نفحات الأنس: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'نظام الدین' به 'نظام‌الدین')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور  =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور  =34738
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    #:و حضرت شیخ‎الاسلام، کهف الانام، ناصر السنه، قامع البدعه، ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد الانصاری الهروی - قدّس اللّه تعالی روحه - آن را در مجالس صحبت و مجامع تذکیر و موعظت املا می‌فرموده‌اند و سخنان دیگر بعضی از مشایخی که در آن کتاب مذکور نشده و بعضی از اذواق و مواجید خود بر آن می‌افزوده و یکی از محبّان و مریدان آن را جمع می‌کرده و در قید کتابت می‌آورده و الحق آن کتابی است لطیف و مجموعه ای است شریف مشتمل بر حقایق معارف صوفیه و دقایق لطائف این طایفه علّیه، اما چون به زبان هروی قدیم که در آن عهد معهود بوده وقوع یافته و به تصحیف و تحریف نویسندگان به جایی رسیده که در بسیاری از مواضع فهم مقصود به سهولت دست نمی‌دهد و ایضا مقتصر است بر ذکر بعض متقدّمان و از ذکر بعضی دیگر و از ذکر حضرت شیخ‎الاسلام و معاصران وی و متأخران از وی خالی است.
    #:و حضرت شیخ‎الاسلام، کهف الانام، ناصر السنه، قامع البدعه، ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد الانصاری الهروی - قدّس اللّه تعالی روحه - آن را در مجالس صحبت و مجامع تذکیر و موعظت املا می‌فرموده‌اند و سخنان دیگر بعضی از مشایخی که در آن کتاب مذکور نشده و بعضی از اذواق و مواجید خود بر آن می‌افزوده و یکی از محبّان و مریدان آن را جمع می‌کرده و در قید کتابت می‌آورده و الحق آن کتابی است لطیف و مجموعه ای است شریف مشتمل بر حقایق معارف صوفیه و دقایق لطائف این طایفه علّیه، اما چون به زبان هروی قدیم که در آن عهد معهود بوده وقوع یافته و به تصحیف و تحریف نویسندگان به جایی رسیده که در بسیاری از مواضع فهم مقصود به سهولت دست نمی‌دهد و ایضا مقتصر است بر ذکر بعض متقدّمان و از ذکر بعضی دیگر و از ذکر حضرت شیخ‎الاسلام و معاصران وی و متأخران از وی خالی است.
    #:بارها در خاطر این فقیر می‌گشت که به قدر وسع و طاقت در تحریر و تقریر آن کوشش نماید؛ آنچه معلوم شود به عبارتی که متعارف روزگار است در بیان آرد و آن را که مفهوم نشود در حجاب ستر و کتمان بگذارد و از کتب معتبره دیگر سخنان چیده و معارف سنجیده اضافه آن کرده بر لوح تبیان نگارد و شرح احوال و مقامات و معارف و کرامات و تاریخ ولادت و وفات جماعتی که در آن کتاب مذکور نشده با آن منضمّ گرداند؛ امّا به واسطه وفور علایق و هجوم عوایق میسّر نمی‌شد، تاآنکه در تاریخ سنه احدی و ثمانین و ثمانمائه محبّ درویشان و مُعتقِد مُعتقَد ایشان، آن از همه شغل سیر و بر فقر دلیر، امیر نظام‌الدین علی شیر - أعزّه اللّه تعالی بعزّ قبوله و وفّقه لسلوک طریق وصوله - که به طوع و اختیار از اعلی مراتب جاه و اعتبار اعراض نموده و به قدم تسلیم و رضا بر سلوک جادّه فقر و فنا اقبال فرموده، از این فقیر مثل آن صورتی که بر دل گذشته بود و در خاطر متمکن گشته، استدعا کرد، داعیه قدیم صورت تجدید یافت و دغدغه سابق سمت تقویت و تأکید پذیرفت، لاجرم به صدق همت و خلوص طویت در امضای آن نیت و استقصای آن امنیت شروع افتاد...
    #:بارها در خاطر این فقیر می‌گشت که به قدر وسع و طاقت در تحریر و تقریر آن کوشش نماید؛ آنچه معلوم شود به عبارتی که متعارف روزگار است در بیان آرد و آن را که مفهوم نشود در حجاب ستر و کتمان بگذارد و از کتب معتبره دیگر سخنان چیده و معارف سنجیده اضافه آن کرده بر لوح تبیان نگارد و شرح احوال و مقامات و معارف و کرامات و تاریخ ولادت و وفات جماعتی که در آن کتاب مذکور نشده با آن منضمّ گرداند؛ امّا به واسطه وفور علایق و هجوم عوایق میسّر نمی‌شد، تاآنکه در تاریخ سنه احدی و ثمانین و ثمانمائه محبّ درویشان و مُعتقِد مُعتقَد ایشان، آن از همه شغل سیر و بر فقر دلیر، امیر نظام‌الدین علی شیر - أعزّه اللّه تعالی بعزّ قبوله و وفّقه لسلوک طریق وصوله - که به طوع و اختیار از اعلی مراتب جاه و اعتبار اعراض نموده و به قدم تسلیم و رضا بر سلوک جادّه فقر و فنا اقبال فرموده، از این فقیر مثل آن صورتی که بر دل گذشته بود و در خاطر متمکن گشته، استدعا کرد، داعیه قدیم صورت تجدید یافت و دغدغه سابق سمت تقویت و تأکید پذیرفت، لاجرم به صدق همت و خلوص طویت در امضای آن نیت و استقصای آن امنیت شروع افتاد...
