّاض]] تفاوت موضوعى دارد. در اين كتاب كوشش شده است گوشههايى از تاريخ تربيتى شيعه از [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق علیهالسلام]] تا [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] بررسى شود. گزينش اين دوره به لحاظ شكوفايى علمى آن است. | ||
نگارنده از | اين كتاب به لحاظ موضوع، ارزش مطالعه دارد؛ اما، خالى از كاستى نيست؛ بهمثل، نگارنده در اين اثر به فعالیتهای آموزشى [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق علیهالسلام]] اشاره نكرده است و از تلاشهای آموزشى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[ابن بابویه، محمد بن علی|شيخ صدوق]]، [[مفید، محمد بن محمد|شيخ مفيد]]، و نيز [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضی]] و [[سيد مرتضى]] همسخنی به ميان نياورده است. وى از تربيتشدگان شيعه در اين دوره، در زمينههاى گوناگون علمى سخنى نگفته و در بحث رويكرد و توجه شيعه به آموزش، از همه عوامل ياد نكرده است و از عنايت شيعه به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سنت و سيرۀ تربيتى آن جناب غفلت كرده است كه موجب وهن جايگاه آموزشى شيعه است. | ||
در اين كتاب كه پاياننامه دكتراى نويسنده در رشته فلسفه است، كوشش شده شمهاى از تاريخ تربيتى شيعه اماميه از زمان امام ششم علیهالسلام تا روزگار شيخ طوسى كاويده شود. | نگارنده از متون آموزشى شيعه و نيز تحول اين متون و تحول كل نظام آموزشى شيعه در اين دوره نفيا و اثباتا چيزى ننوشته است و به ارزشهای حاكم بر آموزشهای شيعه و مبانى و اصول مورد قبول شيعه در اين حوزه هم نپرداخته است. شايسته است، اين كتاب را با كتاب «[[الفكر التربوى عند الشيعة الامامية]]» نوشتۀ علاءالدین امیرمحمد مهدى قزوينى مطالعه كرد. | ||
در اين كتاب كه پاياننامه دكتراى نويسنده در رشته فلسفه است، كوشش شده شمهاى از تاريخ تربيتى شيعه اماميه از زمان امام ششم علیهالسلام تا روزگار [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] كاويده شود. | |||
نگارنده مطالب كتاب را در مقدمه و شش فصل و دو پيوست كوتاه تنظيم و تحرير كرده است. | نگارنده مطالب كتاب را در مقدمه و شش فصل و دو پيوست كوتاه تنظيم و تحرير كرده است. | ||
در فصل اول، عوامل مؤثر در توجه اماميه به آموزش را بررسى مىكند و از اين رهگذر از اعتقاد شيعه به امامان و دانش آنها و اينكه آنان در علم هم جانشين رسول اكرم | در فصل اول، عوامل مؤثر در توجه اماميه به آموزش را بررسى مىكند و از اين رهگذر از اعتقاد شيعه به امامان و دانش آنها و اينكه آنان در علم هم جانشين رسول اكرم صلّىاللّهعليهواله هستند و آنها سرچشمۀ علوماند، مىگويد؛ و به عوامل سياسى مانند: كنار ماندن شيعه از حكومت و مبارزه و رویآوردن به مبارزۀ فرهنگى اشاره مىكند و از عامل مالى گسترش آموزش در ميان شيعه ياد مىكند. | ||
فصل دوم اين كتاب دربارۀ جايگاههاى آموزشى شيعه است و نگارنده در شرح آن به مكتبخانه اشاره مىكند و يادآور مىشود كه شيعه به مكتبخانه چندان گرايش نداشته؛ زيرا، جو حاكم بر مكتبخانهها، غیر شیعی، و بلكه ضد شيعى بوده و درخور تربيت فرزندان شيعه نبوده است؛ بااینحال، شيعيان از سر ناچارى و براى تقيه، فرزندان خود را بدانجا گسيل مىداشتهاند. محل آموزشى ديگر، مسجد است، شيعه در دورۀ موردبحث اين كتاب، در تنگناهاى سياسى بوده و نمىتوانسته چنانکه شايسته است، از مسجد براى آموزش استفاده كند؛ لذا، مسجد در اين دوره، مكان اصلى و تراز اول شيعه براى آموزش نبوده است. خانههاى عالمان، مجالس عمومى و خصوصى، كتابخانهها، دار العلمها و مدرسهها، ديگر اماكن آموزشى شيعه است كه نويسنده آنها را به شرح مىآورد. | فصل دوم اين كتاب دربارۀ جايگاههاى آموزشى شيعه است و نگارنده در شرح آن به مكتبخانه اشاره مىكند و يادآور مىشود كه شيعه به مكتبخانه چندان گرايش نداشته؛ زيرا، جو حاكم بر مكتبخانهها، غیر شیعی، و بلكه ضد شيعى بوده و درخور تربيت فرزندان شيعه نبوده است؛ بااینحال، شيعيان از سر ناچارى و براى تقيه، فرزندان خود را بدانجا گسيل مىداشتهاند. محل آموزشى ديگر، مسجد است، شيعه در دورۀ موردبحث اين كتاب، در تنگناهاى سياسى بوده و نمىتوانسته چنانکه شايسته است، از مسجد براى آموزش استفاده كند؛ لذا، مسجد در اين دوره، مكان اصلى و تراز اول شيعه براى آموزش نبوده است. خانههاى عالمان، مجالس عمومى و خصوصى، كتابخانهها، دار العلمها و مدرسهها، ديگر اماكن آموزشى شيعه است كه نويسنده آنها را به شرح مىآورد. |