العزلة «کتاب أدب و حکمة و موعظة»: تفاوت میان نسخه‌ها

    (74996)
    جز (جایگزینی متن - 'می آورد' به 'می‌آورد')
     
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    [[بستی خطابی، حمد بن محمد|خطابی]] در این کتاب معنای عزلت را جستجو کرده و فضیلت و احکام آن را بیان کرده است. او در این اثر بر آن است تا مفهوم عزلت‌گزینی را با سنّت اسلامی هم‌ساز کند. وی عزلت را ترک سخن گزاف و کنار گذاردن امور غیرضروری می‌داند نه حضورنداشتن در جامعه و ترک حقوق و مددرسانی مردم و کارهایی از این دست.<ref>ر.ک: بستی، ص 59-58</ref>  
    [[بستی خطابی، حمد بن محمد|خطابی]] در این کتاب معنای عزلت را جستجو کرده و فضیلت و احکام آن را بیان کرده است. او در این اثر بر آن است تا مفهوم عزلت‌گزینی را با سنّت اسلامی هم‌ساز کند. وی عزلت را ترک سخن گزاف و کنار گذاردن امور غیرضروری می‌داند نه حضورنداشتن در جامعه و ترک حقوق و مددرسانی مردم و کارهایی از این دست.<ref>ر.ک: بستی، ص 59-58</ref>  


    [[بستی خطابی، حمد بن محمد|خطابی]] احتجاج‌های کسانی را که عزلت را نمی‌پذیرند می آورد. سپس آن را شرح و موضوع‌بندی کرده و تلاش می‌کند با آرامش و اعتدال، به نتیجه مطلوبش برسد. او به میانه‌روی میان عزلت از مردم و اختلاط با آنان باور دارد و عزلت را ویژۀ علمای عاقل دانسته و آن را برای نادانان آسیب زننده می‌انگارد. [[بستی خطابی، حمد بن محمد|خطابی]] با جسارت، اخبار و داستان‌هایی را علیه برخی از اصحاب حدیث، قراء و متصوفه نسبت به رد ادعاهایشان در علم، زهد و ریاضت آورده است. وی در پایان کتاب -در باب صغیر- خلاصۀ رأیش را در بارۀ عزلت آورده است. العزلة کتابی تأثیرگذار بوده و در متون اخلاقی بکرّات از آن نقل قول شده است.<ref>ر.ک: باتلی، ص352 - 350</ref>‏  
    [[بستی خطابی، حمد بن محمد|خطابی]] احتجاج‌های کسانی را که عزلت را نمی‌پذیرند می‌آورد. سپس آن را شرح و موضوع‌بندی کرده و تلاش می‌کند با آرامش و اعتدال، به نتیجه مطلوبش برسد. او به میانه‌روی میان عزلت از مردم و اختلاط با آنان باور دارد و عزلت را ویژۀ علمای عاقل دانسته و آن را برای نادانان آسیب زننده می‌انگارد. [[بستی خطابی، حمد بن محمد|خطابی]] با جسارت، اخبار و داستان‌هایی را علیه برخی از اصحاب حدیث، قراء و متصوفه نسبت به رد ادعاهایشان در علم، زهد و ریاضت آورده است. وی در پایان کتاب -در باب صغیر- خلاصۀ رأیش را در بارۀ عزلت آورده است. العزلة کتابی تأثیرگذار بوده و در متون اخلاقی بکرّات از آن نقل قول شده است.<ref>ر.ک: باتلی، ص352 - 350</ref>‏  


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==