    #:این جمع و تألیف به جهت اشتمال بر نفحات انفاس طیبه مشایخ که از حظایر قدس رسیده، و بر مشامّ جان مشتاقان محاضر انس وزیده، مسمّی می‌گردد به نفحات الأنس من حضرات القدس...»<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2</ref>
    #:این جمع و تألیف به جهت اشتمال بر نفحات انفاس طیبه مشایخ که از حظایر قدس رسیده، و بر مشامّ جان مشتاقان محاضر انس وزیده، مسمّی می‌گردد به نفحات الأنس من حضرات القدس...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34738/1/1 ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2]</ref>
    #ابوهاشم صوفی(قده)، به کنیت مشهور است. شیخ بوده به شام و در اصل کوفی است و با سفیان ثوری معاصر بوده و مات سفیان الثوری - رحمه اللّه - بالبصرة سنة إحدی و ستین و مائة.
    #ابوهاشم صوفی(قده)، به کنیت مشهور است. شیخ بوده به شام و در اصل کوفی است و با سفیان ثوری معاصر بوده و مات سفیان الثوری - رحمه اللّه - بالبصرة سنة إحدی و ستین و مائة.
    #:و سفیان ثوری گوید: «لو لا أبوهاشم الصّوفی ما عرفت دقیق الرّیاء» و هم وی گوید: «من ندانستم که صوفی چه بود تا بوهاشم صوفی را ندیدم» و پیش از وی بزرگان بودند در زهد و ورع و معاملت نیکو، در طریق توکل و طریق محبّت، لیکن اول کسی که وی را صوفی خواندند وی بود و پیش از وی کسی را به این نام نخوانده بودند..<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref>
    #:و سفیان ثوری گوید: «لو لا أبوهاشم الصّوفی ما عرفت دقیق الرّیاء» و هم وی گوید: «من ندانستم که صوفی چه بود تا بوهاشم صوفی را ندیدم» و پیش از وی بزرگان بودند در زهد و ورع و معاملت نیکو، در طریق توکل و طریق محبّت، لیکن اول کسی که وی را صوفی خواندند وی بود و پیش از وی کسی را به این نام نخوانده بودند..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34738/1/35 ر.ک: همان، ص35-36]</ref>
    #رابعه عدویه(ره) وی از اهل بصره بود. سفیان ثوری(رض) از وی مسائل می‌پرسید و به وی می‌رفت و به موعظت و دعای وی رغبت می‌نمود. روزی سفیان بر وی درآمد و دست برآورد و گفت: «اللّهم إنّی أسألک السّلامة». رابعه بگریست. سفیان پرسید که: «چه می‌گریاند تو را»؟ گفت: «تو مرا به معرض گریه درآوردی». سفیان گفت: «چون»؟ گفت: «ندانسته ای که سلامت از دنیا در ترک او است و تو به آن آلوده ای»؟..<ref>ر.ک: همان، ص716-717</ref>
    #رابعه عدویه(ره) وی از اهل بصره بود. سفیان ثوری(رض) از وی مسائل می‌پرسید و به وی می‌رفت و به موعظت و دعای وی رغبت می‌نمود. روزی سفیان بر وی درآمد و دست برآورد و گفت: «اللّهم إنّی أسألک السّلامة». رابعه بگریست. سفیان پرسید که: «چه می‌گریاند تو را»؟ گفت: «تو مرا به معرض گریه درآوردی». سفیان گفت: «چون»؟ گفت: «ندانسته ای که سلامت از دنیا در ترک او است و تو به آن آلوده ای»؟..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34738/1/716 ر.ک: همان، ص716-717]</ref>
    #نویسنده، تصریح کرده که اثر حاضر را در تاریخ 883 به پایان برده است:
    #نویسنده، تصریح کرده که اثر حاضر را در تاریخ 883 به پایان برده است:
    رباعیة فی تاریخ إتمامه:
    رباعیة فی تاریخ إتمامه:
    خط ۵۷: خط ۵۷:
    {{ب|''از هجرت خیر بشر و فخر انام ''|2=''در هشتصد و هشتاد و سیم گشت تمام''}}
    {{ب|''از هجرت خیر بشر و فخر انام ''|2=''در هشتصد و هشتاد و سیم گشت تمام''}}
    {{پایان شعر}}
    {{پایان شعر}}
    و الحمد للَّه علی الإتمام..<ref>ر.ک: همان، ص740</ref> در این عبارت تعیین نشده که مقصود از این تاریخ، هجری شمسی است یا قمری، ولیکن با نظر به تاریخ وفات نویسنده مشخص می‌شود که منظور هجری قمری است.
    و الحمد للَّه علی الإتمام..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34738/1/740 ر.ک: همان، ص740]</ref> در این عبارت تعیین نشده که مقصود از این تاریخ، هجری شمسی است یا قمری، ولیکن با نظر به تاریخ وفات نویسنده مشخص می‌شود که منظور هجری قمری است.


    == وضعیت کتاب ==
    == وضعیت کتاب ==
    خط ۷۹: خط ۷۹:


    [[رده:طبقات. تراجم. کتب مناقب جمعی، فردی (قرن 1 – 5)]]
    [[رده:طبقات. تراجم. کتب مناقب جمعی، فردی (قرن 1 – 5)]]
    [[رده:25 دی الی 24 بهمن(97)]]